چشم روي هم چشمي

مادر گل دخترون 11:42 1393/1/26 عزیزم بعضی ها شاید واقعا منظوری نداشته باشن.شاید منظورشون از بیان چنین موضوعاتی این باشه ک وقتی درآینده وبلاگو مرور میکنن یاد اون خاطرات هم بیفتن

مامانِ عسل، عماد، آیسا 11:58 1393/1/26 من تا حالا چنین کاری نکردم ولی اگه انجامش بدم قطعاً فقط دلیلش اینه که اینجا مربوط به خاطرات خودم و دخترمه و نه فقط دخترم.
و قطعاً منظورم پز دادن نیست.

barfdoone.ir 12:14 1393/1/26 در چهار چوب قوانین نی نی وبلاگ هر کسس میتونه هر چی دلش خواست تو وبش بزاره.

آجی فاطمه 12:24 1393/1/26 عزیزم منم ممکنه این کار را کرده باشم ولی اصلا به این نیت نبوده که به رخ کسی بکشم
تنها آدم برای کسانی این کار را میکنه که میشناسنش مثلا اقوام یا دوستان خانوادگیش
ولی توی نی نی وبلاگ ما فقط دوستان مجازی هستیم وهم دیگه را نمیشناسیم که بخوایم چیزی را بذاریم وبه رخ دوستان مان بکشیم
من با این نظریه مخالفم
خیلی اوقات شده توی وبلاگ ها رفتم وچیزای دیدم که برام جالب بوده وازشون ایده گرفتم یا حتی خودم چون زیاد بیرون نمیرم با دیدن خیلی از عکسا میتوانم از محیط بیرون مطلع بشم مثلا جاهای دیدنی شهرشون یا حتی لباسای جالب و...این میتوانه در مورد طلا هم صدق کنه
ولی اگه شما را این موضوع آزار میده به وبلاگ هایی که این کار را کردند نرین

مامان مریم 12:28 1393/1/26 مامان ویانا جون من حتی با عکسای سیسمونی آنچنانی هم موافق نیستم ممکنه خیلی ها که تواناییشو ندارن ناراحت بشن یا از خانوادشون متوقع
مامانا درسته که حتما کسی منظوری نداره ولی میتونن یه وبلاگ شخصی داشته باشن یا دفتر خاطرات .... باید همیشه حواسمون به دلای شکسته باشه
حرف شما مریم جون درسته ولی از دید کسی که نیاز داره و نداره قضیه یه شکل دیگه داره و نمیتونه بی تفاوت رد بشه حداقل حسرت میخوره واین خوب نیست

مام 12:46 1393/1/26 البته دارا و ندار در جامعه هم در کنار هم دارند زندگی می کنن.
من هم فکر می کنم مهم نیت عملمونه در انجام کارهامون
خدا کنه نیتمون خیر باشه همیشه
و اینکه به نظر من هر کسی یه اخلاقی داره . مثلا من خودم اصلا دوست ندارم هدیه ای که همسرم گرفته رو به همه نشون بدم و بگم اینو همسرم برام گرفته ...حتی تو فامیل هم نشون نمیدم و از این رو مطمئنم توی وبلاگمم نمیذارم هرگز.
ولی خب یکی دیگه ممکنه اخلاقش جور دیگه باشه همینجور که اطرافم میبینم مثلا همکارام میارن نشون میدن که چی هدیه گرفتن..
خب این تفاوت اخلاقهاست بنظرم.

مادر گل دخترون 13:33 1393/1/26 قربونت رهاجون

فریده مامان آیهان 16:03 1393/1/26 بنظر من وقتی ما داریم از خاطرات با هم بودنمون برا فرزندمون مینویسیم این طبیعیه که چند خطی رو هم از باباو مامانش توش نوشته بشه.یا طبیعیه که عکس سیسمونیه فرزندمونو میذاریم چون اونم مربوط به فرزندمونه.
مثلا من دوس دارم هر جایی که میریم مسافرت عکس پسرمو بذارم براش تا وقتی آینده خاطراتمونو مرور میکنیم برامون تجدید خاطره بشه.
کاملا مخالفم که چشم و هم چشمیه.اتفاقا تو خیلی از زمینه ها هم برامون ایده میشه.
از طرفی این اختیارو همه دارن که هر وبی دوس ندارن نرن.

