قصه کودکانه جنگل غول سه چشم
یک روز مها و موشیما در پارک سرسبزی بازی میکردند. مها که عاشق سرسره تونلی بود از پلههای آن بالا رفت و با موشیما از سرسره به پایین سر خوردند. موشیما به مها گفت: این پارک خیلی قشنگه اما من جنگلی رو میشناسم که از اینجا هم سرسبزتر و هم زیباتره. مها گفت: چه خوب! دلم میخواد اونجا رو ببینم. موشیما گفت: متاسفانه ورود آدمها به اونجا ممنوعه. برای مطالعه تمامی داستانها روی لینک زیر کلیک کنید : بیش از ۱۰۰ داستان کودکانه جذاب و رایگان سپس کمی فکر کرد و گفت: ولی یه راه وجود داره که بتونم تو رو به اونجا ببرم. راهی که فقط من بلدم. موشیما به همراه مها از پلههای سرسره بالا ر...