سوال و 55 جواب
(آخرین جواب : 93/9/19)دوستان خوبم میخوام نظرتونو درمورد شبکه های اجتماعی بدونم?????!!!!
به نظرم همه زندگیها مخصوصا جونها شده این جور چیزهاودارم میبینم که کلا آدمها دارن از هم فاصله میگیرن
نمیدونم دوست دارم نظراتتونو بدونم در این مورد''''
نمیدونم دوست دارم نظراتتونو بدونم در این مورد''''
1393/8/24
#بحث های آزاد
#گونـــاگون
نی نی وبلاگی ام (ورود)
نی نی وبلاگی نیستم (ثبت نام)
مامان آیسو وآیسا
11:37 1393/8/24
باهاتون موافقم الهام جون ...تو اطرافیانم میبینم که بچه های سیزده چهارده ساله انچنان غرق در دنیای مجازی شدن که کم کم مهر ومحبت وعاطفه هم از دلشون داره خارج میشه...به نظرم این نگران کننده است
مریم(مامان کیان)
12:30 1393/8/24
به نظر من اگر درست استفاده بشن اصلا هم بد نیستن .... که این اتفاق در مورد نوجوان ها و جوان ها کمتر میفته !!!!!! من خودم خیلی راحت این قضیه رو مدیریت میکنم و مشکلی ندارم اما دیدم کسایی که به قول الهام جون حتی تو مهمونی و جمع های خانوادگی هم همچنان تو گوشی و تبلت شون غرق هستن
مریم(مامان کیان)
12:31 1393/8/24
و البته در مورد بچه های سیزده چهارده ساله هم از این جهت که از جمع گریزون میشن نگران کننده است هم اینکه به هر حال تو این محیط ها چیز هایی رو میفهمن که نباید !!!!!!!!!! و این خیلی خیلی بیشتر نگران کننده است....
مامان آیسو وآیسا
12:56 1393/8/24
موافقم مریم جون !!!ولی اینکه چقدر فعالیت تو شبکه های اجتماعی با هدف سرگرمیه فقط وجنبه دیگه ای نداره جای بسی بحث داره البته نه برای همه ''''
مامان آیسو وآیسا
13:00 1393/8/24
بنظرم جذابیتی که توی این شبکه ها است بسیار گمراه کننده است ومتاسفانه نسل جدید هم بیشتر اونو قبول دارن
الهام
13:32 1393/8/24
راستش در مورد سیزده چهارده ساله ها من نمی تونم نظر بدم چون از نزدیک باهاشون در ارتباط نبودم و مطمئنا خودم هرگز اجازه نخواهم داد که علیرضا تو این سن دستش به این طور وسایل ارتباط جمعی برسه!
ولی گاهی می بینم درصد بالایی از نگرانی های نسل ما برای نسل آینده فقط به تفاوت در نگرش هامون و البته داشته ها و امکاناتمون مربوط میشه!
من هر روزه با افراد زیادی تو ردۀ سنی 18 تا 24 سال سر و کار دارم و به عینه می بینم خیلی از چیزهایی که نسل ما از اونها تصور میکنند وجود نداره و از اون بحرانی که ازش صحبت میشه خبری نیست!
اونا فقط علاقۀ زیادی به رسیدگی به خودشون دارند و ارتباط صمیمانه ای با هم دارند که اون هم در خیلی موارد فقط در حد صدا زدنِ جنس مخالف با اسم کوچیک هست! خیلی از اونا با وجود قیافه های زننده و ارتباطِ به ظاهر صمیمانه معصومیت خودشون رو حفظ کردند و هیچ کارِ خاصی که از نظر نسل ما خیلی بد هست انجام نمیدن!
در واقع می بینم که بیشتر حرف هاشون فقط از سرِ جلب توجه هست و به عبارتی هارت و پورت به حساب میاد
من از زمانی که از نزدیک باهاشون ارتباط دارم دیگه مثل گذشته نگرانشون نیستم کما این که موارد استثنا بین شون هست ولی خیلی کمتر از حد نگران کننده ای که ما ازش صحبت می کنیم...
و در مورد یک سری تصاویر و مسائل زننده هم که شنیدم قراره شبکه های اجتماعی فیلتر بشه! و به نظرم تصمیم درستی هست!
گاهی اوقات ما شکایت داریم که چرا فیلتر شدن تو کشورمون زیاده! ولی وقتی بچه هامون به سنین 13-14 سالگی برسند، خواهیم دید فیلتر شدنِ به جایِ برخی تصاویر و سایت ها، خیلی هم بد نیست و از ابتلای فرزندانمون به بلوغ زودرس جلوگیری خواهد کرد
ولی گاهی می بینم درصد بالایی از نگرانی های نسل ما برای نسل آینده فقط به تفاوت در نگرش هامون و البته داشته ها و امکاناتمون مربوط میشه!
من هر روزه با افراد زیادی تو ردۀ سنی 18 تا 24 سال سر و کار دارم و به عینه می بینم خیلی از چیزهایی که نسل ما از اونها تصور میکنند وجود نداره و از اون بحرانی که ازش صحبت میشه خبری نیست!
اونا فقط علاقۀ زیادی به رسیدگی به خودشون دارند و ارتباط صمیمانه ای با هم دارند که اون هم در خیلی موارد فقط در حد صدا زدنِ جنس مخالف با اسم کوچیک هست! خیلی از اونا با وجود قیافه های زننده و ارتباطِ به ظاهر صمیمانه معصومیت خودشون رو حفظ کردند و هیچ کارِ خاصی که از نظر نسل ما خیلی بد هست انجام نمیدن!