مامان ناهید 16:07 1393/1/26 منم با مامان محیاوفاطمه جون وبقیه مامانا ی خوبِ دیگه که اینجور فکر می کنن موافقم ولی فکر کنم اونایی که خاطرات هدیه وکادو گرفتن و.....رو می نویسن نیتشون این نباشه که بخوان پز بدن آخه پز به کسی که اصلا نمیشناسش چه ارزشی براش داره بعد هم اگه اونی که میاد میگه همسرم برام کادو اینو خریده چقدر خوشحال شده که دوست داره جاربزنه که همسرم اینقدر دوستم داره که برام اینو خرید چه خوبه ما هم خوشحال بشیم وقتی این صحنه هارو می بینیم من فکر کنم جنبه مادیش زیاد اهمیت نداره بلکه معنویش هست که باارزش هست من خودم پارسال روز زن از شوهرم یه شاخه گل هدیه گرفتم تو وبم برا دخترم نوشتم که باباییت چقدر مهربونه روز زن رو فراموش نکرده خوب این از نظر معنوی برام خیلی مهم وباارزش بود دوست داشتم جار بزنم همسری چقدر منو با یه شاخه گل خوشحال کرده ایافکر می کنید این یه نوع پز دادن هست ؟ اکثرآ خانمهامثل خود من هدیه گرفتن از همسرشون خیلی براشون ارزشمند هست که شاید اون لحظه فکر نکنن درست نیست من اینو اینجا بیان کنم

مامان فرشته 16:40 1393/1/26 سیسمونی بچه /لباس بچه/اسباب بازیش ....اره.ولی النگو من چی رو میخواد براش تداعی کنه؟

الهه مامان سلما 20:10 1393/1/26 دوستان، گفتنی ها رو گفتند...
با مینا جون موافقم.

مامان سوده 06:36 1393/1/27 به نظر من یه چیزهایی مربوط به حریم خصوصی مونه مثل همین کادویی که ازهمسرمون میگیریم و خود من نیازی نمی بینم که تو وبلاگ ثبت کنم اما اینکارو هم چشم و هم چشمی یا پز دادن نمیدونم فقط یه اختلاف سلیقه است یکی دوست داره اینکارو میکنه یکی دوست نداره ما هم حق انتخاب داریم که به کدوم وبلاگ سر بزنیم
بعضی از ماها که اینجا هر روز سر میزنیم آدم های تنهایی هستیم به هر دلیلی از خانواده یا فامیل دوریم یا حتی کلا کسی دور و برمون نیست فکر میکنم بهتر باشه بتونیم با تفاوت سلیقه هامون کنار بیایم چون اینجا یه اجتماع کوچولو تشکیل دادیم که واسه هم خیلی وقتها واقعا مفید هستیم حالا تو این اجتماع همه که با یه سطح فکر و سلیقه نیستن و همه هم از نظر مالی یا سطح زندگی برابر نیستن

مامان آیدا 12:14 1393/1/27 عجب!! چقدر سخت می گیرید!!! هر کس مدل رفتاری و فکری متفاوتی داره!! همه که مثل هم فکر نمی کنن!!! اینجا یک فضای شخصیه یکی دوست داره از اللنگو های هدیه همسرش بنویسه و یکی دوست نداره!!! خوبه که آدم ها برای خودشون زندگی کنند و اینقدر هم دیگر رو اذیت نکنند.قطعا نیت کسی هم که مینویسه درج خاطرات ولی در غیر اینصورت هم باز به ما ربطی نداره!! شاید اون شخص مدل رفتاریش اینه که پز بده!! کسی دوست نداره وبلاگ رو نخونه!!چه اصراریه ما وبلاگ کسی رو بخونیم و وارد فضای مجازی ولی شخصی او بشیم و تازه ایراد هم بگیریم که که چرا این عکس رو گذاشتی و چرا میخوای پز بدی؟!!

