سوال و 21 جواب
(آخرین جواب : 93/7/30)مامانایی که بچه هاتونو درس تربیت میکنین
سلام کلی نوشتم ولی پرید واسه همین خلاصه میگم :
ی پسر 3 سالو 7 ماهه دارم که مدتیه خیلی بی ادب شده بهش میگیم از جلوی تلویزیون بیا کنار میگه نمیخوام دوس ندارم بهش میگی اینکار نکن زشته زبون در میاره
میگی شیر ابو بیخود باز نزار میگه باشه ولی کار خودشو میکنه میگم داریم میریم بیرون نمیشه با دوچرخت بیای خطرناکه کلی گریه وزاری که باید بیارم منم میگم نه پس نمیرم اونم اونقته که پشیمون میشه ولی با کلی گریه همرام میاد.متاسفانه گاهی حرفای بد هم میزنه که ریشش یا بچه های دیگس یا بزرگترای اطرافش.(چطور بهش بفهمونم که زشته چون اونقت میگه فلانی گفت من چی جوابش بدم)
بنظرم مشکل از ما بزرگترا واسه همین ازتون میخوام بهم بگین چطور باهاش رفتار کنم واقعا عذاب وجدان دارم گناه داره دوس دارم احترام بینمون باشه
مشترک بودن خونمون با خونه پدر شوهرم هم باعث شده چند تربیتی بشه و به هوای بابا بزرگو مامان بزرگش به حرفمون گوش نمیده ومیره پشت اونا قایم میشه.
امروزم پدرشوهرم میگه شما که این همه مسائل شرعی رو رعایت میکنین چرا بچتون این قدر بی تربیته اینو واسه این گفت که رفته بودیم قبرستون وپسرم همش روی قبرها میپرید میگه آبرومونو برد.
چکار کنم راه حل درست چیه؟دوس دارم با بچم اول رفیق باشم بعد مامانش
ی پسر 3 سالو 7 ماهه دارم که مدتیه خیلی بی ادب شده بهش میگیم از جلوی تلویزیون بیا کنار میگه نمیخوام دوس ندارم بهش میگی اینکار نکن زشته زبون در میاره
میگی شیر ابو بیخود باز نزار میگه باشه ولی کار خودشو میکنه میگم داریم میریم بیرون نمیشه با دوچرخت بیای خطرناکه کلی گریه وزاری که باید بیارم منم میگم نه پس نمیرم اونم اونقته که پشیمون میشه ولی با کلی گریه همرام میاد.متاسفانه گاهی حرفای بد هم میزنه که ریشش یا بچه های دیگس یا بزرگترای اطرافش.(چطور بهش بفهمونم که زشته چون اونقت میگه فلانی گفت من چی جوابش بدم)
بنظرم مشکل از ما بزرگترا واسه همین ازتون میخوام بهم بگین چطور باهاش رفتار کنم واقعا عذاب وجدان دارم گناه داره دوس دارم احترام بینمون باشه
مشترک بودن خونمون با خونه پدر شوهرم هم باعث شده چند تربیتی بشه و به هوای بابا بزرگو مامان بزرگش به حرفمون گوش نمیده ومیره پشت اونا قایم میشه.
امروزم پدرشوهرم میگه شما که این همه مسائل شرعی رو رعایت میکنین چرا بچتون این قدر بی تربیته اینو واسه این گفت که رفته بودیم قبرستون وپسرم همش روی قبرها میپرید میگه آبرومونو برد.
چکار کنم راه حل درست چیه؟دوس دارم با بچم اول رفیق باشم بعد مامانش
1393/7/17
#کودک
#تربیت و آموزش كودک
نی نی وبلاگی ام (ورود)
نی نی وبلاگی نیستم (ثبت نام)
با نسرین عزیزم صد در صد موافقم
عزیزم برین تو قسمت جستجو ستون بالا غبارت....بهانه گيري بچه ها و رفتار مناسب والدين .....رو سرچ کنین...اطلاعات خوبی داره که اگه با حوصله رعایتشون بکنین حتما جواب میگیرین
و یه مسئله مهم اگه میخواین پسرتون کلمات زشتی که یاد گرفته فراموش کنه اصلا وانمود نکنین که شنیدین...با گفتن نگو زشته و تلاش برای پیدا کردن جواب به سوال چرا و پس من چی بگم فقط دارین این قضیه رو تو ذهنش بزرگ و بزرگ تر میکنین...بی توجهی بهترین راه کمرنگ کردن این کلماته...چون حس میکنه برای کسی جالب نبود...
