سوال و 17 جواب
(آخرین جواب : 91/8/30)دیگه نای زندگی کردن ندارم...
سلام دوستان یک پسر 15 ماهه دارم که از اول بارداریم که با استراحت مطلق بوده تا حالا زجر کشیدم ! ناشکر نیستم ولی از نظر روحی و جسمی دیگه کشش ندارم برای خوب زندگی کردن ! دیسک کمر م شدید شده (قبل از بارداری یک التهاب کوچک بود)... درجریان بارداری فیبروم گرفتم که با اونم زندگیم سخت تر شده ! کار خونه و دست تنهایی هم هست و چون همسرم مشغله ش زیاده تنهایی باید پیش برم...توی این گیر و دار مهمانی دادن های اجباری هم هستن ...پسرم نه شب آسایش داره نه روز آرامش ! همش نق میزنه و آویزون من یا مشغول بهم ریختن خونه است و دوازده ماه سال هم سرماخورده یا اسهال داره با تمام مراقبت های نفس گیرمن ! تو رو خدا بگین من چیکار کنم دیگه دارم کنترلم ازدست میدم
با وجود دیسکم و این مشکلات ! روحم داغونه ....برای سلامتی من و پسرم دعا کنید...برای بهتر شدن اوضاع زندگیم چه نظری دارین...تنهام نزارین دوستای خوبم ...
با وجود دیسکم و این مشکلات ! روحم داغونه ....برای سلامتی من و پسرم دعا کنید...برای بهتر شدن اوضاع زندگیم چه نظری دارین...تنهام نزارین دوستای خوبم ...
1391/8/30
#کودک
#سلامت روانی، مشكلات رفتاری و خواب
مامان ابوالفضل آقا
14:16 1391/8/30
سلام: انٌ مع العسر یسرا بخدا توکل داشته باش و بدون اون مهربانترینه به بندگانش . انشاالله سلامت وتندرست باشید.
زیبا
14:20 1391/8/30
سلام عزيزم بچه داري واقعا سخته با اين چيزايي كه تو گفتي خيلي خوب تا اينجا رسيدي كم نيار ديگه تا راحتي چيزي نمونده بچه 2 سال اولش سخته سعي كن به خودت روحيه بدي براي خودت تفريح و سر گرمي بذار از چند وقت ديگه هم ميتوني بذاريش مهد اگر ميتوني با همسرت صحبت كن يه كم از مهمانداري هات كم كن
barfdoone.ir
14:21 1391/8/30
راست میگی بچه داری خیلی سخته .اگه آدم خودش مشکلی داشته باشه دیگه تحملش سختتر میشه/اما خودتو نباز/بالاخره لحظه های شیرین هم داره دیگه/مثل وقتی که چیز جدید یاد میگیره و ذوق میکنی یا وقتی میبینی دوست داره.به همین چیزا فکر کن .سعی کن با مهربونی به اطرافیان و فامیل بفهمونی رفت و آمد با بچه برات سخته و کمتر باهاشون رفت و آمد کنی .اینطوری هم زحمتت کمتر میشه هم بچه کمتر مریض میشه.
