آرزوی آینده ای آرام، بدون بمب و محاصره

گونه اش را بوسه دائم می زند باران اشک خانه ی چشمش شده هر لحظه ای مهمان اشک زیر آوار ستم صبرش چو پرپر می زند هر سکوتش نغمه ی الله اکبر می زند شب عروسک روی زانویش به خوابی ناز رفت دست و پایش روز زیر چکمه ی سرباز رفت شب عروسک لای لایش را شنید آسوده شد روز با آشفتگی خوابش به خون آلوده شد دوش مادر قصّه ی شنگول و منگولش چو گفت دخترک تا صبح با کابوس گرگ قصّه خفت دی ، بساط بازیش در سایه ی زیتون گشود باد یغماگر بساط و شاخه را با هم ربود چادر مادر شده تنها پناه دخترک تا کشد از پارگی های عمیق آن سرک یا بجوید زندگی را با دل پر خواهشش دست و پا زد زیر خروار جسد آرامشش ***کودک غزّه دلت روشن تر از خورشید باد*** ***پرتو امّید و صبر و عزّتت جاوید باد*** بانگ آزادی تو پیچیده در گوش جهان در دلش می پروراند نو بهاری این خزان با غرور سر بریده دم زدی از اقتدار پای بشکسته شدی بر مرکب ایمان سوار شاخ زیتون گرچه داده بوته هایی رنگ درد خنده ی خورشید آید از پس شب های سرد خنده ی خورشید آید از پس شب های سرد "شعر کودک غزه، سروده ی افسانه سادات حسینی"

به امید ظهور هرچه زودتر منجی عالم بشریت تا دیگر شاهد این همه فجایع وجنایتهای وحشتناک مخصوصا در مورد کودکان بی گناه غزه نباشیم.

این روزا به هر کانالی که میزنی خبر از مرگ و مجروحیت و اشک و داد و شیون زنها و بخصوص کودکان غزه میبینی ... خدایا اخه گناه بچه های غزه بی خبر از سیاست چیه ؟ چرا بچه ها و زنان غزه باید تاوان پس بدن؟ اخه مگه دنیا رو این بچه ها تباه کردن که حالا باید درد و ظلم تحمل کنن خدایا کی صبرت تموم میشه ؟ اخه بچه های غزه اشکشون خون شد ... دیگه از خبرهای جنگ و خونریزی و بمب و ترور حالم بهم میخوره خدایا میگن هر اتفاقی که توی دنیا میافته مصلحت و حکمت تو هست اخه من متوجه نمیشم مصلحت و حکمت ، کجای این کودک کشیه ؟ خدایا لااقل اگه باز میگی حکمتی تو کارمه یه کاری کن گلوله و خمپاره ای که به قلب کوچیک این فرشته های معصوم میره درد نداشته باشه مثل تفنگ اسباب بازی که باهاش بازی میکنن یا اینکه اول پدر و مادرهاشونو بکش که داغ فرشته هاشونو نبینن از دست دادن نور چشم مصیبته از دست دادن پدر و مادر مصیبته از دست دادن امنیت مصیبته نداشتن خواب و خوراک مصیبته بی پناهی مصیبته قربون مصیبتهاتون ... شرمنده که عاجزیم و فقط نگاه میکنیم ولی خدا بزرگه حتما یه فکری به حال شما هم کرده

من رؤیایی دارم، رؤیای آزادی رؤیای یک رقصِ بی‌وقفه از شادی من رؤیایی دارم، از جنسِ بیداری رؤیای تسکینِ این دردِ تکراری دردِ جهانی که از عشق تهی می‌شه دردِ درختی که می‌خشکه از ریشه دردِ یه کودک که تو چرخه‌ی کاره یا دردِ اون زنِ که محکومِ آزاره تعبیرِ این رؤیا درمونِ دردامه درمونِ این دردا تعبیرِ رؤیامه رؤیای من اینه: دنیای بی‌کینه دنیای بی‌کینه... رؤیای من اینه من رؤیایی دارم، رؤیای رنگارنگ رؤیای دنیایی سبز و بدونِ جنگ من رؤیایی دارم که غیرممکن نیست دنیایی که پاکه از تابلوهای ایست دنیایی که بمب و موشک نمی‌سازه موشک روی خوابِ کودک نمی‌ندازه دنیایی که تو اون زندونا تعطیلن آدم‌ها به جرمِ پرسش نمی‌میرن. تعبیرِ این رؤیا درمونِ دردامه درمونِ این دردا تعبیرِ رؤیامه رؤیای من اینه: دنیای بی‌کینه دنیای بی‌کینه... رؤیای من اینه من رؤیایی دارم، رؤیای آرامش رؤیای دنیای بی‌مرز و بی‌ارتش من رؤیایی دارم، رؤیای خوشبختی رؤیای دنیایی بی‌نفرت و سختی بی‌ترسِ سرنیزه، بی‌وحشتِ باطوم هر آدمی شاد و هر ظالمی محکوم دنیایی که توش پول اربابِ مردم نیست قحطیِ لبخند و ایمان و گندم نیست تعبیرِ این رؤیا درمونِ دردامه درمونِ این دردا تعبیرِ رؤیامه رؤیای من اینه: دنیای بی‌کینه دنیای بی‌کینه... رؤیای من اینه به اميد اينكه يه روز دنيايي داشته باشيم سراسر مهر و شادي ، سراسر خوبي و نيكي ، به اميد اينكه در هيچ كجاي دنيا كودكي مورد آزار قرار نگيره و كودكان در دنياي كودكيشون غرق عشق بشن . به اميد اينكه دنيايي داشته باشيم مثل متن اين ترانه ي خيلي زيبا .....!