موفق باشین دوست من
معصومین علیهم السلام خیلی تاکید دارند که بچه ها تا هفت سالگی امیر خونه اند.من خیلی وقتها که از کارهاش ناراحت میشم سریع یاد این جمله میفتم با خودم فکر میکنم با یک امیر و فرمانروا باید چطور رفتار کرد؟به امیر که نمیشه امر و نهی کرد تربیت امر و نهی نه تنها جواب نمیده بلکه بچه رو گستاخ و بی پرواتر میکنه
وقتی میبینید رو کار اشتباهش مصره حتما تشویقش کنید به انجام کاری که خودتون دوست دارید و میدونین پسرتون رو هم سرگرم میکنه بجای اینکه مرتب بگین نکن بگین بیا فلان کار رو بکنیم
موفق باشید انشاءالله
من واقعا مشکل توی تحمل کم ما بزرگترها میبینم خیلی ها میخوان بچه ها صداشون در نیاد و ی گوشه بشینن.پدرشوهرم میگه مگه ما بچه نداشتیم میگم بچه های شما زیاد بودن وهمه قدو نیم قد باهم سرگرم میشدن ولی الان پسرم تنهاست وبخاطره ومجبوره ی جورایی با ما سرگرم بشه.
مامان مرتضی علی عزیز ما بهترین الگو برای بچه ها هستیم و به نظرم بعد از مدتی با دیدن رفتار شما رفتارای بدش اصلاح میشه
نظر پدر شوهرتون محترم ولی قرار نیست حتما درست باشه خوب مگه میشه پسر بچه شیطنت نکنه ........ در مورد حرف زشت زدن هم اگر بی توجهی نتیجه نداد یه برخورد قاطع داشته باشین در حدی که بدونین اگر بخواد تکرار کنه یاد واکنش شما بیفته و اون حرف و نزنه حالا با توجه به اخلاق خودش یه برخوردی و در نظر بگیرین
کیان منم خیلی شیطونی میکنه اما من همیشه میگم خوب داره بازی میکنه البته در مورد رفتار بد و اشتباهش بهش حتما توضیح میدم اما در مورد بازی و سرگرمی میزارم آزاد باشه....
امیدوارم تو این راه سخت و پر فراز و نشیب همه مون موفق باشیم
قوه تشخیص خوب و بد و درست و نادرست توو کودکی به سن سه سال یا حتی چهارسال به طور مطلوب وجود نداره و امر ونهی توو این سن که بچه ها بیشتر به دنبال استقلال و کنجکاوی و آزادی عملند اونها رو جسورتر میکنه
ظهر که باباش خوابید با هم رفتیم توی اتاق خواب با پشتی خونه درست کردیم و چادرمو انداختم روی پشتیا و پسرم مهمونم شد ومنم براش میوه اوردم با حوصله به حرفاش گوش دادم وبا دقت به سوالاش جوابی دادم که بفهتشون بعد بازی وخوردن میوه خونمونو به هال انتقال دادیم وهمونجا توی خونه خوابیدیم و بعد گفتن ی قصه ی کوتاه خوابمون برد.روز خیلی خوبی بود و تا خود شب دیدم که چقدر راحت میشه با بچه کنار اومد واگه به هررفتارش خورده نگیریم و به سوالای کودکانش ،کودکانه جواب بدیم واقعا میشیم مث دو رفیق.حتی توی همین موقعه کم مقداری حرف گوش کن شده بهم میگه مامان عزیزم میشه اجازه بدی با کامپیوتر بازی کنم .
واینبار برخلاف همیشه همش کنارم بود و طرف خونه مادر شوهرم نرفت یعنی بچه ها فقط وقت میخوان ما برای چی زندگی میکنیم کارای خونه که تمومی ندارن مشغله های فکری که تمومی ندارن ولی بچگیه بچه هامون توی ی چشم بهم زدن تموم میشه.
