تبعیض تا کی؟؟؟؟

مریم(مامان کیان) 12:59 1393/1/12 من اصلا نمیخوام آتیش بیار معرکه باشم اما منم بودم حتما همین کار و میکردم به هر حال پدر مادر مثل در مسجد میمونه نه کندنیه نه سوزوندنی اما با کم شدن روابط آدم خودش آرامش بیشتری داره باهاشون قطع رابطه نکنید اما صمیمی هم نباشید وقتی همسرتون هم همراهتونه نباید نگران و ناراحت باشید سعی کنید با هم خوش باشین!!!

✿فاطمه✿(مامان محیا و حسام) 17:43 1393/1/12 بنظر من هرچقدر فاصلتو با خونواده ی شوهر بیشتر کنی احترامت بیشتر حفظ میشه.من سه ساله عروسشونم تا الان رفت و آمدمون شبیه مهمونه!اصلا سعی نکردم خیلی باشون خودمونی بشم

barfdoone.ir 20:27 1393/1/12 نه عزیزم کار خوبی کردی حرفت رو زدی .البته اگر بدون دعوا بود بهتر بود ولی خوب دیگه کاریش نمیشه کرد. اتفاقا راحت شدی دیگه. عزیزم مثل غریبه ها چطوری رفتار میکنی هروقت دعوتت کردن میری رسمی رفتار میکنی برمیگردی .مثل همسایتون مثلا. هروقت میبنیشون احترام لفظی بدون محبت قلبی! مطمئن باش اونا هم بیشتر از این نمیخوان وگرنه رفتارشون رو درست میکردن. من که از وقتی رفتارمو فکرمو عوض کردم راحت شدم. اصلا نمیدونی چقدر خوبه ...راحت بدون فکر..شما هم یه مدت به خودت استراحت بده فکراتو چمع کن بعد تصمیم بگیر.با کسی که به آدم بدی میکنه که نمیشه باهاش خوب بود که!شما فقط باید سعی کنی زندگی با همسرت رو حفظ کنی.فکر هم نکن اونا حالا که شما دعوا کردی پشیمون میشن از کارشون. اصلا انتظار نداشته باش رفتارشون عوض بشه. سعی کن انتظار ازشون نداشته باشی که راحت بشی

مامان مرمر 01:42 1393/1/13 من که اصلا نمیتونم بدون قوم شوهرم باشم هم بچه هام عمو وعمه هاشون را دوست دارند هم شوهرم وقتی با فامیلش هستیم ببشتر بهش خوش میگذره برا همین هر حرف نسنجیده ای که از مادرشوهر یا خواهر شوهرام بشنوم ندید میگیرم وبه خاطر دل شوهر وبچه هام ازش میگذرم مامان مرضیه تو قوم شوهر من هم تبعیض هست فت وفراوون تا دلت بخواد یه عروسشون تاج سره و عزیزدردونه مهمونییش میکنن وبچه اش روتخم
چشمشونه یکی مثل من بود ونبودش براشون یکسانه ...ولی من تا حالا با سکوتم موفق بودم هیچ وقت نه اعتراض کردم نه خم به ابرو آوردم البته با شوهرم درد دل میکنم واونم پشتیبانمه وهمیشه بهم میگه تو برام عزیزی و برا من همین بس که مورد حمایت شوهرم هستم وبا هم تفاهم داریم وبه خاطر تبعیض هایی که مادرشوهرم قایل میشه. زندگیه شیرینم را خراب نمیکنم در حد اعتدال باهاشون رفت وآمد میکنم مهمونی میدم مهمونی میرم وسعی میکنم بیشتر زندگی خودم را بچسبم وکم وکاستیهاش را برطرف کنم. نه اینکه به خاطر مادرشوهر بازی وخواهرشوهر بازی زندگی خودم را به باد بدم وخلق خودم را به خاطر دیگران تنگ کنم وباید بگم که خیلی هم لذتبخشه برام وبه قول معروف لذتی که در عفو هست در انتقام نیست.این تجربه ی من بود دوست عزیز امیدوارم شما هم هر جور صلاحتونه عمل کنید شاید شیوه ی من به صلاح شما باشه شایدم نباشه به هر حال خودتون تصمیم بگیریید.

مامان سما 18:05 1393/1/13 عزیزم اصل آرامش شما و خانواده است به نظر من هم کار خوبی کردی منم تقریبا همین کارو کردم والان هم خیلی راضی هستم