دیگه نمیدونم بایدچکارکنم.کمکم کنیدلطفا

ماناز 20:41 1392/8/26 دوست عزیز استفاده از سرشیشه علاوه بر نقش تغذیه ای ،جهت ارضای غریزه مکیدن هم استفاده می گردد برخی بچه ها ممکن است خیلی هم گرسنه نباشند اما به علت مکیدن وارضای این میل درونی که در این سنین طبیعی است ،میل به استفاده از سرشیشه وپستانک داشته باشند.شما بهتر است برای شروع به یکباره این کاررا نکنید این کار باستی کم کم ترک گردد ان هم از طریق کم کردن دفعات استفاده از ان در طی روز.اما شبها را هم ادامه دهید ودر اخر ان هم به تدریج وبا دادن یک شب در میان کم کم فاصله ایجاد میشود.محروم کردن یک باره بچه از سرشیشه بعدها عواقب بدی در بزرگسالی دارد چون این غریزه نباید یک دفعه سرکوب گردد بچه کم کم باید ان را خودش ترک کند نه با توسل به زور وبه یکباره.به دفعات از لیوان نی دار وسرشیشه استفاده کرده بعد کم کم سرشیشه را حذف کنید.

مامان سمانه 03:15 1392/8/27 رادمان من سه سالشه من اصلا دلم نمیاد ازش بگیرم آخه میترسم دیگه شیر نخوره هر چند الان باعث کمتر غذا خوردنش میشه ولی به نظرم شیر هم برای بدنش لازمه .به نظرم بهترین راه استفاده از لیوان سرداره که روشون نی داره بعضی وقتا بوی شیر باعث زدگی بچه ها از شیر میشه و درست نمی خورن .

مام 10:56 1392/8/27 غذا رو بذارید خودش بخوره. از غذاهای انگشتی استفاده کنید.
شکمش و سیر کنید بعد شیر رو بدید که جلوی اشتهاشو نگیره.
شیشه رو هم اگه اینقدر دوست داره بذارید بخوره و تدریجی دفعاتشو کم کنید. من توی 24 ساعت دو الی سه بار شیشه دستشون میدم که یکبارشم توی خوابه.
این تدریجی حاصل شده عزیزم. یه مقدار به غذاش بیشتر برسید و جوری که دوست داره بخوره رو کشف کنید دیگه مشکلش کم میشه.

مامان مرمر 18:29 1392/8/27 سلام منم همین مشکل را دارم البته آرمان فقط موقع خواب طهر وشب تو شیشه شیر میخوره وبیشتر با لیوان بهش میدم در ضمن من به خاطر مشکل تکلم پسرم هنوز هیچ اقدامی نکردم امیدوارم شما هرچه زودتر موفق بشین و اگه نتیجه گرفتین من را هم در جریان بذارین تا از تجربیات شما استفاده کنم مرسی.

زهره مامانی فاطمه 08:53 1392/8/28 سلام عزیزم من الان حدودا یکماه شیشه رو از دخملم گرفتم دقیقا مشکل شمارو داشتم از روش یکی از آشناهاکه خودش روانشناس بود استفاده کردم .آخرین بار که شیشه بهش دادم سرشیشه رو درآوردم سری بعد که شیشه خواست خیلی بی تفاوت شیر رو ریختم توی شیشه بهش دادم وقتی خواست بخوره دید شیر بدون واسطه رفت توی دهنش ولی حواسم بهش بود هی گفت مامان در .یعنی درش کو.منم گفتم ای وااااااای سرشیشه رو خوردی تا چند روز که گفت همون شیشه رو بهش نشون میدادم ولی هی سعی میکردم از جلوی چشماش برش دارم که نبیندش .شبها هنوزم بیخودی گریه میکنه میگه بغل بغل وباید بغلش کنم راه برم تا بخوابه ولی خوشحالم چون گوشهاش بخاطر مکیدن بیش از حد شیشه همیشه التهاب داشت.اصلا هم نگران شیر نخوردنش نباش من میریزم توی لیوان صبحها بهش میدم اصلا خودش بعضی وقتها موقع خواب میگه مامان مه مه یعنی شیر منم میریزم توی لیوان بهش میدم