رفتار با کودک

مامان نجمه 11:00 1392/11/9 به نظره من اگر آسيب بدني بهش وارد نمي كنه اشكال نداره بزارين دخترتون خودش به فكر چاره و دفاع از خودش بيفته بزاريد براي بدست آوردن اسباب بازيش خودش وارد عمل بشه و شما از دور نظاره گر باشيد كه دعوا به جاهاي باريك نكشه وگرنه يه ذره كشمكش اشكال نداره بزاريد تعامل با بچه ها رو ياد بگيره البته به اون بچه اگر بزرگتره تذكر بدين كه مثلا نرگس كوچولوئه بايد مواظبش باشي مي ترسه ولي اگر هم سنن بزاريد از پس هم بر ميان و زياد ناز نازي بارش نيارين

〰〰مامانِ چشمه بهشتى〰〰 13:55 1392/11/9 تسنيم هم كه كوچكتر بود با پسر عمه اش مشكل داشت تفاوت سنى شون يك سال و پنج ماهه
هر چيزى رو كه تسنيم بر ميداشت بازى كنه اون با قلدرى ازش مى گرفت تسنيم هم همه اش گريه اش به راه بود اطرافيان هم همه اش طرف اون بودن چون كوچكتر بود يك سال ! حالا بچه دو ساله با سه ساله چقدر تفاوت دارند كه تسنيم هميشه بايد كوتاه بياد تا گريه اون (پسر عمه اش) در نياد ؟ بماند ديگه .....
من ديگه نرفتم توى جمعشون وقتى پسر عمه اش بود يك سالى نرفتم تا هم تسنيم بزرگتر بشه و هم پسر عمه اش تا سر هر چيزى با هم دعواشون نشه الان اين دو تا خيلى با هم خوبن و خيلى با هم بازى مى كنن تسنيم چهارسالشه و اون سه سال . البته هنوز هم گاهى قلدر بازى در مياره ولى مامانش حسابى مراقبشه كه تسنيم رو اذيت نكنه
اگه مى مبينى مامانش مراقب بچه اش نيست نرو توى جمعشون سن نركس جون خيلى حساسه يه كم بزرگتر بشن خوب ميشن البته من نمى دونم پسر عمه نرگس چند سالشه ولى منم همچين مشكلى داشتم كه اينجورى حل شد خدا رو شكر
اگه خيلى از نرگس بزرگتره خودت باهاش حرف بزن بگو اين جورى نكن نرگس اذيت ميشه ولى اگه اونم بچه است ديگه چاره اى نيست مامانش بايد مراقبش باشه يا اينكه هم كارى كنيد خيلى همديگه رو نبينند

فاطمه مامان گلها 15:58 1392/11/9 پسرعمه نرگس فقط دو ماه از نرگس بزرگتره ولی ماشالا زورش زیاده و با بچه های بزرگتر از خودش هم همینطوره ، ما هفته ای یکبار میریم خونه مادر شوهرم و بعضی وقتا اونا هم هستن. شوهرم هم همین نظر رو داره که نذاریم با هم روبرو بشن. ولی من میگم بالاخره باید دخترمون یاد بگیره که از خودش دفاع کنه.
بحث من هم کلیه و اون روش برخورد با چنین افرادی هست مخصوصا" بعضی وقتا که مادرا هم حمایت بی جا از بچشون میکنن و ناراحت میشن.
از راهنمایی همه دوستان ممنونم

مامان علی 16:47 1392/11/9 عزیزم چقدر همدردیم ماها!البته پسرعمه پسرمن 4سال بزرگتره وپسر دایی خودمم میشه به اتفاق دختر جاری هر وقت ماروببین ی جا حسابی ازم حال میگیرن،بخصوص پسر داییم هرچی دستش بیاد میکوبه تو سر بچم، چنان مشت میزنه که صدای قلب علی ومیشنوم!نه تنها مادر بچه بلکه پدر مادر شوشو هم میگن اشکال نداره بزار محکم بشه بچت!تازه میگن بی عرضس!منم به توصیه دوستان نی نی وبلاگی رابطم باهاشون کم کردم،حالا اگه به بچش بگم نکن که قهر واخم و....

LESWIET امیرحسین 18:53 1392/11/9 ما هم یه فامیل داریم که پسرش خیلی قلدر بود البته یکسال از امیرحسین من بزرگتر بود.پارسال که هم دیگه رو دیدن اون خیلی پسر من رو اذیت کرد و از اینکه این ازش میترسید کیف میکرد.خدا رو شکر دیگه ندیدیمشون تا امسال اما امسال پسر من چون بزرگ شده بود اون انگار یه جورایی همون اول ماستش رو کیسه کرد و اصلا دیگه اونجوری باهاش رفتار نکرد.این رو گفتم که بدونی دخترت هنوز کوچیکه و یه کم که بگذره دفاع از حقوقش رو یاد میگیره.بهتره رفت و امدتون رو کمتر کنید تا حداقل اعصاب خودتون راحتتر باشه.چون بعضی از مادرها اصلا جنبه ی انتقاد از بچشون رو ندارن.

barfdoone.ir 19:55 1392/11/9 نمیدونم بقیه هم این تجربه رو داشتن یا نه ولی من دیدم فقط بچه هایی از همون اول دست بزن دارن و قلدرن که تو خونه خودشون کتک میخورن.پسر من اصلا زدن نمیدونست یعنی چی .اوایل که برخورد دختر عمه اش رو میدید که همه رو میزنه با تعجب نگاه میکرد! البته بعضی از بچه ها هم خود به خود اهل زدن هستن .

الهه مامان سلما 23:15 1392/11/9 چقدر جالبه که همه ی بچه ها از دست پسر یا دختر عمه کتک میخورن!!!

مام 09:10 1392/11/10 جدی چقدر جالب بود این بحث... این پسر عمه ها همه اینجورین ؟
خخخخخ

مامان مرضیه 10:24 1392/11/10 پسر من دو ماه از دختر عمه اش کوچیکتره ولی همه اش بهش زور میگه و توپاشو ازش میگیره. اونم چیزی نمیگه اگه هم نده پسرم سرش داد میزنه.