سوال و 13 جواب
(آخرین جواب : 95/4/16)واقعا چرا ؟
چرا بعضی از بزرگترا مارو ادم حساب نمیکنن ؟
ینی فک میکنن همه حرفا و حرکاتمون یه جورایی الکیه یا جلب توجهه !!! واقعا چرا ؟!؟!
ینی فک میکنن همه حرفا و حرکاتمون یه جورایی الکیه یا جلب توجهه !!! واقعا چرا ؟!؟!
1393/10/6
#پرسش های کودکانه
#نوجوان
نی نی وبلاگی ام (ورود)
نی نی وبلاگی نیستم (ثبت نام)
خانواده ها زیاد به فکر بچه هاشون بها نمیدن
اما با گذشت زمان ودادن نظرات خوب وحتی عالی میتوانی حایگاه خوبی تو خانواده پیدا کنی
حتی به حایی ممکنه برسی که در خانواده به خاطر حرفای سنحیده وفکرای خوبی که داری مورد مشورت قرار بگیری
البته تو هر چیزی دخالت نکن
تا ازت سوال نکردن جواب نده چون اینودهالت بیجا میدونند واینحا ختی از سر لحبازی یا خودخواهی یا........بهت گوش نمیدن
شاید تو اون لحظه پدر ومادر فکر میکنند بچه کوچیکشون کرده که جواب داده پس بهتره کم وگوی گزیده گوی در مکان مناسب گوی
گاهی به حرفی که زدی مطمئنی ومیدونی اگه این کار انجام نشه خسارت میبینند
اما کسی به حرفت گوش نمیده اینحا به نظرم بهتره یه موقعیت نوبی پیدا کنی خرفتو با ارامش بزنی ولی انتظار نداشته باش قبول کنند
در اون لحظه دیگه واکنشی نشون نده بذار زمان بگذره خودشون رو حرفت فکر کنند به نتیحه برسن
اگه به حرفت گوش ندادن ناراحت نشو بالاخره جند تا پیراهن اونا بیشتر پاره کردن وتجربه بیشتری دارن
همه اینارا خودم در مورد حرف زدن تجربه کردم وبرات نوشتم
وقتی خودت را تو حوابی که پایین بهت دادم به خانواده ثابت کردی دیگه کمتر بهت میگن رفتارات الکیه
بزرکترای ما قدیما بازی ها وکارای مختلف که ما انجام میدیم را انجام ندادند واینکه ما خیلی بیشتر از بزرگترامون توی رفاه هستیم وارامش
اونا از سن پایین میرفتن سرکار
هم درس میخواندن هم مار میکردن وهم بازی میکردن
ولی ما چی کار میکنیم تمام زندگیمون شده درس انا واقعا ایا همش درس میخوانیم؟زیر ابی کارای دیگه هم مکنیم
مثلا خود من چند تا وبلاگ دارم اولش با نی نی وبلاگ اشنا شدم بعدش کم کم یاد گرفتم باید چیکار کنم پارسال تو مسابقه وبلاگگ نویسی نماز شرکت کردم اما اگه به پدرم میگفتم میگفتن این مار وقت تلف کردنه اما من میدونستم کار خوبیه دوستش دارم انجامش بدم وواقعا هم این مار به سوادم کمک میکنه هم یه کار کوچولویی انجام دادم وجدانم خوشحال میشه
من این کار را یواشکی کردم اما مادرم در جریان بودند و دوماه پیش باهام تماس گرفتند که برنده شدم تو مسابقه و6ماه است دنبالم میگردند
این طوری هم یکم تو باور پدرم تغییر ایحاد کردم که هر کاری الکی نیست هم اینکه یه حاده باز کن شد والان دیگه فکر نمیکنند الکیه
مامانم که فهمید گفت بازم برو تلاش کن شرکت کن وبرنده شو
فکر کنم باید کارهایی که میکنی لزومش را براشون بگی
کارایی که میکنی واقعا وقت تلف کردن نباشه
من خودمم وایبر و......دارم واقعا میبینم خیلی وقتمو میگیره والکی انرژیمو باید براش بذارم
از خیلی از گروهههام اومدم بیرون کمتر از قبل سر میزنم وبه کارای مهم تر زندگیم میرسم
اهدافتو بگو افرادی که انجامش دادن موفق بودن را براشون بگو مطلب به درد بخورتو براشون بگو تا این طوری هم باورت کنند
موفق باشی
بزرگترا سعی میکنن یه چیزاییو نگن به ما که مبادا بهشون یه پیشنهادی چیزی بدیم ( که نمیدونم این کجاش بده به هر حال هر سری یه عقلی داره دیگه !)
و...
دیگه کم کم دارم از این رفتارا خسه میشم دیروزم به مامانم گفتم درسته من بچم اما احمق نیستم !
من دیگه بزرگ شدم و خودم میتونم برا خودم نظر داشته باشم و تصمیم بگیرم
من میگم اونا وقتی تو هیچی با من مشورت نمیکنن منم دیگه تو هیچی باهاشون مشورت نمیکنم و اصلا برا حرفشون ارزش قائل نیستم
مثلا گرسنت نیست توضیح بده میوه خوردم
البته پدر ومادرا روی یه سری چیزا حساسن بهتره اونارا رعایت کنی مثلا پدرت دوشت داره همیشه باهم ناهار وشام بخورید یا باهم برین بیرون گردش و......باید برنامه ات را طدری تنظیم کنی که به نظرشون احترام بذاری
گلم یه چیزدیگه هم هست اگه خواهر بزرگتر داری یا خاله یا عمه که باهاش راحتری باهاش صحبت کن حرف هاتو بزن بعد بهش بگو اون شخص بیاد بامامانت صحبت کنه این طوری حرف اونو قبول میکنند وبیشتر درکت میکنند
ولی به نظر من که خیلی براش ارزش قائلم هر چیزی تو یه سنی خیلی برای ادم مهمه وهیچ کس نمیتوانه بگه الکیه وبهش بی احترامی کنه
مثلا ما به یه بچه 3ساله میخندیم ومیگیم عروسک بازی کار الکی است؟ماداریم مقاله علمی مینویسیم پس کار ما خیلی مهمتر وواجب تره؟
نه هر کسی کارش فکرش عملش نسبت به سنش است وخیلیم مهمه وباارزش
اما اکه یه فرد 20ساله عروسک بازی کنه همه بهش میخندن وبه سلامت عقلش شک میکنند
در مورد مشورت کردن
اگه میبینی باهات اختلاف سلیقه دارن با یه فرد مطمئن که چندین سال از خودت بزرگتره مشورت کن کسی که فکر میمنی اگه بهش بگی واقعاراه درست را نشونت میده ازش مشورت بخواه وبا تومل به خدا اونو انجام بده
راستی همه ما این دوره را گذروندیم
حتی تو این زمان ممکنه عاشقم بشی اما بهش فکر نکن چون یه روز بعدش عاشق یکی دیگه میشی
من سن تو بودم عاشق یه خواننده شدم که فقط صداشو شنیده بودم 13سال ازم بزرگتر بود و خالا که بهش فکر میکنم کلی به فکرا واحساسات خودم میخندم که چه چیزایی برام مهم بود اما مطمئنا همه اینا برای تکامل ذهن وعقل خیلی کارامد هستش