مامان آیدا 13:53 1393/1/27 راستش من اصلا عصبانی نبودم وقتی داشتم می نوشتم.بیشتر هم کل موضوع برام سوال بود. اینجا بقول مامان الینا همه نظراتشون رو می نویسند و حکمی هم صادر نمیشه . اینجا یه جامعه مجازیه که مهمترین امتیازش امنیت بالای اونه و اینکه آدمها راحت و بدون نگرانی و دغدغه های فکری و حرف دیگران آنچه رو که دوست دارند رو به نگارش در بیارند. انتقاد من هم متوجه شخص خاصی نیود مامان الینا جان. انتقاد من نسبت به کل مدل رفتاری بود که توی جامعه وجود داره و مرتب همدیگر رو مورد حمله قرار می دیم و نا خود آگاه باعث میشیم افراد در کنار هم احساس نا امنی و ناراحتی بکنند و به نوعی بخاطر حرف دیگران و اینکه مردم چی می گن زندگی کنند و بخودشون سخت بگیرند. و الا من خودم جز کسایی هستم که چنین رفتاری رو رو برای خودم نمی پسندم. و دوست هم ندارم تو وبلاگم بنویسم مگر بقصد ثبت خاطرات!!ولی این مربوط به خودم هست و اگر کسی چنین عقیده ای رو نداره و هر چیزی رو آپ می کنه . خوب به او خورده ای نیست. اینجا یه فضای مجازی هست که مهمترین خصوصیتش راحتی و بدون دغدغه نوشتن هست.الان شما دقت کنید... چند نفرتون پست هاتون رو رمز دار می کنید برای اینکه از دست افراد مردم آزاری که به وبلاگ هاتون سرک می کشند و کامنت های بی سر و ته می گذارند و اظهار نظر های نا مربوط می کنند راحت بشید!! در صورتیکه اگر مثل اون اوایل احساس امنیت رو داشتید و یا فکر اینکه دیگران بخوان در موردتون نظر بدن رو نداشتید، هیچ نیازی به رمز گذاشتن رو هم احساس نمی کردید. چون خود فضای مجازی به این منظور ساخته شده

مامان مریم 16:41 1393/1/27 مامان انيس ارسال پاسخ : 1391/10/16 - 0:49
دوستای گلم سلام
ای کاش الان آدرس وبلاگ مامان عمار رو داشتم
یه مامان به اسم سمیه....
یه بار رفتم تو وبش سیر گریه کردم....
نوشته بود نی نی وبلاگ ازت متنفرم و مطمئنم که وقتی مطلبمو ببینی حذف میکنی
ولی تو فضای تو من آرامش زندگیمو از دست دادم از بس تو این وبا زرق و برق سیسمونی ها و کشوهای پر از کفشای 20 به بالا و گل سر و لباس و...عروسکای لوکس رو دیدم...
میگفت احساس کمبود میکنم همش...
اومده بود یه فضای مجازی واسه پسرش درست کنه که توش دلنوشته هاشو بنویسه ولی وقتی میخواست فقط یه چرخ خیلی کوچولو تو وب های بقیه مامانا بزنه جشن تولدهای آنچنانی حتــــــــــــــی عکس تراولهای کادوهاشون ..به رخ کشیدن تزئینات خونشون...جشن تولدشون....وووو
متاسفانه یام رفت آدرسو سیو کنم و بزارمش تو یکی لز پستام و به همه نشون بدم...
من خودم به شخصه عکس از همه وسایل و اسباب بازیا و تک تک جوراب لباسای دخملم دارم اما تو یه پسته که همیشه قفل بوده و هیچوقت رمزشو به کسی ندادم....
اینجوری هم بچه م یادگاریهای بچگیشو داره هم فخرفروشی نکردم و خدا ازم راضیه...
به امید به فکر فرو رفتن بعضیا....
من این متنو تو همین پرسش و پاسخ قبل از اینکه عضو نی نی وبلاگ بشم خوندم و خیلی از مامان انیس ممنونم که باعث شد با چشم باز و نگاه دوراندیش تری وبلاگ نویسی کنم