مامان مرضیه
14:23 1391/8/30
سلام دوست گلم شما هم اوضاع من و دارین من هم با استراحت مطلق زایمان داشتم شاید نی نی شما کولیک داشته باشه پسر من هم از به دنیا اومدن تا 1/5 سالگی همینطور بود اما من خانوادم نزدیک هستن و کمک می دن
الان هم که بزرگ شده هنوز خیلی زود به زود بد اخلاق میشه و نق می زنه گاهی اوقات دیگه اعصاب از کف می دم
فقط توکل کن و به خودت بگو که حالت خوبه و نی نی هم خیلی خوبه اگه هی نق بزنی اوضاع بدتر هم میشه
موفق باشی
الان هم که بزرگ شده هنوز خیلی زود به زود بد اخلاق میشه و نق می زنه گاهی اوقات دیگه اعصاب از کف می دم
فقط توکل کن و به خودت بگو که حالت خوبه و نی نی هم خیلی خوبه اگه هی نق بزنی اوضاع بدتر هم میشه
موفق باشی
مامان
14:26 1391/8/30
سلام عزیزم . باید به شما بگم که خدا انسان و تو سختی آفریده .شایداین صحبت توشرایط شما دردی از شما دوا نکنه ولی بدونید که عزیزم همه مادرها این بحران و پشت سرمی گذارند خیلی سخته تنهائی ما خانم ها مشکل اساسیمون این که باباها آموزش لازم را برای بچه دار شدن وکمک به همسر حتی در فرصت خیلی کوتاه ندیدند نه اینکه نخواهند کمک کنند نمی دونند چکار باید بکنند پس گلم شما خیلی از سختی ها رو پشت سرگذاشتی و تجربه به من نشون داده هرچه شما نگرانتر یا مضطربتر باشید کودک شما هم بیمارتر ، بی قرارتر و بد قلق تره . اول به خدا توکل کن و به نعمت قشنگی که خدا به شما داده که خیلی ها حسرت داشتنش و حتی با وجود سختی هاش دارند .عزیزم به عنوان یک خواهر چون من هم تقریباً سخت این دوره رو گذروندم و حرفهای شمارو خوب درک می کنم به شما می گم آستانه تحملتون و بالاببرید و حتی از کارهایی که دوست ندارید انجام بدید لذت ببرید همه چیز رضایت بخش می شه .فقط و فقط خدا .
❤مامان محمد و ساقی❤
14:29 1391/8/30
سلام عزیزم
اگه میتونی بزارش مهد که یه چند ساعتی در طول روز بتونی به خودت برسی.از مهمونی ها هم تا جایی که میتونی کم کن.سلامت خودت در اولویت باید باشه تا بتونی به بچت هم خوب برسی.
اگه میتونی بزارش مهد که یه چند ساعتی در طول روز بتونی به خودت برسی.از مهمونی ها هم تا جایی که میتونی کم کن.سلامت خودت در اولویت باید باشه تا بتونی به بچت هم خوب برسی.
مامان
14:31 1391/8/30
سلام عزیزم.شرایطی که نوشتین خیلی سخته و برای خیلیا ممکنه اتفاق بیفته.به نطر من بهترین کار اینه که حتما یه زمانهایی رو به خودتون اختصاص بدین.مهم نیست که خونه به هم ریخته باشه و یا غذا حاصر نباشه مهم اینه که شما از لحاط بدنی و فکری در استراحت باشین.
منم شاغلم و علاوه بر کارهای منزل کارهای بیرون هم دارم.اما چهار شنبه ها رو معمولا روز استراحت در نطر میگیرم.خودم کار زیادی انجام نمیدم و پسرمم اجازه داره همه اسباب بازیهاش رو هر جای خونه که دلش خواست ببره.اینجوری به هردومون خوش میگذره و کلی نیرو میگیرم.در حدی که شاید باورت نشه ولی فرداش اون خونه منفجر شده رو در عرص مدت کوتاهی به حالت نرمال برمیگردونم.
یه چیز دیگه هم که خیلی مهمه اینه که کودکیهای پسرت دیگه هیچوقت برنمیگرده.همیشه وقت برای مرتب کردن خونه و مهمانی دادن و مهمانی رفتن(چه اجباری چه اختیاری)هست ولی وقتی برای جبران کودکی از دست رفته نیست.
بذار پسرت تا جایی که میتونه از کودکیش لذت ببره.
اگه برات امکان داره کسی رو بیار که توی کارای خونه کمکت کنه.لازم نیست هر روز بیاد.شاید 1 روز در هفته کفایت کنه.یا مثلا روزهایی که مهمون داری.اینجوری خیالت راحت تره.
اگه هم امکانش نیست از اطرافیان کمک بگیر .میتونی برای چند ساعت پسرت رو بسپاری به یکی از آشنایان مث مادر یا مادرشوهر عمه یا خاله یا....
