با سلام و تبریک سال نو خدمت تمامی مادران عزیز .یه فکری به نظرم رسیده میخواستم شما هم نظرتون رو دربارش بهم بگید ممنون میشم. فکر کردم که اگر بتونم یه جایی مثل کافی شاپ درست کنم که مخصوص مامان ها و بچه هاشون باشه .جایی باشه که مامان ها بتونن دوست پیدا کنند و بچه ها بازی کنند .ایده های دیگه ای هم دارم مثلا اینکه برنامه بذاریم تا مامان ها با هم حرف بزنند یا اینکه برای بچه ها مربی بذاریم که مامان ها خیالشون راحت باشه. البته یه جوری باید باشه کههزینش هم برایمامان ها قابل قبول باشه . حالا میخواستم ازتون کمک بگیرم ببینم کسی یک چنین جایی تا حالا دیده . به نظرتون برم دنبالش میتونم این ایدمو به ثمر برسونم. واقعیتش فکر میکنم ایده خوبی باشه چون خودم واقعا ازنداشتن دوست رنج میبرم نظر شما چیه ممنون میشم باهام هم فکری کنید.
برای ایجاد پرسش جدید، باید
وارد حساب کاربری خود شوید.
خانواده
7 پاسخ
با سلام حضور دوستان گلم.مامانای عزیز متاسفانه امروزه پدیده ی طلاق عاطفی بین زوجین امری شایع شده و عوارض اون به نظر من از طلاق واقعی به معنای جدایی هم بیشتره.دوست دارم نظرات شما عزیزانو در مورد این مساله و راههای جلوگیری از اون بدونم.ممنونم پیشاپیش.
خداحافظ ای ............
15 پاسخ
سلام به دوستان گلم خوبین
امروز اتفاقی شبکه خبر دیدم تشییع جنازه شهید نهی از منکر بود
رفتم تو نت سرچ کردم اینا را پیدا کردم
واقعیت‌های درگیری شهید خلیلی با اراذل شرق تهران
اجتماع > امنیت- همشهری آنلاین:
ناهی امر به معروف و نهی از منکر می‌گوید که من امر به معروف و نهی از منکر نکردم بلکه برای دفاع از ناموس و «لبخند آقا» (مقام معظم رهبری) آن کار را انجام دادم.
شهید علی خلیلی ناهی امر به معروف نهی از منکر قبل از نائل شدن به درجه رفیع شهادت در گفت‌و‌گو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، در مورد درگیری خود با اشراری که سال 90 قصد تجاوز به یک خانم را داشتند، گفت: نیمه شعبان دو سال پیش به نظرم ساعت دوازده شب بود که می‌خواستیم دو نفر از دوستانم را به خانه‌‌شان در خاک سفید برسانم که دیدیم پنج، شش نفر در حال اذیت دو خانم هستند و به زور می‌خواستند وی را سوار ماشین کنند.
وی افزود: دوستان من به دلیل پائین بودن سن‌شان جلو نرفتند اما من به آن افراد تذکر دادم و گلاویز شدیم و یکباره چاقویی که نمی‌‌دانم از کدام سو، نثار ما شد.
شهید خلیلی با بیان اینکه چاقو به ناحیه گردنم و شاهرگ خورده بود، اظهار کرد: من همان جا افتادم و آن افراد نیز فرار کردند اما یکی از همراهان من که موتور سواری بلد بود آن‌ها را دنبال کرد و شماره پلاکشان را برداشت.
وی می‌گوید که من نیم ساعت در خیابان افتاده بودم و ماشینی که دو سرنشین داشت و عازم شمال بود من رو سوار کردند و به اورژانس فلکه سوم تهرانپارس بردند؛ ساعت دوازده و نیم بود که پزشکان گفتند که اگر تا نیم ساعت دیگر مریضتان را به یک بیمارستان مجهز نرسانید وی جان به جان آفرین تسلیم می‌کند.
«دوستان من را به بیست و شش بیمارستان دیگر هم بردند اما هیچ بیمارستانی من را به دلیل اینکه حالم وخیم بود پذیرش نمی‌کرد تا اینکه بالاخره ساعت پنج در بیمارستان عرفان عملم کردند».
وی با بیان اینکه ضارب نیز به دلیل در اختیار داشتن شماره پلاک اتومبیلش به زندان افتاد گفت که مدت زیادی گذشت و ما چهار الی پنج ماه بعد به دادگاه رفتیم که سردار نقدی نیز حضور داشتند و من دیدم وکیلی گرفته‌اند و خود ایشان پیگیر کارها بودند.
این ناهی امر به معروف و نهی از منکر افزود: در دادگاه یکی از آن افراد به سه سال زندان و بقیه نیز که همدست بودند به شصت الی هفتاد ضربه محکوم شدند اما همه آن‌ها به قید وثیقه آزاد هستند.
