سلام مامانای عزیز من یه مشکل با ترنم دارم در برابر بعضی ها زیادی دست و دل بازه.من مغازه دارم و گاهی اوقات مجبورم با خودم ببرمش مغازه.تمام خوراکی ها و اسباب باری هاشو وحتی جنسای مغازه به بچه یکی از خانما میده.سیمای درستی هم نداره همون جا برخورد کنم.این خصلتشو از خودم یاد گرفته.نه که بد باشه ولی زیادیش هم درست نیست.نمیدونم چکار کنم.به راهنمای شما نیاز دارم.
برای ایجاد پرسش جدید، باید
وارد حساب کاربری خود شوید.
گذاشتن شکلک توی موضوعاتم
3 پاسخ
سلام دوستان من میخوام توی قسمتی که موضوعات مطالبمو مینویسم کنارش شکلکم بزارم اما نمیشه انگار اصلا گذاشتن شکلک توی اون قسمت فعال نیست ولی بعضی وبلاگارو دیدم که گذاشتن میشه راهنماییم کنید؟؟؟
خوردن پفیلا
6 پاسخ
دوستای گلم من پسرم18ماهشه. اشکالی نداره اگه بهش پفیلا بدم از این بسته بندی شده ها از سوپری بخرم چی ؟
تم تولد
6 پاسخ
سلام دوستان نی نی وبلاگی
می خوام تم تولد سفارش بدم میشه راهنمایی کنید از چه سایتی بگیرم که سالم باشن زود تحویل بده در ضمن ساکن اهواز هستم موفق باشد .
دخالت در نقاشی کشیدن کودکان
5 پاسخ
سلام. به نظر شما ما والدین باید در نقاشی کشیدن بچه هامون دخالت کنیم ؟ یا بحال خودشون بزاریم؟
آشپزی
2 پاسخ
یه مهمونی امشب دارم می خوام کوفته درست کنم تا حالا درست کردم ولی میخوام سلیقه دیگران رو هم بدونم. متفاوت از قبل می خوام باشه. کسی هست دستورشو برام بذاره؟
نرم کننده مو
10 پاسخ
سلام مامانای عزیز .
من وقتی ازنرم کننده استفاده میکنم موهام میریزه .فکرمی کردم طبیعییه . ولی دیروز که بادوستم صحبت میکردم ازش پرسیدم گفت موهاش اصلا ریزش نداره .من ازشامپو جوانه گندم استفاده میکنم .نرم کنندم ماسک موی آرتین هست .البته ازهرمارک نرم کننده دیگه هم استفاده میکنم موهام ریزش داره .نگران شدم به نظر شما مشکل کجاست ؟؟
دوستای گلم به دادم برسید. پسرم نزدیک 20 ماهشه و خیلی خیلی شیر میخوره احساس میکنم با شیر خوردن وابستگیش بیشتر میشه. غذا هم که سیر سیر بخوره بعدش حتما شیر میخواد . خسته شدم چیکار کنم؟؟از شیر بگیرمش بهتر نیست؟؟
تبعیض تا کی؟؟؟؟
11 پاسخ
سلام دوستای عزیزم. من سه ساله که عروس یه خونواده شدم که از همون روز اول عقد منو خیلی اذیت کردن و خواهر شوهر بازی و مادر شوهر بازی سرم در آوردن. من توی این شهر غریبم و فقط به خاطر شوهرم قبول کردم. خلاصه اینکه شوهرم دلداریم میداد که درست میشه و با هم خوب میشین بعد عروسی با هام خوب شدن چون من دیگه بهشون چیزی نگفتم و بحث نکردم تا اینکه قبل عید دعوا و بحث لفظی پیش و دیگه نتونستم تبعیضها رو با برادر شوهرم تحمل کنم و زدم به سیم آخر و هر چی بود گفتم و دیگه هم دوست ندارم رابطمو باهاشون خوب کنم.شوهرم هم میگه هرچی تو بگی.خونشون میرم و میام عید هم رفتم ولی دیگه اون ادم سابق نمیشم. بهشون هم گفتم هیچکدوم شما رو حلال نمیکنم. کارم درسته؟؟؟باور کنید خیلی در حق من و شوهرم ظلم کردن .شوهرم هم چند با حسابی باهاشون دعوا کرده و جوابشونو داده ولی باز کار خودشونه.تصمیم دارم مثل یه فامیل عادی باشم براشون. شما بودید چیکار میکردید؟؟
چشم روي هم چشمي
29 پاسخ
سلام به همه دوستان من از شما يك سوال داشتم به نظر شما وبلاگي كه براي بچه هايمان ايجاد كرده ايم بهتر نيست فقط راجع به موضوع بچه و وسايل بچه و سيسموني و هرچيزي كه مربوط به بچه باشد چرا بعضي از دوستان داخل وبلاگ متن يا عكسهايي راجع به مثلاً همسرم اين النگو را به من هديه داد عكس النگو را هم داخل وبلاگ مي گذارند و يا مواردي مشابه اين .
به نظر شما درست است يا خير ؟