در واقع می بینم که بیشتر حرف هاشون فقط از سرِ جلب توجه هست و به عبارتی هارت و پورت به حساب میاد
من از زمانی که از نزدیک باهاشون ارتباط دارم دیگه مثل گذشته نگرانشون نیستم کما این که موارد استثنا بین شون هست ولی خیلی کمتر از حد نگران کننده ای که ما ازش صحبت می کنیم...
و در مورد یک سری تصاویر و مسائل زننده هم که شنیدم قراره شبکه های اجتماعی فیلتر بشه! و به نظرم تصمیم درستی هست!
گاهی اوقات ما شکایت داریم که چرا فیلتر شدن تو کشورمون زیاده! ولی وقتی بچه هامون به سنین 13-14 سالگی برسند، خواهیم دید فیلتر شدنِ به جایِ برخی تصاویر و سایت ها، خیلی هم بد نیست و از ابتلای فرزندانمون به بلوغ زودرس جلوگیری خواهد کرد
مامان آیسو وآیسا
13:49 1393/8/24
میدونی الهام جون منم این طرز فکر رو دارم که هیچ وقتبه دخترم اجازه نمیدم که اینقدر زود وارد دنیای مجازی بشه ''''با قسمت دوم نوشته هاتم موافقم درسته کار خاصی انجام نمیدن وخودم هم عضو شبکه اجتماعی هستم ''''ولی خیلی مبرهنه کهاین شبکه ها جای ارتباطاتت بین خانواده ها رو گرفته
مثال ساده دخترم بعد ازاینکه از مدرسه میاد زود میخواد بره سر بازی پو یا سورف که البته من خیلی به ندرت بهش اجازه میدم''''منظورم اینکه به جای وقتی که میتونه با من یا خواهرش بگذرونه ترجیح میده بازی کامپیوتری انجام بده
این نگران کننده است
مثال ساده دخترم بعد ازاینکه از مدرسه میاد زود میخواد بره سر بازی پو یا سورف که البته من خیلی به ندرت بهش اجازه میدم''''منظورم اینکه به جای وقتی که میتونه با من یا خواهرش بگذرونه ترجیح میده بازی کامپیوتری انجام بده
این نگران کننده است
مامان آیسو وآیسا
13:53 1393/8/24
راستی کلا مادهه شصتی ها که بین دوتانسل قرار گرفتیم به نظرم خیلی در حقمون اجحاف شده ما که تنها دلخوشیمون آتاری دستی وماریو ''''وچیزهایی از این دست بود
وهمین تفاوتهای بارز باعث شده یکی مثل من بترسه از اینکه وایبر ولاین واینستا و۰۰۰جای منو واسه اطرافیانم پر کنه
وهمین تفاوتهای بارز باعث شده یکی مثل من بترسه از اینکه وایبر ولاین واینستا و۰۰۰جای منو واسه اطرافیانم پر کنه
مامان آیسو وآیسا
13:57 1393/8/24
البته از نظر ارتباطی مخصوصا برا راه دور عالیه''''برای انتشار خبر وکلی موارد دیگه بهترین گزینه است
وبرای تبلیغات ''''
وبرای تبلیغات ''''
مامان مریم
15:25 1393/8/24
سلام دوستم....چه عجب خانومی
راستش اول باید بگم من تو گوشیم هیچ برنامه ای ندارم....البته اصلا اندروید ندارم ولی فعلا که نه وایبر و نه لاین و نه هیچ کدوم از این شبکه هارو ندارم حتی تو لبتاپ ولی همه اطرافانم دارن و من هم دیده هام حاکی از این بوده که استفاده معقولش میتونه خوب هم باشه ولی زیادش یه جورایی اعتیاد آوره!!!
من هم دیدیم که خیلی از اونایی که عضون گاهی همه جا سرشون تو گوشیه و گاهی این کار زیاده رویه
درباره بچه ها که واقعا اصلا مناسب نیست...هر عکس و مطلبی رو میتونن بخونن و ببینن و شاید اصلا مناسب سنشون نباشه
درباره اطلاع رسانی هم گاهی زیاده روی میکنن و شایعه پراکنی
مثل خبر درگدشت مرتضی پاشایی عزیزمون
ما همه دیروز خیییلی ناراحت بودیم و تو وایبر یه عالمه عکس از روزهای اخر و وضعیت ایشون و بعد فوت و ....میومد که خانوادش هم درخواست کردن این کارو نکنین و نزارید صحنه های به این ناراحت کننده ای رفتنشو اینجوری نشون بده
واقعا بعضی ها دیگه شورش رو درمیارن
درباره بچه ها و نوجوون ها به قول الهام جون بلوغ زود رس میاره...و این اصلا خوب نیست و به قول مریم جون خییلی بیشتر نگران کننده ست
بزرگترها با چشم باز میخوان تو این وادی غرق کنن خودشونو(البته منظورم استفاده نادرسته) ولی بچه ها چشم و گوش بسته وارد این بازی میشن و باید حتما کنترل بشه...
راستش اول باید بگم من تو گوشیم هیچ برنامه ای ندارم....البته اصلا اندروید ندارم ولی فعلا که نه وایبر و نه لاین و نه هیچ کدوم از این شبکه هارو ندارم حتی تو لبتاپ ولی همه اطرافانم دارن و من هم دیده هام حاکی از این بوده که استفاده معقولش میتونه خوب هم باشه ولی زیادش یه جورایی اعتیاد آوره!!!