شهید خلیلی به نقش مرضیه وحید دستجردی وزیر بهداشت وقت نیز اشاره کرد و اظهار داشت: البته ناگفته نماند دکتر دستجردی نیز تشریف آوردن و هزینه بیمارستان را حساب کردند.
وی معتقد است که اسم کارش را امر به معروف نمی‌گذارد بلکه آن اقدام را دفاع از ناموس می‌داند و به گفته وی دفاع از ناموس بر هر مسلمانی واجب است.
شهید خلیلی در پایان با تاکید بر اینکه جز خدا هیچ کسی پشت آدم نیست، خاطرنشان کرد: من آن موقع هم که رفتم با آن افراد درگیر شدم به کسی امید ندوخته بودم به خاطر لبخند آقا رفتم و دفاع کردم.
علی خلیلی پس از مرخص شدن از بیمارستان در منزل بستری شد اما هر از گاهی به دلیل مشکلات ناشی از حادثه رخ داده به بیمارستان منتقل شده و بستری می شد.
وی بهمن ماه امسال نیز مجدداً در بیمارستان بستری شد و پس از یک ماه به خانه منتقل شد اما سرانجام امروز عصر و در بیمارستان بعثت دعوت حق را لبیک گفته و جان به جان آفرین تسلیم کرد و به دیدار اباعبدالله الحسین و یارانش شتافت.
خبرگزاری فارس این ضایعه دردناک را به خانواده خلیلی تسلیت گفته و برای آن مرحوم علو درجات و برای خانواده و بستگانش صبر مسئلت می‌نماید.
دلم خیلی سوخت چرا ......چرا به خاطر هوس بازی ونامردی یکسری از آدم ها باید چنان بلایی سر این مرد بیاد
احساس وظیفه میکردم حتما کاری برایش انجام بدم اون به خاطر حفظ ناموس این کار را کرده یعنی حفظ همه ما خانم ها روحش شاد ویادش گرامی
به من بگید چیکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
22 پاسخ
سلام. یادتونه در مورد مامانم نوشتم که گردنشو عمل کرده و واسش دعا کنین؟ دو هفته قبل از عید از بین ما رفت و ما رو تو شوک و ناباوری تنها گذاشت....حالا من نمیدونم بدون مامانم چیکار کنم. دارم داغون میشم. هر روز عصر میرفتم پیشش و با هم میرفتیم بیرون خرید میکردیم... حالا روزا سر در گمم. خواهر و برادرام هم یه شهر دیگه زندگی میکنن. فقط بابام هست. اونم تنها شده. اصلا نمیتونم برم خونه شون و جای خالیشو ببینم. هنوز باور نکردم. فکر میکنم برمیگرده. اصلا نمیتونم بگم خدا رحمتش کنه... فکر میکنم زنده ست.... به خاطر آلما هم نمیتونم گریه کنم. ناراحت میشه. خیلی روش تاثیر گذاشته. همه ش باید جلو خودم بگیرم. یه بغض سنگین گلومو گرفته وقتایی که خوابه میتونم خودمو خالی کنم اونم اینقدر اروم و بیصدا مبادا الما بیدار شه و ناراحت شه. همه ش میگه گریه نکنیا. حالا بگید من باید چکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام دوستان عزیز تو این سایتهایی که باهاش عکسامون بطور انلاین درست میکنیم میخوام بدونم عکسامون تو اینترنت پخش میشه راستشو بخواین من با نرم افزار فتولب تو گوشیم به صورت انلاین عکسای عروسیم درست کردم الان خیلی نگرانم که عکسام جایی ثبت نشده باشه لطفا هرکسی میدونه جواب بده
کسی تجربه سفر عتبات داره
17 پاسخ
دوستای عزیز بعد تعطیلات عازم سفر هستیم میخوام از تجربیات دوستایی که با نی نی هاشون به این سفر رفتن استفاده کنم پسرم 15 ماه داره به نظرتون چه چیز های لازمه؟؟؟
کی از همه قدیمی تره و کی جدید تر؟؟؟؟؟
خودم نزدیک 2 سال و نیمه عضو هستم
سلام یه شربت متفاوت هم رنگ هم مزه ... ممنون میشم راهنمایی کنید.
رنگ موی شرابی
12 پاسخ
مامانها میشه بگید کسانی که موهاشونو رنگ شرابی کردند از چه رنگی و از چه ترکیبی بوده که رنگ خوشرنگی در آمده من هر چی میزارم خیلی رنگ باز نمی کنه فقط توی آفتاب و نور معلومه که موهام شرابی شده در واقع بادمجونی تیره شده مرسی کمک کنید
کمک پذیرایی عید
2 پاسخ
دوستای گلم سلام باتوجه به اینکه 4 عیدمصاد
ف بااغازایام فاطمیه چه پیشنهادی برای پذیرایی عیددارین ؟ممنون میشم کمکم کنید