برای ایجاد پرسش جدید، باید وارد حساب کاربری خود شوید.
با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما مامان های با تجربه من یک سوال دارم پسرم الان 5 سال و 3 ماهشه ما روبروی خونه پدربزرگم ساکن هستیم طبقه بالا خونه پدربزرگم خونه داییم میشینن که اونم 2 تا بچه داره یک دختر که امسال کلاس پنجم میشه و یک پسر که میره کلاس سوم ، بچه های بقیه داییهامم مرتب اونجان یعنی حدود هشت نه تا بچه میشن مادربزرگم پسر منو خیلی بیشتر از بقیه بچه ها دوست داره و این باعث شده 2 تا بچه داییم که طبقه بالا میشینن به پسر من حساس بشن البته دخالت بزرگترهام توی این موضوع بی تأثیر نیست در عوض پسر من حاضره هر کاری بکنه فقط یک لحظه بیشتر پیش اونا بمونه وقت بازی خیلی کم پسرمو بازی میدن اینم برای اینکه تو جمع خودشون بزارنش میاد اسباب بازی میبره براشون، هر کاری بگن انجام میده براشون و از همه مهمتر مرتب دور داییم میگرده شاید کمی بهش توجه کنه داییمم بخاطر اینکه بی تفاوتیش رو به پسر من نشون بده مرتب بچه کوچک اون یکی داییم رو صدا میزنه و باهاش بازی میکنه خلاصه اعصاب خودمم بهم میریزه شاید بگین خوب نبرش اونجا باید بگم نمیتونم چون از بچگی انجا بوده و خودشم توی خونه تنهاس به محض اینکه بعداز ظهر میشه شروع میکنه اشک ریختم و بهونه گرفتن منو پدرش باهاش بازی میکنیم پارک میبریمش خونه پدر خودم و اون یکی پدر بزرگش ، هفته ای 3 بار ژیمناستیک صبح ها مهد کودک میبریمش ولی فایده نداره در طول روز یکبار اونجا نره. هر وقت باهاش مخالفت میکنیم کلی اشک میریزه جوری که بعضی از همسایه ها فکر میکنن بچه رو در حد مرگ زدیم یعنی وقتی میگیم فقط بخاطر این گریه میکنه که از اونجا آوردیمش پس یا نمیزاریم بره اونجا همه تعجب میکنن موندم چکار کنم خیلی بهم ریختم میترسم رفتار اونا با بچم باعث بشه رو اعتماد بنفس و همین طور غرور بچم تأثیر بزاره، متأسفانه مشکل من با حرف زدنم حل نشده یعنی هر چه با زبان خوش با بچه ها حرف زدم، تهدیدشون کردم حتی بقیه هم واسطه شدن که درست نیست بچه کلاس پنم خودش رو با بچه 5 ساله مقایسه کنه ولی به گوششون نمیره چون داییم و زن داییم گفتن که پسر منو بازی ندن اینم چون بازیش نمیدن باهاشون دعوا میکنه چون اونا دو نفرن و بزرگم هستن بازهم بچه من آسیب میبینه و بازهم من مجبورم دخالت کنم حتی 40 روز پیش که توی مراسم ختم پدر بزرگم بودیم با زن داییم دعوام شد سر اینکه پسرش پسرم رو زده بود
باز ماماني ارسال : 1393/4/29 آخرین پاسخ : 93/5/2 کودک > سلامت روانی، مشكلات رفتاری و خواب
سلام . آنیتا دو هفته قبل که من خونه نبودم در غفلت بابا بزرگش جوجه کوچولوش رو توی تشت آب گذاشته بود که شنا کنه و اونم مرده بود خودش رفته بود انداخته بودش توی سطل آشغال ولی خیلی عذاب وجدان داشت . تا چند روز بعدش هم گاهی بغض میکرد . می خواستم برای اینکه توی روحیه اش تاثیر بد نذاره یه دونه دیگه شبیه اون بخرم و بگم برگشته . به نظر تون کارم درسته یا اینکه بذارم با واقعیت کنار بیاد ؟
باز مامان.بابا ارسال : 1393/4/26 آخرین پاسخ : 93/4/30 کودک > سلامت روانی، مشكلات رفتاری و خواب
بیشتر هم به خواهر بزرگترش همه چی رو هم امتحان کردیم از بی محلی تا مقابله به مثل!اما فایده نداره گاهی وقتی اذیتش میکنه میکشه گاهی هم الکی خیلی بد شده البته اینم بگم فقط به اعضای خانواده میکشه نه به غریبه ها
باز نی نی وبلاگی ارسال : 1393/4/13 آخرین پاسخ : 93/4/15 کودک > سلامت روانی، مشكلات رفتاری و خواب
چند وقتیه پسرم همه چیز رو پرت میکنه و یا میکوبه به در و دیوار و تلوزیون و.. با مهربونی نهی اش کردم نشده ..دعواش کردم نشده .. بهش هم میگی نکن میاد و گاز میگیره البته من رو نه ولی باباش رو خیلی ..خیلی عجیب شده قبلا اینطوری نبود ..ممکنه از دندونش باشه که اذیتش میکنه اینجوری عکس العمل نشون میده !! بنظرتون چه رفتاری بکنم انگار هرروز لجباز تر میشه :(
بسته ساناز مامان متين ارسال : 1393/4/12 آخرین پاسخ : 93/4/14 کودک > سلامت روانی، مشكلات رفتاری و خواب
پوشش و رفتار والدین در مقابل کودک ... چند روز پیش سوال پرسیده بودم رابطه والدین باید در چه حد باشه و چقدر با هم راحت و صمیمی باشند . اما این سوال اینه از چه سنی باید مراقبت جنسی کودک رو جدی بگیریم و چگونه ؟
رشد کودک 14 پاسخ
من یه پسر دوماهه دارم و نمیدونم که ایا پسرم رشد مغزی و فکری و جسمی اش درسته یا نه؟ و مطابق سنش پیش میره با نه؟مثلا چه سنی باید صداها رو تشخیص بده؟کی بتونه اشیا رو بگیره؟ و این قبیل سوالات... ممنون میشم اگه کتاب یا نرم افزار یا سایتی در این مورد می شناسید بهم بگین
باز مامان جوجه ها ارسال : 1393/3/29 آخرین پاسخ : 93/4/1 کودک > سلامت روانی، مشكلات رفتاری و خواب