من هم دیدیم که خیلی از اونایی که عضون گاهی همه جا سرشون تو گوشیه و گاهی این کار زیاده رویه
درباره بچه ها که واقعا اصلا مناسب نیست...هر عکس و مطلبی رو میتونن بخونن و ببینن و شاید اصلا مناسب سنشون نباشه
درباره اطلاع رسانی هم گاهی زیاده روی میکنن و شایعه پراکنی
مثل خبر درگدشت مرتضی پاشایی عزیزمون
ما همه دیروز خیییلی ناراحت بودیم و تو وایبر یه عالمه عکس از روزهای اخر و وضعیت ایشون و بعد فوت و ....میومد که خانوادش هم درخواست کردن این کارو نکنین و نزارید صحنه های به این ناراحت کننده ای رفتنشو اینجوری نشون بده
واقعا بعضی ها دیگه شورش رو درمیارن
درباره بچه ها و نوجوون ها به قول الهام جون بلوغ زود رس میاره...و این اصلا خوب نیست و به قول مریم جون خییلی بیشتر نگران کننده ست
بزرگترها با چشم باز میخوان تو این وادی غرق کنن خودشونو(البته منظورم استفاده نادرسته) ولی بچه ها چشم و گوش بسته وارد این بازی میشن و باید حتما کنترل بشه...
مامان آیسو وآیسا
16:03 1393/8/24
علیک سلام دوست جونی''''بالاخره منم اومدم پرسش وپاسخ!!!!
من فقط اف بی دارم و بقیه شبکه ها نیستم چون واقعا اعتیاد آوره به قولت
در مورد شایعه پراکنی در همه موارد ودر مورد فوت مرتضی پاشایی هم واقعا متاسف برای همچین ادمهایی که منفعت خودشون ومحبوبیت پستهاشونو میخوان بدون فکر به اینکه دل خانواده ای رو به شدت به درد میارن
من فقط اف بی دارم و بقیه شبکه ها نیستم چون واقعا اعتیاد آوره به قولت
در مورد شایعه پراکنی در همه موارد ودر مورد فوت مرتضی پاشایی هم واقعا متاسف برای همچین ادمهایی که منفعت خودشون ومحبوبیت پستهاشونو میخوان بدون فکر به اینکه دل خانواده ای رو به شدت به درد میارن
مامان آیسو وآیسا
16:06 1393/8/24
راستش مریم جون منم همه اطرافیانم اینستا و وایبر ولاین دارن ودرعجبن که چرا وارد این دنیا نمیشی ولی واقعا برا مدت کوتاهی که عضوشون بودم از کار زندگی افتاده بودم نمیگم چیز بدیه !!!!!
من جنبه اشو ندارم :-):-):-):-):-)والااااااااا
من جنبه اشو ندارم :-):-):-):-):-)والااااااااا
مامان مریم
16:54 1393/8/24
دقیقا دوستم
من هم اولش گفتم در خد اعتدال خیلی هم خوبه ولی من هم میدونم که جنبشو ندارم و حتی نمیتونم مثل تو بعدش خودمو بیرون بکشم
همین الان از صبح تا عصر همه بیکاریمو اینجام....یه جا دیگه اصلا گنجایش ندارم باید از بقیه وقت مخصوص آیدین و خونه هم بزنم
من هم اولش گفتم در خد اعتدال خیلی هم خوبه ولی من هم میدونم که جنبشو ندارم و حتی نمیتونم مثل تو بعدش خودمو بیرون بکشم
همین الان از صبح تا عصر همه بیکاریمو اینجام....یه جا دیگه اصلا گنجایش ندارم باید از بقیه وقت مخصوص آیدین و خونه هم بزنم
مامان زهرا
17:12 1393/8/24
سلام دوستان. منم عقیده دارم از هر چیزی باید درست استفاده بشه .من الان فقط وایبر دارم. روزای اول همه توصیه میکردن که معتاد نشم ،ولی خداروشکر خیلی درگیرش نشدم .آدم روزای اول خیلی ذوق داره .درمورد بچه ها هم تا سنشون پایینتره راحت میشه کنترلشون کرد اما بزرگتر که میشن .....
مامان زهرا
17:13 1393/8/24
مریم جون درمورد فوت مرتضی پاشایی متاسفانه درسته وشایعه نیست .
مامان آیسو وآیسا
17:15 1393/8/24
بله خوب در مورد مرتضی پاشایی وپخش عکسهای لحظه های آخرش حتی بعد فوتش که درسته
مامان مریم
18:14 1393/8/24
زهرا جان خبر فوت درسته....ما دیروز کلی ناراحت شدیم و گریه کردیم...واقعا حیف بود
ولی عکسایی که تو فصای مجازی پخش میشد واقعا دل خانوادشو به درد میاورد
عکس هایی از لحظات اخر
اوج درد و ناراحتی و حتی روشو کشیدن
به قول عطرا جون این ادما فقط برای پربازدید کردن پستشون به شکستن دل یه خانواده هم اهمیتی نمیدن
من دیشب تو نت خوندم که خانوادش درخواست کردن این عکسارو پخش نکنین ولی از صبح دیروز همینجور ادامه داره
عکس ها خییییلی غم انگیز و ناراحت کننده بودن و نباید این کارو کرد
ولی عکسایی که تو فصای مجازی پخش میشد واقعا دل خانوادشو به درد میاورد
عکس هایی از لحظات اخر
اوج درد و ناراحتی و حتی روشو کشیدن
به قول عطرا جون این ادما فقط برای پربازدید کردن پستشون به شکستن دل یه خانواده هم اهمیتی نمیدن
من دیشب تو نت خوندم که خانوادش درخواست کردن این عکسارو پخش نکنین ولی از صبح دیروز همینجور ادامه داره
