سوال و 16 جواب
(آخرین جواب : 92/11/13)مامانای گل شاغل راهنمایی لطفا
دوستان عزیز من از اول بهمن ماه رفتم سرکار و تمام وقت باید از ساعت 8 تا 4 بعدازظهر سر کار باشم مامانم تقبل کرده الینا رو نگهداری کنه ولی من خودم عذاب وجدان دارم که باید بیاد پیش الینا و بعدش ببره خونه خودشون تا من عصری برم بیارمش نمی دونم از مهد هم خیلی میترسم هنوز بچه ام درست نمیتونه صحبت کنه می ترسم غذای بد بخوره مریض شه دعواش کنن و نگرانی هایی از این قبیل خواهرم هم اصلا با گذاشتن الینا به مهد موافق نیست و میگه ما خودمون نگهش می داریم اما من موندم سر دوراهی شما چه تجربه ای دارین؟این درسته بچه هایی که با پدربزرگ و مادربزرگ بزرگ میشن لوس و خودخواه میشن؟ایا اگر الینا رو سال دیگه بذارم مهد براش خیلی سخت تر نمیشه ؟
با احترام به نظر مامان مرضیه جون
منم مادرم کارمند بود و من اوایل که کوچک بودم یه خانمی صبح ها منو نگهمیداشت و بعدم راهی مهد شدم.
ولی اونقدرها هم بد نبود برام و دوست داشتم بودن با بچه ها رو.
کلی هم علاقه داشتم چون فکر می کردم بزرگ شدم و میرم مدرسه و کلی چیز یاد میگیرم.
ولی از اول برای سهند و سپهر پرستار گرفتم. شاید از سال دیگه که بزرگتر میشن بفرستم مهد که وارد اجتماع بشن.
شما هم میتونی از مامان مهربونت کمک بگیری تا الینا جون کمی بزرگتر بشه . اگر هم برای خسته شدن مامان نگرانی با خودشون مشورت کن و ببین اگر لازم میدونن پرستار بگیری که کمک حال مادرت باشه و مادر فقط نظارت کنه به کارش تا از الینا بخوبی نگهداری کنه. یعنی حالا یا پرستاره بره خونه مامان اینا
و یا مامان بیاد خونه شما پیششون باشه.
که خیالتم راحت باشه.
مهد اگه خوب باشه خیلی تو اجتماعی شدن بچه ها و آموزششون تاثیر داره مخصوصا بچه های الان که همه تو خونه تنهان.یه مادر چقدر میتونه به بچش آموزش بده ولی تو مهدخیلی آموزشای مفید داره
من که خیلی از مهد رفتنش راضیم با اینکه فعلا به خاطر نویان سرکار نمیرم ولی روزی 3 ساعت میزارمش مهد.
من در وبلاگم درباره موقعیت کاری که برایم پیش امد وتصمیم گیری خودم ،پستی را گذاشته ام خواستید مطالعه فرمایید.
البته در این دوره که کار کردن خانمها برایشان از نان شب هم واجبتر شده کمتر خانمی است که این عقاید را قبول داشته باشد وممکن است مخالف نظر من باشند اما من همیشه به عواقب امور نگاه می کنم نه زمان حال ان را .البته منظورم این نیست که بچه هایی که مادر شاغل دارند بدتربیت میشوند اما باید واقعیت را قبول کرد که در اموری کاستی هایی خواهند داشت که در اینده شان تاثیر گذار است .بد نیست کمی واقع بین باشیم.به مادران شاغل وبچه هایشان بر نخورد.
اگر مجبور به کار کردن هستید که هیچ اما ببینید کار کردن با نگرانی وعدم ارامش بهتر است یا داشتن ارامش وتامین اسایش روحی وروانی خودوخانواده تان.
ممکن است پاسخ سوال شما را نداده باشم اما لازم دیدم بیان کنم تا بیشتر به اینده فکر کنید.
قطعا تامین نیاز عاطفی مهم تر از چهار تا تواناییه که لزوما با مهد رفتن همراه نیست. بچه تو این سن شدیدا به مادر و محبتش احتیاج داره خیلی بیشتر از شعر و نقاشی و آموزش ریاضی و اجتماعی شدن و....
حالا که حتما می خوای سر کار بری بسپرش به مامان جون و خاله جون که بعد مادر بهترین گزینه ها هستن.
تا هر زمانی هم که آمادگی دارن ازشون بخواین این لطف رو در حق شما و الینا داشته باشن.
موفق باشی
من با اصل شاغل بودن خانمها مخالف نیستم اما با این مخالفم که شاغل شدن انها سبب کمبودهایی درزندگی خواهد شد یک زن شاغل انرژی وتوان خود را دردوجا باید صرف کند ومشکلات دیگر.حالا ببینید که ایا فهماندن زمان ووقت به بچه ها وبرنامه ریزی راه بهتری غیر از شاغل بودن خانم ندارد؟کفه مثبت ومنفی به کدام سمت سنگبن تر است؟اهمین نگرانی شما حاکی از این است که کاملا شاغل شدن تان نتوانسته سبب ارامش شما ورسیدن به ان خواسته هایی که ذکر کردید شودوعرض نکردم که برای همیشه خانه نشین شوید.امیدوارم که تصمیم درستی بگیرید.