بخاطره وقتی که گذاشتین ممنونم و چون فردا عازم سفریم عیدو الان بهتون تبریک میگم وروز های خوشی رو برای شما وخونواده ی عزیزتون آرزومندم
لطفا لينكهاي زير رو نگاهي بندازين:
http://www.pasokhgoo.ir/node/82649
http://www.askdin.com/thread14363.html
http://anjoman.tebyan.net/newindex.aspx?pid=17257&threadid=448048
http://www.t-pasokhgoo.ir/%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AB-%D9%85%D8%B9%D8%B5%D9%88%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AB-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB-%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C/%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB-%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AB-%D8%A7%D9%87%D9%84-%D8%A8%DB%8C%D8%AA/222-%D9%85%D9%86%D8%B8%D9%88%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%DB%8C%D9%86-%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%DA%86%D9%87-%D8%AA%D8%A7-7-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D9%BE%D8%A7%D8%AF%D8%B4%D8%A7%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D8%9F.html
با نظر آرام جان کاملا موافقم و به عینه تاثیر عملی رعایت کردن این روایت رو دیدم.هم روی پسرم هم بسیاری از اطرافیانم .
خیلی از بچه ها رو در اطرافم دیدم که در کودکی طبق تربیت مادر و پدر بسیاااار منضبط و حرف گوش کن بودن و مورد تعریف و تمجید اطرافیان که چقدر بچه مودب و حرف گوش کن و....در بزرگی هم همینطور در ظاهر افراد موجهی بودن ولی یک موردشو ندیدم فرد کاملا موفقی باشن.قدرت تصمیم گیری و ریسک پذیری بسیار پایین دارن.عملا به ندرت تونستن در رده های مدیریتی قرار بگیرن و اگر قرار گرفتن، موفق نبودن چون عادت کردن فقط در چارچوب قانون و مواردی که براشون دیکته شده کار کنن و...
در مورد تمام این مراحل و روش های تربیتی و تجربه های موفق و ناموفق مادران و ...توی مدرسه مامان ها بسیار صحبت شده.من که خیلی استفاده کردم و نتیجه های خیلی خوبی گرفتم و از نظرات دوستانم خیلی استفاده کردمتوصیه میکنم حتما مطالعه بفرمایید
ولی خیلی هم بهش سخت نگیر.مثلا همین راه رفتن روی قبرها نشونه بی ادبیش نیست...یه جور بازیه براشون.ما بزرگترا هم خیلی وقتا نمیتونیم اینو رعایت کنیم
سخن امام علی ع هم کاملا با اصول تربیتی جور درمیاد. مگر نه این بود که امام حسن و امام حسین وقتی بچه بودن توی نماز جماعت رفتن و روی شونه ی پیامبر نشستند و وقتی سجده ی نبی طولانی شد و مردم علت را پرسیدند پیامبر ص با خونسردی و خوشحالی از وجود نوه هایش آنها را نه تنها ملامت نکرد بلکه روی پا هم نشوندنشون
واقعا عکس العمل ما چی بود اگر مثلا پسرمون این کار را می کرد؟
حالا قدرت مدیریتی این دو امام بزرگ را در نظر بگیرید که اینچنین تربیت شدند
البته در خیلی از جاها مثل اون سه روزی که روزه بودند و یتیم و فقیر و اسیر به در خونه اشون اومدم امام علی ع و حضرت زهرا چجوری با عمل درس سخاوت و گذشت به بچه هاشون دادند
اگر بخواهیم به این موارد اشاره کنیم طوماری میشه
اما مهم اینه که بچه یک دست تربیت بشه. متعادل باشه یعنی نه اینطور که هرچی خواست بخریم براشون و اونها از این طریق احساس کنند امیر خونه اند اما از طرفی طوری به تصمیماتشون احترام بذاریم که به قول آرام جون استقلال بچه رو از بین نبریم
موفق باشید
البته این درسها حدود چند ماهیه که وارد زندگی دخترم شده یعنی بعد از ورود به 5 سال
تاثیرات مثبتی هم داشته. اما مثلا وقتی می خواد عروسک موررد علاقش رو بیاره هر چند به دلایلی موافق نباشم ولی باهاش مخالفت نمی کنم.