عکس ها خییییلی غم انگیز و ناراحت کننده بودن و نباید این کارو کرد
مامان ناهید
20:23 1393/8/24
سلاااااااااااام
من هم هیچ برنامه ای رو گوشیم نصب نکردم البته اطرافیان خیلی بهم گیر میدن که نصب کنم با هم در ارتباط باشم به خاطر بعضی مسائلی که دوستان والهام جون اشاره کردن واینکه کلی وقتمو می گیره نصب نکردم آخه منم خیلی بدم میاد یه جایی نشستیم همه سرشون گرم گوشی هست وتوجه ای به محیط اطراف ودیگران ندارن ونگران کننده تر از اون سرنوشت بچه هاست که من هرجا میرم می بینم از بچه 4 ساله گرفته تا سنین بالاتر یه گوشی یا تب لت دستشونه وبه عقیده پدر ومادرشون که بچه مون پیش دیگران می بینه دلش می خواد می خوایم عقده ای نشن به نظر من این فکر اشتباهی هست می تونن با بیان صحبتهایی بچه ها را تفهیم کنن که الان گوشی وتب لت برا این رده سنی زود هست
من هم هیچ برنامه ای رو گوشیم نصب نکردم البته اطرافیان خیلی بهم گیر میدن که نصب کنم با هم در ارتباط باشم به خاطر بعضی مسائلی که دوستان والهام جون اشاره کردن واینکه کلی وقتمو می گیره نصب نکردم آخه منم خیلی بدم میاد یه جایی نشستیم همه سرشون گرم گوشی هست وتوجه ای به محیط اطراف ودیگران ندارن ونگران کننده تر از اون سرنوشت بچه هاست که من هرجا میرم می بینم از بچه 4 ساله گرفته تا سنین بالاتر یه گوشی یا تب لت دستشونه وبه عقیده پدر ومادرشون که بچه مون پیش دیگران می بینه دلش می خواد می خوایم عقده ای نشن به نظر من این فکر اشتباهی هست می تونن با بیان صحبتهایی بچه ها را تفهیم کنن که الان گوشی وتب لت برا این رده سنی زود هست
مامان مرمر
01:04 1393/8/25
سلام دوستان.در مورد 13_14ساله ها واین شبکه های اجتماعی برا منم خیلی نگران کننده هست .من برا دخترم هم تبلت خریدم هم گوشی..البته گوشی از نوع نوکیا ساده همین که خودم ازش خبر بگیرم موقع کلاسهای فوق برنامه کی برم دنبالش...وتبلت هم از مهرماه جمع شده تا تابستون تحویلش بدم....اینترنت هم کاملا کنترل شده دراختیارش هست برا تحقیقات درسی...ولی با این حال نگرانم چون گاهی میپرسه "مامان وایبرچیه ؟لاین چیه؟مامان وقتی دوستام راجع به این شبکه ها حرف میزنن من هیچ اطلاعاتی ندارم.خجالت میکشم"...بهش میگم عزیزم اگه دوستات راجع به درس ویه مساله ریاضی ازت پرسیدن ویاد نداشتی اون موقع خجالت بکش ندونستن این شبکه های مجازیه وقت پرکن وبی فایده خجات نداره دخترم...ولی با این حال نمیتونم بی تفاوت باشم بالاخره به قول دوستان ما دهه شصتی طرز فکرمون با بچه ها فرق داره ..آیا من اشتباه میکنم یا خونواده هایی که خیلی راحت دختر سیزده ساله شون وارد دنیای مجازی شده که شاید خودشون هم خبر نداشته باشن واین راه معلوم نیست به کجا ختم بشه واین وسط دخترهایی مثل دختر من ساده اومل .رخون محسوب میشن البته از نطر اونها و من به دخترم وبه شعور دخترم میبالم.........
مامان مرمر
01:08 1393/8/25
با تشکر از مامان آیسو وآیسا وسوال مفیدشون
مامان شاهزاده کوچولو
03:22 1393/8/25
سلام
حق با شماست دور شدن ادمها از هم یکی از نتایج اجتناب ناپذیر پیشرفت و رشد تکنولوژیه البته کلی هم فایده داره این تکنولوژی و پیشرفت
ولی به نظر من مشکل از خودمونه که حدی برای استفاده از این شبکه ها .. قایل نمیشیم مثلا ساعتها وقت گذاشتن برای این شبکه ها واقعا اشتباهه و مارو از زندگی واقعی دور میکنه
به نظر من باید وارد شیم بشناسیم و یاد بگیریم و بعد یک شبکه اجتماعی رو که با روحیاتمون سازگاره انتخاب کنیم وقتی تو ده تا شبکه عضو باشیم برای هرکدومم ده دقیقه در روز بخوایم وقت بذاریم دیگه به هیچ کاری نمیرسیم...
حق با شماست دور شدن ادمها از هم یکی از نتایج اجتناب ناپذیر پیشرفت و رشد تکنولوژیه البته کلی هم فایده داره این تکنولوژی و پیشرفت
ولی به نظر من مشکل از خودمونه که حدی برای استفاده از این شبکه ها .. قایل نمیشیم مثلا ساعتها وقت گذاشتن برای این شبکه ها واقعا اشتباهه و مارو از زندگی واقعی دور میکنه
به نظر من باید وارد شیم بشناسیم و یاد بگیریم و بعد یک شبکه اجتماعی رو که با روحیاتمون سازگاره انتخاب کنیم وقتی تو ده تا شبکه عضو باشیم برای هرکدومم ده دقیقه در روز بخوایم وقت بذاریم دیگه به هیچ کاری نمیرسیم...
