سوال و 9 جواب
(آخرین جواب : 92/5/12)مامانا کمک...............دارم میمیرم از خستگی .....
سلام
پسرکوچولو من 10 ماهشه و عادت کرده تا صب شیر بخوره و هر لحظه سینه رو از دهنش بیرون می کشم شروع به گریه کردن می کنه . هر کاری هم کردم پستونک نگرفت از نوزادیش تا الان .. خیلی شبها خودم همینطور خوابم میبره اما او فقط دوست داره سینه توی دهنش باشه تی مک هم نمیزنه . مخصوصا که الان دندونای نیششم داره در میاد بیشتر بهانه گیر شده . با وجودی که اتاقشو هم جدا کردم اما من تاصب در رفت و پامدم و بیشتر شبها خسته میشم و پیشش می خوابم .
تورورخدا کمکم کنید با تجربیاتتون دارم خستگی و بیخوابی شبها تلف می شم دیگه نایی برام نمونده که حتی صبح ها بتونم باهش بازی کنم . یک چاره ای یا داقل شیوه ای برای گرفتن پستونک بهم بدین ...
خواهش میکنم واقعا نیازمند کمک و یاریتون هستم ......
پسرکوچولو من 10 ماهشه و عادت کرده تا صب شیر بخوره و هر لحظه سینه رو از دهنش بیرون می کشم شروع به گریه کردن می کنه . هر کاری هم کردم پستونک نگرفت از نوزادیش تا الان .. خیلی شبها خودم همینطور خوابم میبره اما او فقط دوست داره سینه توی دهنش باشه تی مک هم نمیزنه . مخصوصا که الان دندونای نیششم داره در میاد بیشتر بهانه گیر شده . با وجودی که اتاقشو هم جدا کردم اما من تاصب در رفت و پامدم و بیشتر شبها خسته میشم و پیشش می خوابم .
تورورخدا کمکم کنید با تجربیاتتون دارم خستگی و بیخوابی شبها تلف می شم دیگه نایی برام نمونده که حتی صبح ها بتونم باهش بازی کنم . یک چاره ای یا داقل شیوه ای برای گرفتن پستونک بهم بدین ...
خواهش میکنم واقعا نیازمند کمک و یاریتون هستم ......
1392/5/10
#کودک
#تغذيه، شير دهي و شير مادر
وضعیتت رو درک کردم ! اگه بهت بگم تا زمانی که پسرم رو از شیر گرفتم فقط 3شب 3 ساعت خواب راحت داشتم باورت نمیشه ! دقیقا هر10 دقیقه پسرم از خواب بیدار میشد و جز با شیر خوردن آرامش نداشت . چند نمونه تخت و گهواره و جای خواب مختلف هم نتونست کمکم کنه . حتی فرصت غذا درست کردن برای خودم رو هم نداشتم خلاصه اینقدر زجر کشیدم تا 23ماهه شد و نه اینکه صد در صد
اما حداقل 70 درصد خوابش بهتر شده هرچند ساعات خوابش خیلی وقتها بهم میریزه و شب نخوابیهام ادامه داره هنوز اما مثل گذشته نیست!
اما علت : اول اینکه کولیک داشت و اکثر پسرها همینطورن ! دوم اینکه زردی داشت
و ما زیر دستگاه فتوتراپی تا سه روز هر ساعتی یکبار می بایستی از خواب بیدارش کنیم شبها و الگوی خوابش افتضاح شد! سوم اینکه به توصیه ی مادرشوهرم و البته دکترش بهش شیر خشت دادم که بعدها فهمیدم این دارو بچه رو بیقرار میکنه ! چهارم اینکه یه کارشناسی توی برنامه تلویزیونی توصیه کرد به محض اینکه بچه نق زد برین سراغش و اصلا نزارین گریه کنه چون بعدها یاد میگیره که به خاطر هرچیزی گریه کنه !!!!!!!!من هم هیچوقت نزاشتم جیکش دربیاد و فوری آرومش میکردم یا بهش شیر میدادم ولی واقعا نتیجه عکس گرفتم چون فقط خودمو زجر دادم! پنجم : دمای محیطه ! دماسنج خیلی کمکم کرد تا حداقل کمی آرامش داشته باشم چون پسرم رو خیلی گرم میگرفتم و فکر میکردم سرما میخوره ! بیچاره بخار از سرش بلند میشد و من بی تجربه کلاه سرش میکردم !حالا شما باید علت رو پیدا کنید! و بعد اون عامل رو حذف کنید...
حتما دلیلی هست ...من الان به علتها پی بردم که دیگه گذشته امیدوارم شما
با آرامش با مشکل برخورد کنید و فکر نکنید فقط شما مشکل دارید اصلا مادر بودن
یعنی زجر فراوان ...بایک لبخندش هم همه ی زجرهاشو از یاد میبری
آرام و صبور و شاد باش هرچند سخته ...وقتی تو استرس داشته باشی روی شیرت تاثیر میزاره و بچه بدتر میشه....حق یارت!
1-تو بغلت شیرش بده وقتی خوابیدو و خوابش عمیق شد بلافاصله
روی پات بذار و تکونش بده بعدش اروم پاتو از زیر تنش بکش بیرون
2-وقتی خوابید اروم سینتو بکش بیرون انگشتو بذار دهنش اروم انگشتو در بیار
3-اگه به گریش توجه نکنی در عرض چند دقیقه خسته میشه میخوابه
الهی میدونم چه زجری میکشی تحمل کن موفق باشی