غزه دیده می گرید دلم آتش گرفته در قفس در گلویم سینه ام انگار می سوزد نفس سیم هایی خاردار و ضربه هایی از تبر بر تن زیتون و از زخمی فزون دارد خبر غزه در خون وشیاطین گرم قیمت گشته اند روزه داران دل شکسته از مصیبت گشته اند مادران اینجا به جرم مادری خونین دلند چون اسیر ظلم و چنگ دیوهائی قاتلند گوش های ناکسان فریادها را کر شدند کودکان اینجا به جرم کودکی پرپر شدند یا حسین در غزه هم یک کربلا گشته به پا کودکانی تکه تکه زیر عصیان و جفا کودکی چند ماهه با سختی که می آید به پیش تا خورد شیر از تن این مادر بی جان خویش یا سحر بود و سر سفره به صرف عاشقی باغبان و مادر و گلهای یاس و رازقی زیر آماج بلا همچون گلی پرپر شدند قبل از آوای موذن خود موذن تر شدند روی سر ویرانه کرد و ریخت آن کاشانه را بمب شیطان تکه تکه کرد اهل خانه را آه مهدی تسلیت بادت که خود غرق غمی چشم هایت پر زخون و در غم این عالمی پس بیا اسلام را سرشار از این دیدار کنبر فلسطین بنگرو صدناله از اشرار کن حامی آن کودک غلطان به خون آلود شو منتقم بهر حسین و قاتل نمرود شو آن زن بی سرپناه و کودک غلطان به خون صید این قوم یهود و طعمه ی فکر جنون کینه دارند از علی اقوام ابلیس و بلا از حسین و اصغر پرپر شده در کربلا در دل ما حیدریون طاقت این ننگ نیست دیدن اوج فجاعت قلب ما از سنگ نیست ای پلیدان زمان آدم نمایان دو رو کاش روزی ناکسان در جنگ گردیم روبه رو تا بگیریم انتقام غزه را ما از شما تا که تسکینی دهد بر زخمهای و درد ما پس ز دل فریاد کن الله و اکبر سر بده جغد شوم از گنبد بیت المقدس پر بده کفترانی در قفس و حبس دیوار جفا صید درد و کینه و همسایگانی بی وفا یک طرف مصری که می بیند فرات غزه را ین سکوت نوکران جاهل و بی مزه را مرگ بر قوم سعودی پاچه خواران شغال مرگ بر آل خلیفه این نفسهای زوال مرگ بر داعش وهابی مرگ بر بازیچه ها دشمنان هم قسم بهر زنان و بچه ها مرگ بر تکفیری و تزویرهایی از پلید ناقض قرآن و اسلام و خداوند و شهید صهیونیسم این فرقه ی زشتی که ننگ عالمند چون هیولا تشنه ی خون هزاران آدمند

فقط میتونم بگم خدایا ظهور امام زمان را نزدیک بفرما ..همین امروز هم دیره خدایا مگه این بچه های طفل معصوم چه گناهی کرده اند ..هر موقعه از تلوزیون این طفل معصوم ها را میبینم فقط گریه میکنم و از خدا فرج امام زمان را خواستار میشوم..خدایا خواهش میکنم به مرد کوچک کربلا قسمت میدم نجاتشون بده ریشه ظلم را بکن..امین یا رب العالمین..

به امید ظهور منجی عالم بشریت ونابودی تمام ظالمان جهان وخونخوار خدا لعنتشون کند این اسرائیل وامریکای جنایتکار که دستشون تو یه کاسه هست