مامان کیانا و صدرا
09:29 1393/8/25
باسلام و روز بخیر.دوستان گلم همه مون میدونیم که متاسفانه مدیریتهامون اشتباهه.وگرنه از مزایا و معایب همه چی، ( بازی کامپیوتری تلویزیون و ماهواره و وایبر و لاین و ..........)مطلعیم.حالا بیاین راهکار بدین که چیکار کنیم که اینقدر زیاد درگیر نشیم.وگرنه من خودم به شخصه اعتقاد دارم باید با تکنولوژی جلو بریم.هر چند گوشی خودم ساده ست و هیچی روش نیست.ولی ترجیح میدم لااقل یه چیزهایی بدونم.مامان مرمر جونی شما هم عزیزم به قول خودت تا کی میتونی دخمل گلتو منعش کنی.بهتر نیست حداقل روی گوشیهای خودمون داشته باشیم تا آشنا بشن و ندید بدید نشن که برن دنبال دوستا و بخوان از اونا یاد بگیرن و دیگه میدونیم که عواقب این بدتره.البته من دارم کلی میگم و منظور به خودم و دخترمم هست.الان ده سالشه و میگم فعلا برات نمیگیرم ولی خودم باید کنجکاویشو در سنین بالاتر ارضا کنم.دوست دارم راهکارهای شما رو بدونم.اکثرا بچه هاتون کوچیکن و هنوز از نزدیک یه سری مسائل مربوط به بچه های بزرگترو درک نکردین.دغدغه ها واقعا زیاده ولی همه مون یاد گرفتیم تقصیرو بندازیم گردن بقیه.حتی بعضی از والدین منظورم والدین دانش آموزان مدرسه ی خودمونه از اینکه همکاران در کلاس راجع به بعضی مسائل اولیه با دختراشون صحبت کنند گله مند هستن و میگن چشم و گوش بچه مون باز میشه.خب تا کی باید همه چشم و گوشها بسته باشه؟؟؟؟؟پس ممنوعیت دوای درد ما نیست مدیریت مهمه.شاد باشید و روزتون خوش و با شکوه
مامان آیسو وآیسا
10:57 1393/8/25
سلام دوست جونهای گل ....ممنون مر مر جووووووونم
مامان آیسو وآیسا
11:07 1393/8/25
در حالت کلی با مامان کیانا وصدرا جون موافقم ....
ولی تکنولوژی تا چه حد...چون دنیا از لحاظ فناوری هر روز چیزی جدید عرضه میکنه واین برا ماها که جهان سومی هستیم وزود متمایل میشیم به سمت فناوریهای تازه ومدرن زیاد خوب نیست ...چون متاسفانه ماها همه کار وبارمون یه طرف بیشتر ترجیح میدیم با تکنولوژی سرگرم بشیم تا با آدمهای اطرافمون...
ولی تکنولوژی تا چه حد...چون دنیا از لحاظ فناوری هر روز چیزی جدید عرضه میکنه واین برا ماها که جهان سومی هستیم وزود متمایل میشیم به سمت فناوریهای تازه ومدرن زیاد خوب نیست ...چون متاسفانه ماها همه کار وبارمون یه طرف بیشتر ترجیح میدیم با تکنولوژی سرگرم بشیم تا با آدمهای اطرافمون...
مامان کیانا و صدرا
18:08 1393/8/25
مامان آیسو ی عزیز نظر من در مورد روابط با اطرافیان نیست و منظورمم اصلا کم کردن روابط و رفتن بی قید و شرط به سمت تکنولوژی نیست.چندین بار گفتم مدیریت.مدیریت مدیریت....اگه مدیریت نباشه همین تکنولوژی اولیه یعنی تلویزیون ساده کلی میتونه ضرر آفرین بشه و فاصله ایجاد کنه.منم گفتم راهکار بدیم.فقط نگیم اینجوری شده اونجوری شده.حرفم اینه.منم راهکار خاصی واقعا ندارم به جز وقت گذاشتن بیشتر با بچه ها و بیرون بردن و ....که همیشه هم نمیتونه اتفاق بیفته و همیشه هم کارساز نیست.ما منتظریم نظر بقیه رو هم بدونیم.شب خوش
مامان آیسو وآیسا
18:25 1393/8/25
متشکرم دوست جون ...منم منتظر پاسخ دوستان هستم...
مامان مرمر
23:26 1393/8/25
دوست خوبم مامان صدرا:من رو گوشی خودم هم وایبر هست هم لاین اتفاقا خیلی هم ازش راضی ام چون چندتا دوستای قدیمیم رو هم پیدا کردم و از جدیدترین اخبار روز مطلع ام خیلی راحت با دوستای خارج ازکشور از طریق وایبردر ارتباطیم حتی از همین وبلاگ خودمون کلی چیز یاد گرفتم از آشپزی و کیک ودسر تا نکات خانه داری و بچه داری...خلاصه از تکنولوزی استفاده بهینه میبریم هوارتا...ولی منع من در مورد بچه ها بود وبا این حرف شما " دیگران نگن ندید بدید پس بیایم تمام فضای مجازی رو بهشون معرفی کنیم وگاهی با گوشی خودمون اونا رو با این شبکه ها آشنا کنیم که از همسنشون کم نیارن " کاملا مخالفم....ما میتونیم مدیریت کنیم ولی اگه بچه هامون رو از الان وارد این سایتها کنیم دیگه هم کنترلش سخت میشه هم مدیریتش..ونمیشه به اسم تکنولوزی خطر کنیم...با مدیریت روی این شبکه ها موافقم کمافی الحال که شخص من موقعهایی خودم رو درگیر این شبکه ها میکنم که بچه ها و همسرم یا خوابن یا نیستن ....
مامان مرمر
23:44 1393/8/25
بچه های ما خیلی چیزهای دیگه هست که برن باهاش سرگرم بشن چه لزومی داره بااین سایت های مجازی به اسم تکنولوزی وقتشون پربشه...