اما برای پسر سه ساله تنها راه نبردن دوچرخش اینه که ذهنش رو منحرف کنی چون دلایل شما را نمی پذیرد. یا می تونی از خطرات بیرون به روش خودش بهش بگی. مثلا بگی که یه اقا دزده بیرونه که شاید دوچرخت رو برای خودش برداره و اونم احساس خطر کنه
البته راه های دیگه ای هم هست که بدون دعوا و عصبانیت به خواستتون برسید مامان علی مرتضی
موفق باشی گلم
1- همیشه به بچه ها "نه" نگیم. اجازه بدیم کارهای کم ضررتر رو انجام بدن و حتی باهاشون همراه بشیم. این طوری بچه به ما اعتماد می کنه و وقتی "نه" می گیم بچه می دونه که لابد خیلی کارش بده و اون و انجام نمیده.
2- گاهی اجازه بدیم کودک با عواقب کاری که انجام داده رو به رو بشه. مثلا وقتی میخواد یک کار کم خطر رو انجام بده بهش تذکر بدیم که اگه انجام بدی این اتفاق می افته ولی اصرار نکنیم که اون کار و انجام نده. بعد از انجام اون کار خودش به حرف شما می رسه و این اعتمادش رو به شما بیشتر می کنه و باعث میشه ارتباطتون بر اساس دوستی باشه نه مادر و قرزندی...
3- در مقابل دیگران وقتی کودک کاری رو انجام میده بهش تذکر ندیم و یا وقتی عصبانی و یا هیجانی هست و یا وقتی خسته ست و اعصابش نمی کشه. بلکه بعدش که آروم شد بغلش کنیم و با یک داستان و یا یک تذکر غیر مستقیم بهش بادآوری کنیم که اگه این کار و انجام بده فلان اتفاق می افته.
4- مرتب ازش انتقاد نکنیم بلکه به مرور زمان و با تشویق راه درست و بهش نشون بدیم و عادتش بدیم به ترک کارهای بدی که قبلا یاد گرفته و یادمون باشه که ترک یک عادت حداقل دو برابر زمانی که کودک اون و انجام میداده زمان می بَره و مستلزم صبر هست و به خرج دادن حوصله.
5- خودمون در مقابل دیگران از بچه مون انتقاد نکنیم تا دیگران هم سوء استفاده نکنند و به یک مسألۀ کوچیک دامنه ای بزرگ بدن.
6- اگه بچه تون تو خونۀ پدربزرگ و مادربزرگش شلوغ هست و این بخاطر رفتار اشتباه و لوس کردن های اوناست اجازه بدید به رفتارش اونجا ادامه بده. این کار باعث میشه تا پدربزرگ و مادربزرگش در صدد اصلاح رفتارشون با کودک بربیاند و قاطعانه جلوش بایستند. ضمن این که تو خونۀ خودتون با قاطعیت و به روش های بالا رفتار کنید.
متاسفانه یک رفتار اشتباهی که از مادربزرگ ها و پدربزرگ ها سر می زنه اینه که تودوران 1 تا 3 سالگی نوه ها رو بیش از حد لوس می کنند و بعد از 3 سالگی که کودک جذابیت های گذشته رو نداره و میخواد مستقل بشه از شیطنت های کودک احساس نارضایتی می کنند و این و از چشم پدر و مادر می دونند.
7- لازمۀ رفاقت در رابطۀ مادر و فرزندی وقت گذاشتن هست که خودتون هم بهش اشاره کردید.
موفق باشید
پسرشما رفتارهاش کاملا طبیعی هست ومقتضی به سنش جای هیچ نگرانی نیست.
لطفا کمترسخت بگیرید بذارید دوست محترم پسرتان کودکی کند وشماهم گاهی باهاش کودک شویدهمبازی بذارید لذت ببرد از دنیای کودکانه .
مقاله ها و سخن های مشاوران زیاذی از توی نت سرچ کن وبه کار بگیر باید از خودت اول شروع کنی وبه کودکت ارامش بدی
موفق باشید
یک جمله از یکی از این کتاب ها رو براتون مینویسم.
"به کودکی خودت فکر کن و سپس از خود بپرس:چه زمانی بهترین رفتار را از خود بروز میدادم؟آیا وقتی که از خودم احساس رضایت میکردم؟یا وقتی که از خودم راضی نبودم؟ "
وقتی شما به کودکانتان کمک کنید که خودشان را دوست داشته باشند،آنها با رفتار بهترشان به شما کمک خواهند کرد.
سارا جان بهت تبریک میگم واسه پسرت دومت من تازه متوجه شدم وای که چقدر ازت بیخبر بودم