ولی حتما حتما برای خودت وقت بذار.
منم شاغلم و علاوه بر کارهای منزل کارهای بیرون هم دارم.اما چهار شنبه ها رو معمولا روز استراحت در نطر میگیرم.خودم کار زیادی انجام نمیدم و پسرمم اجازه داره همه اسباب بازیهاش رو هر جای خونه که دلش خواست ببره.اینجوری به هردومون خوش میگذره و کلی نیرو میگیرم.در حدی که شاید باورت نشه ولی فرداش اون خونه منفجر شده رو در عرص مدت کوتاهی به حالت نرمال برمیگردونم.
یه چیز دیگه هم که خیلی مهمه اینه که کودکیهای پسرت دیگه هیچوقت برنمیگرده.همیشه وقت برای مرتب کردن خونه و مهمانی دادن و مهمانی رفتن(چه اجباری چه اختیاری)هست ولی وقتی برای جبران کودکی از دست رفته نیست.
بذار پسرت تا جایی که میتونه از کودکیش لذت ببره.
اگه برات امکان داره کسی رو بیار که توی کارای خونه کمکت کنه.لازم نیست هر روز بیاد.شاید 1 روز در هفته کفایت کنه.یا مثلا روزهایی که مهمون داری.اینجوری خیالت راحت تره.
اگه هم امکانش نیست از اطرافیان کمک بگیر .میتونی برای چند ساعت پسرت رو بسپاری به یکی از آشنایان مث مادر یا مادرشوهر عمه یا خاله یا....
ولی حتما حتما برای خودت وقت بذار.
مامان کوروش
14:32 1391/8/30
سلام عزیزم شرایظ سختی داری من میفهمم ولی یه نگاه به بچه نازت بنداز همه رو یادت میره شرایط رو عوض کن مهمونی نده بگو نمیتونم کمرم درد میکنه اینو که میتونی از سرت باز کنیعزیزم پسرت رو به یه دکتر اطفال خوب ببر با دادن چند نوع ویتامین پسرت ارومتر میشه چون خودم تجربه شو داشتم واروم باش و زندگیتو عوض کن نزار کسی ارامش زندگیتو بهم بریزه هر کی میخواد باشه بدون رو در بایستی بگو نمیتونم مهمونی بدم
نی نی وبلاگی
15:04 1391/8/30
سپاسگذارم دوستان عزیز نی نی وبلاگی! قدرتونو میدونم!
مامان آوینا جان من بهترین فوق تخصصها پسرم رو میبرم ماه گذشته 10 روزسفکسیم و...بهش دادن ولی خوب نشد بلافاصله بردمش کو-آموکسی کلاو و سیتریزین داد والا بعد14 روز بازهم ترشح بینیش چرکیه ! دیگه بریدم...بچه م خیلی بیقرار و بی اشتها و بیخوابه وسرما خوردگیش هم که خوب نمیشه...
از 6ماهگی همینطوره...همش سرماخورده و...
دوتامون داغون شدیم با این شرایط...ممنونم از همه تون
مامان آوینا جان من بهترین فوق تخصصها پسرم رو میبرم ماه گذشته 10 روزسفکسیم و...بهش دادن ولی خوب نشد بلافاصله بردمش کو-آموکسی کلاو و سیتریزین داد والا بعد14 روز بازهم ترشح بینیش چرکیه ! دیگه بریدم...بچه م خیلی بیقرار و بی اشتها و بیخوابه وسرما خوردگیش هم که خوب نمیشه...
از 6ماهگی همینطوره...همش سرماخورده و...
دوتامون داغون شدیم با این شرایط...ممنونم از همه تون
مامان
17:04 1391/8/30
اگه سرماخوردگیش طولانی مدته بد نیست یه عکس از گلو و سینوسهاش بگیری.