مامان کیانا و صدرا
08:05 1393/8/26
مامان مرمر جان منم منظورم اینه که خودمون به موقعش آشناشون کنیم که نرن از طریق دیگه و با کمک دیگران آشنا بشن.در حرفهامم گفتم منظورم کلیه و اول از همه خودمو میگم.اشاره هم کردم که خودم ندارم ولی دوست دارم در حد آشنایی داشته باشم و باز هم اشاره کردم مدیریت قوی.هر کسی صلاح کار خودشو میدونه و هیچ کسی نمیتونه برای دیگران تعیین تکلیف کنه و منم گفتم همین راههای سرگرم ساختن بچه ها و بالا بردن روابط اجتماعیشونو بیاین به هم بگیم.غیر از کلاسهای ورزشی و آموزشی و....چه کارهایی میتونیم بکنیم؟؟؟سوال من اینه....در مورد ندید بدید بودنم شاید درست منظورمو نرسوندم.قصدم فقط آگاه سازیشون از طریق خودمونه.همین و بس.روز خوش
الهام
08:14 1393/8/26
اولین مسأله ای که وجود داره واجتناب ناپذیره، اینه که نوجوون ها تو این سن خیلی خودشون رو با همسالانشون مقایسه می کنند... و اگه دسترسی همسالانشون رو به تکنولوژی می بینند اصرار دارند اونا هم بهش دسترسی داشته باشند. چند مسأله برای بهبود این روحیات می تونه کارساز باشه:
1- اعتماد به نفس بچه ها رو از همون بچگی تقویت کنیم و با رفتار خودمون بهشون ثابت کنیم که هر چیزی که خودشون دارند بهترین هست! (البته نه در حدی که اعتماد به نفس کاذب پیدا کنند و برای به دست آوردنِ بهترین تلاش نکنند!)
2- حدود 80 درصد و شاید هم بیشتر از بچه ها مطابق با رفتارهای خانواده شون بزرگ میشن! اگر ما مادری هستیم که هر وسیله ای تو خونۀ دیگران میبینیم همسرمون و خودمون رو برای تهیۀ اون بلافاصله تحت فشار قرار می دیم نمی تونیم انتظار داشته باشیم فرزندمون این اخلاق رو از ما به ارث نبره! پس لازمه یک سری از رفتارهای خودمون رو اصلاح کنیم تا بتونیم در مواقع ضرورت از اون برای متقاعد کردنِ فرزندمون استفاده کنیم...
3- اگر مادری هستیم که به هر دلیلی (ارضای نیاز خودمون که بچه مون از همسالانش چیزی کم نداره و یا ارضای نیاز بچه مون و یا پرکردنِ وقت بچه مون و در نتیجه آزاد شدنِ وقت خودمون) ازسه سالگی تبلت دست بچه مون میدیم اصلا دور از انتظار نیست که باید در هفت سالگی گوشی آخرین مدل در اختیارش قرار بدیم و در سیزده سالگی یک لپ تاب با اتصال به اینترنت پر سرعت! و بدانیم و آگاه باشیم با این کارمون فقط چشم وگوش و اعصاب فرزند خودمون رو تحت تأثیر قرار نمیدیم بلکه در اثر فرآیند چشم و هم چشمی داریم یک نسل رو تحت تأثیر قرار میدیم...نسلی که وقتی در بازنشستگی مون برای انجام کارهای اداری بهش مراجعه می کنیم اعصاب رسیدگی به کارمون رو نداره و سرش بدجور در فضاهای مجازی گرمه و به خواسته مون رسیدگی نمیکنه! کما این که الان هم زیاد نمونه هاش دیده میشن!
4- اگر خیلی اصرار داریم که از شبکه های اجتماعی استفاده کنیم دور از دید بچه ها باشه چون وقتی خودمون کاری رو به وفور و در حد اعتیاد انجام میدیم نمی تونیم کسی رو از اون منع کنیم حتی واضحه که با دیدنِ حرص و ولع ما از گشت و گذار در فضای مجازی علاقۀ بچه ها بیشتر هم میشه! مخصوصا این که متاسفانه در ایران یک مسأله ای که اصلا جا نیافتاده اینه که بچه ها درکِ این رو که هر چیزی مناسبِ یک سنی هست، ندارند والّا اصلا دلیلی نداره که اگر پدر و مادر دارند از شبکه های اجتماعی یا هر چیزی بهره می برند، بچه ها هم باید بهره ببرند!!بچه ها هم وقتی بزرگ شدند می تونند از هر چیزی که دلشون خواست، مناسب سن شون استفاده کنند... (و افسوس که بچه ها مُقلد بی بدیل ما هستند!)
5-اگر اصرار فراوان فرزندمون رو می بینیم و به هیچ طریقی نمیتونیم متقاعدش کنیم بهتره اجازه بدیم با گوشی خودمون و البته با نظارت غیر مستقیم اندکی در شبکه های اجتماعی سیر کنه و خودش بعد از مدتی به این نتیجه برسه که تو این شبکه ها خبری نیست! ضمن این که شاید فقط هدفش اینه که در جمع دوستانش کم نیاره و حرفی برای زدن داشته باشه!
1- اعتماد به نفس بچه ها رو از همون بچگی تقویت کنیم و با رفتار خودمون بهشون ثابت کنیم که هر چیزی که خودشون دارند بهترین هست! (البته نه در حدی که اعتماد به نفس کاذب پیدا کنند و برای به دست آوردنِ بهترین تلاش نکنند!)
2- حدود 80 درصد و شاید هم بیشتر از بچه ها مطابق با رفتارهای خانواده شون بزرگ میشن! اگر ما مادری هستیم که هر وسیله ای تو خونۀ دیگران میبینیم همسرمون و خودمون رو برای تهیۀ اون بلافاصله تحت فشار قرار می دیم نمی تونیم انتظار داشته باشیم فرزندمون این اخلاق رو از ما به ارث نبره! پس لازمه یک سری از رفتارهای خودمون رو اصلاح کنیم تا بتونیم در مواقع ضرورت از اون برای متقاعد کردنِ فرزندمون استفاده کنیم...
