سوال و 7 جواب
(آخرین جواب : 92/12/7)لطفا يه لحظه تشريف بياوريد....
مامان هاي عزيز سلام.من امروز كه رفتم دنبال ثمين مدير و مادريارشون بر خلاف بقيه روزها دم در ايستاده بودند و نميذاشتند كه مادرا برن داخل.خلاصه من بهشون گفتم كه ثمين رو بگيد بياد .وقتي كه ثمين اومد داشت كفششو ميپوشيد مديرشون يواشكي به من گفت كه خانم ... نميدونم چطوري بهتون بگم من هم دلم شور افتاد گفتم چي شده كه گفت مقداري پول توي كيف يكي از خاله ها بوده و حالا نيست ما گفتيم شايد بچه ها برداشته باشن توي كيف دوستاشون گذاشته باشند حالا كيف ثمين رو هم يه نگاه بكنيد من هم همون موقع كيف ثمينم رو ازش گرفتم و جلوي خودش باز كردم و ديد كه چيزي نيست و اومديم.ولي خيلي خيلي بهم برخورد و به باباي ثمين هم كه گفتم خيلي عصباني شد و گفت فردا زنگشون ميزنم و ميگم ديگه نميخوام بچم اونجا باشه و خلاصه از روي علاقه پدر و دختري حاضر نيست كه هيچ كس به دختريمون از گل بالاتر بگه.من نميدونم واكنش بقيه مامانهاي بچه ها چي بوده ولي دلم ميخواد يه جوري اون مدير به اصطلاح روانشناس رو ادبش كنم .لطفا يه راهكار تاديبي خوب و دلچسب بهم بگيد.ممنو از همه شما
1392/12/6
#کودک
#سایر موارد
امروز هم كه ثمين توي مهد كلاس بلز داشت و من هم بايد ميرفتم رفتم و موضوع رو با خود خاله كلاس ثمين در ميون گذاشتم و اون هم موضوع رو به اطلاع مدير رسوند و مدير هم من رو صدا كرد و كلي عذر خواهي كه ببخشيد و معذرت ميخوام و از اين حرفا و خودش فهميد كه مشكل كارش كجا بوده و كلي شرمنده شد .