رضوان
17:28 1391/8/30
عزیزم راستش منم دوران بارداری خیلی سختی داشتم.همش استراحت مطلق و بعدشم چون دور از خانواده بودم مجبور شدم سه ماهی برم خونه مامانم و از خونه و زندگی و شوهرم دور باشم.آخرشم پسرم 40 روز زودتر بدنیا اومد.اونم طبیعی.اینقدر شوکه بودم که پرستاره میگفت چرا نمیپرسی بچت سالمه یانه؟
بعدشم که تا یکسالگی شب تا صبح از دل درد خوابش نمیبرد.
سعی کن بیشتر روز که شوهرتم خونه نیست بری خونه مامانت یا اون بیاد خونتون که کمکت کنه واسه بچه داری.
راستش من شربت آلوئه ورا شرکت باریج کاشان به رادین میدم.بدن را در مقابل بیماریهای ویروسی مقاوم میکنه.چون رادینم یکماه اول پاییز همش سرماخورده بود.هم آموکسی سیلین خورد و هم کو آموکسی کلاو اما خوب نمیشد.در مورد شربت آلوئه ورا با دکترش مشورت کن.اگه موردی نداشت به نظرم که خوبه
بعدشم که تا یکسالگی شب تا صبح از دل درد خوابش نمیبرد.
سعی کن بیشتر روز که شوهرتم خونه نیست بری خونه مامانت یا اون بیاد خونتون که کمکت کنه واسه بچه داری.
راستش من شربت آلوئه ورا شرکت باریج کاشان به رادین میدم.بدن را در مقابل بیماریهای ویروسی مقاوم میکنه.چون رادینم یکماه اول پاییز همش سرماخورده بود.هم آموکسی سیلین خورد و هم کو آموکسی کلاو اما خوب نمیشد.در مورد شربت آلوئه ورا با دکترش مشورت کن.اگه موردی نداشت به نظرم که خوبه
مامان مریم
17:29 1391/8/30
اول از همه اینو بدون که هیشکی نمیتونه غیر از خودت به خودت کمک کنه..به امید هیچکس نباش ..فقط سعی کن اوضاعتو همونجوری که هست بپذیری و باهاش کنار بیای..به امید شوهر،مادر یا هرکس دیگه ای بودن فقط روحیه آدمو ضعیف میکنه..برای خودت وبچه ات وقت بذار..سعی نکن همه رو از خودت راضی کنی..مهمونیا رو موقتا قطع کن..خیلی از ماها به این بن بستا رسیدیم ولی سعی کن به خودت اعتماد داشته باشی و قوی باشی و از این روزا که دیگه برای خودت و کوچولوت تکرار نمیشه لذت ببری..و هیچ وقت منتظر نباش کسی شرایطتو عوض کنه یا خوشحالت کنه خودت به فکر خودت باش....
مامان مریم ❤
18:27 1391/8/30
سعی کن اول از همه ازز همسرت کمک بگیری.هیچکس به اندازه اون نمیتونه کمکت کنه هم از لحاظ روحی وهم در مورد بچه.....به نظر من مشاوره با یه رواننشناس خیلی بهت کمک میکنه...به شرط اینکه خودتم بخوای...یه کم مهمونیات و کم من...آدم میره مهمونی که بهش خوش بگذره اگه یخواد به تو و پسرت آسیب بزنه اصلا ارزش نداره..سعی کن بزاریش مهدکودک تا در طول روز بتونی هم کارهای عقب افتاده رو انجام بدی و هم به خودت برسی...همه ما نیاز داریم که یه وقتهایی مال خودمون باشیم
مامان خانمی ومبینا جون
18:45 1391/8/30
عزیزدلم همه مامانها با این مسائل آشناهستند .سخت اما به این فکر کن که خدا چه مقامی به مادر میده شاد باش چون افسردگی شما روی کوچلوت تاثیر میزاره .
نه تو می مانی و نه اندوه
و نه هیچیک از مردم این آبادی…
به حباب نگران لب یک رود قسم،
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،
غصه هم می گذرد،
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند…
لحظه ها عریانند.
به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز.