3- اگر مادری هستیم که به هر دلیلی (ارضای نیاز خودمون که بچه مون از همسالانش چیزی کم نداره و یا ارضای نیاز بچه مون و یا پرکردنِ وقت بچه مون و در نتیجه آزاد شدنِ وقت خودمون) ازسه سالگی تبلت دست بچه مون میدیم اصلا دور از انتظار نیست که باید در هفت سالگی گوشی آخرین مدل در اختیارش قرار بدیم و در سیزده سالگی یک لپ تاب با اتصال به اینترنت پر سرعت! و بدانیم و آگاه باشیم با این کارمون فقط چشم وگوش و اعصاب فرزند خودمون رو تحت تأثیر قرار نمیدیم بلکه در اثر فرآیند چشم و هم چشمی داریم یک نسل رو تحت تأثیر قرار میدیم...نسلی که وقتی در بازنشستگی مون برای انجام کارهای اداری بهش مراجعه می کنیم اعصاب رسیدگی به کارمون رو نداره و سرش بدجور در فضاهای مجازی گرمه و به خواسته مون رسیدگی نمیکنه! کما این که الان هم زیاد نمونه هاش دیده میشن!
4- اگر خیلی اصرار داریم که از شبکه های اجتماعی استفاده کنیم دور از دید بچه ها باشه چون وقتی خودمون کاری رو به وفور و در حد اعتیاد انجام میدیم نمی تونیم کسی رو از اون منع کنیم حتی واضحه که با دیدنِ حرص و ولع ما از گشت و گذار در فضای مجازی علاقۀ بچه ها بیشتر هم میشه! مخصوصا این که متاسفانه در ایران یک مسأله ای که اصلا جا نیافتاده اینه که بچه ها درکِ این رو که هر چیزی مناسبِ یک سنی هست، ندارند والّا اصلا دلیلی نداره که اگر پدر و مادر دارند از شبکه های اجتماعی یا هر چیزی بهره می برند، بچه ها هم باید بهره ببرند!!بچه ها هم وقتی بزرگ شدند می تونند از هر چیزی که دلشون خواست، مناسب سن شون استفاده کنند... (و افسوس که بچه ها مُقلد بی بدیل ما هستند!)
5-اگر اصرار فراوان فرزندمون رو می بینیم و به هیچ طریقی نمیتونیم متقاعدش کنیم بهتره اجازه بدیم با گوشی خودمون و البته با نظارت غیر مستقیم اندکی در شبکه های اجتماعی سیر کنه و خودش بعد از مدتی به این نتیجه برسه که تو این شبکه ها خبری نیست! ضمن این که شاید فقط هدفش اینه که در جمع دوستانش کم نیاره و حرفی برای زدن داشته باشه!
هدیه
09:11 1393/8/26
سلام به مامانای گل سرکارم داشتم سئوالا رو گذرا نگاه می کردم یه دفعه چشمم خورد به این سئوال و تا حدودی جوابا رو خوندم و با هاشون هم تا حدودی موافقم
اما نظر خودمم هم دلم نیومد ندم
به نظرمن متاسفانه کشور ما به جای اینه که فرهنگ استفاده فضای مجازی و شبکه های اجتماعی رو به جامعه ما یاد بده به یکباره این تکنولوژی رو وارد جامعه و راحت بگم می ده دست مردم وبچه های ما به نظرتون باید از کجا بدونن که این شبکه ها معایبشون از مزایاشون بیشتره و اصلا فایده ای برای ما نداره وقتی پدر و مادر ما اصلا اطلاعی در این زمینه ندارن و خودشون هم بدتر از بچه ها دل از این شبکه ها نمی کنن آیا میشه بچه ها رو منع کرد به نظرمن اصلا نمیشه اونم بچه های این دوره زمونه که به راحتی تو رویه آدم برمی گردن و می گن اگه بده چرا خودت دل از این شبکه ها نمی کنی ؟
بهترین کار این هستش که وقتی ما می خوایم با یه تکنولوژی جدید آشنا بشیم بهتر هستش که اول خودمون ( پدر و مادر ) از نحوه استفاده درست از اون رو یا د بگیریم و از مزایا و معایبش اطلاع داشته باشیم واز سنین پایین بچه ها رو نباید با این فضا آشنا کرد لزومی نداره که هر کاری که بزرگترها انجام می دن بچه ها هم متقابلا همون کار رو انجام بدن بالاخره فرقی بین مادری که تحصیل کرده است با مادری که در روستا زندگی می کنه و اصلا تحصیلات نداره باید باشه
یه مثال می زنم براتون
خودم تو خانواده ای بزرگ شدم که مادرم اصلا سواد نداشت و بیمار بود و من تو بغل خواهرم که بچه 7 ساله ای بود بزرگ شدم و رفتم مدرسه با خیلی از کمبود ها بزرگ شدم و وارد راهنمایی شدم و به اصرار خودم پدرم برام کامپیوتر گرفت و خواهرم نذاشت برام اینترنت بگیرن و منم با کامپیوتر خیلی چیزا یاد گرفتم حتی دبیرستان هم رشته تحصیلیم کامپیوتر بود و تو این رشته هم موفق شدم و وارد دانشگاه شدم اما نزدیک 4 سال هست که وارد فضای مجازی شدم خب طبیعتا باید خیلی بهش وابسته باشم اما چیزایی که یاد گرفتم مبنی بر مطالعه خودمه من فقط از نی نی وبلاگ و نی نی سایت استفاده می کنم که چیزایی رو ازشون یاد بگیرم کسی به من نگفته از سایت های آموزشی مجازی استفاده کنی اما همه اینا رو با مطالعه فهمیدم خب قطعا میشه از همه چی درست استفاده کرد مهم اینه که درست استفاده کردن رو بریم یاد بگیریم همون مدیریت زمان هستش باید تو کارامون زمان رو بتونیم مدیریت کنیم تا بتونیم به همه کارامون برسیم