نه تو می مانی و نه اندوه
و نه هیچیک از مردم این آبادی…
به حباب نگران لب یک رود قسم،
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،
غصه هم می گذرد،
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند…
لحظه ها عریانند.
به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز.
مامان سویل و آراز
19:40 1391/8/30
سلام دوست مهربانم مشکل شما هفت ماه اول تولد ارازو به یادم اورد منم درست مثل شما خیلی افسرده بودم حتی حوصله حرف زدن با شوهرم هم نداشتم پسرم هم نه شبها خوب میخوابید و نه روزها برنامه خوابم به هم خورده بود حوصله شونه کشیدن به موهامو هم نداشتم چه برسه به خودم رسیدن فقط میخواستم بچه ها دو ساعت پیش مادرم باشن و من فقط استراحت کنم تو این مدت شوهرم خیلی کمک کرد به کارهای مونده خونه ایراد نمیگرفت تو کارهای خونه و بچه داری کمک نمیکرد ولی کاری باهام نداشت ومن دکتر خودم شدم و یواش یواش به حالت قبل از زایمان برگشتم
دوست عزیز شما هم اول از همسرتون و بعد هم با یکی دو ساعت رفتن خونه دوست و اشنا و وقت کافی برای استراحت و خواب گذاشتن شادابیتو به دست میاری
دوست عزیز شما هم اول از همسرتون و بعد هم با یکی دو ساعت رفتن خونه دوست و اشنا و وقت کافی برای استراحت و خواب گذاشتن شادابیتو به دست میاری
ماما نی نی
23:58 1391/8/30
سلام مامان هستی.از ازل تا بوده همین بوده که مامانا از دست بچه هاشون سختی بکشن تا ابدم همینه.شاهزاده منم خیلی اذیتم کرده.ولی خدا رو شکر.
تنها راهی که به نظر من میرسه اول توکل به خداست بعد اینکه به این فکر کن که تا همیشه که اینجوری نیست.کوچولوت بزرگ میشه ،آقا میشه یعنی یک روز همه این سختی ها کم میشه.سعی کن آرامش رو برای خودت فراهم کنی.حالا با خوردن ویتامین ها(مثلا B!.B6.بکمپلکس) یا با خوندن سوره های قرآن و کمتر به کارای خونه گیر بده (ولش کن)و این رو بدون این مشکلا برای خیلی از مامانا هست ولی با شدت کمتر یا بیشتر.
امید تنها چیزی که کمک میکنه راحتتر به مقصد برسیم.
واسه تو و نی نی دعا میکنم. تو هم واسه من و نی نیم دعا کن.
تنها راهی که به نظر من میرسه اول توکل به خداست بعد اینکه به این فکر کن که تا همیشه که اینجوری نیست.کوچولوت بزرگ میشه ،آقا میشه یعنی یک روز همه این سختی ها کم میشه.سعی کن آرامش رو برای خودت فراهم کنی.حالا با خوردن ویتامین ها(مثلا B!.B6.بکمپلکس) یا با خوندن سوره های قرآن و کمتر به کارای خونه گیر بده (ولش کن)و این رو بدون این مشکلا برای خیلی از مامانا هست ولی با شدت کمتر یا بیشتر.
امید تنها چیزی که کمک میکنه راحتتر به مقصد برسیم.
واسه تو و نی نی دعا میکنم. تو هم واسه من و نی نیم دعا کن.
دوم از این که مهمانی دادن های اجباری به نظر من جز اینکه باعث از بین بردن خودتون میشید چیز دیگه ای نداره با همسرتون صحبت کنید تا شرایطتون را بهتر درک کنه.
سوم هم اینکه فرزندتون را پیش یه فوق تخصص ببرید و چکاپ کامل کنه. شاید دلیل اینکه همش سرماخورده و اسهال هست این باشه که شما روابطتون زیاده و از اطرافیان میگیره سرماخوردگی را... باز هم تاکید میکنم بیشتر بخودتون برسید....