اما در مورد نحوه تربیت نازگلامون
به نظرمن باید از زمانی که هنوز به دنیا نیومدن یا اصلا تصمیم به این گرفتین که عضو جدیدی رو وارد زندگیتون کنید باید به تربیتش هم فکر کرد و مطالعه ای هم در این زمینه داشتن چون دنیای بچه ها با دنیای ما بزرگترا خیلی فرق می کنه برای کوچولوهامون واقعا وقت بذاریم و حوصله به خرج بدیم در هر زمینه ای نه اینکه یه تبلت و یه گوشی بدیم دستش تا با اون سرگرم بشه و خودمون بریم به کارامون برسیم
یه سری گزینه هایی هم وجود داره که می گم
1- ابتدا سعی کنیم از خودمون شروع کنیم و فرهنگ مطالعه رو در زندگیمون رواج بدیم تا نازگلامون خوب از ما یاد بگیرن که مطالعه رو بخشی از زندگیشون کنن
2- برنامه ریزی در کارهای روزمره رو ایفا کنیم و مدیریت زمان داشته باشیم مثلا یه تایمی رو اختصاص بدیم کارای خونه و کوچولوم رو هم همیار خودمون کنیم تا مسئولیت پذیر بار بیاد و انتخاب کردن رو به نحو احسن بهش یاد بدیم
3- فرستادن به کلاس های تقویت خلاقیت و آموزشی
4- اختصاص دادن بخشی از وقتمون رو بچه ها و باهاشون بازی کردن
5- که از همه هم مهمتراست در خونه بهم دیگه احترام بذارید و کمک کنید تا نازگلتون هم فرهنگ کمک کردن و احترام گذاشتن به بزرگترا و به همدیگه رو یاد بگیره
ودر کلام آخر پدر و مادر اولین الگویی هستن که بچه ها ازشون خیلی چیزهای خوب و یا حتی نادرست می تونن یاد بگیرن
در پناه حق
ببخشید صحبتم اگه طولانی شد
اما نظر خودمم هم دلم نیومد ندم
به نظرمن متاسفانه کشور ما به جای اینه که فرهنگ استفاده فضای مجازی و شبکه های اجتماعی رو به جامعه ما یاد بده به یکباره این تکنولوژی رو وارد جامعه و راحت بگم می ده دست مردم وبچه های ما به نظرتون باید از کجا بدونن که این شبکه ها معایبشون از مزایاشون بیشتره و اصلا فایده ای برای ما نداره وقتی پدر و مادر ما اصلا اطلاعی در این زمینه ندارن و خودشون هم بدتر از بچه ها دل از این شبکه ها نمی کنن آیا میشه بچه ها رو منع کرد به نظرمن اصلا نمیشه اونم بچه های این دوره زمونه که به راحتی تو رویه آدم برمی گردن و می گن اگه بده چرا خودت دل از این شبکه ها نمی کنی ؟
بهترین کار این هستش که وقتی ما می خوایم با یه تکنولوژی جدید آشنا بشیم بهتر هستش که اول خودمون ( پدر و مادر ) از نحوه استفاده درست از اون رو یا د بگیریم و از مزایا و معایبش اطلاع داشته باشیم واز سنین پایین بچه ها رو نباید با این فضا آشنا کرد لزومی نداره که هر کاری که بزرگترها انجام می دن بچه ها هم متقابلا همون کار رو انجام بدن بالاخره فرقی بین مادری که تحصیل کرده است با مادری که در روستا زندگی می کنه و اصلا تحصیلات نداره باید باشه
یه مثال می زنم براتون
خودم تو خانواده ای بزرگ شدم که مادرم اصلا سواد نداشت و بیمار بود و من تو بغل خواهرم که بچه 7 ساله ای بود بزرگ شدم و رفتم مدرسه با خیلی از کمبود ها بزرگ شدم و وارد راهنمایی شدم و به اصرار خودم پدرم برام کامپیوتر گرفت و خواهرم نذاشت برام اینترنت بگیرن و منم با کامپیوتر خیلی چیزا یاد گرفتم حتی دبیرستان هم رشته تحصیلیم کامپیوتر بود و تو این رشته هم موفق شدم و وارد دانشگاه شدم اما نزدیک 4 سال هست که وارد فضای مجازی شدم خب طبیعتا باید خیلی بهش وابسته باشم اما چیزایی که یاد گرفتم مبنی بر مطالعه خودمه من فقط از نی نی وبلاگ و نی نی سایت استفاده می کنم که چیزایی رو ازشون یاد بگیرم کسی به من نگفته از سایت های آموزشی مجازی استفاده کنی اما همه اینا رو با مطالعه فهمیدم خب قطعا میشه از همه چی درست استفاده کرد مهم اینه که درست استفاده کردن رو بریم یاد بگیریم همون مدیریت زمان هستش باید تو کارامون زمان رو بتونیم مدیریت کنیم تا بتونیم به همه کارامون برسیم
اما در مورد نحوه تربیت نازگلامون
به نظرمن باید از زمانی که هنوز به دنیا نیومدن یا اصلا تصمیم به این گرفتین که عضو جدیدی رو وارد زندگیتون کنید باید به تربیتش هم فکر کرد و مطالعه ای هم در این زمینه داشتن چون دنیای بچه ها با دنیای ما بزرگترا خیلی فرق می کنه برای کوچولوهامون واقعا وقت بذاریم و حوصله به خرج بدیم در هر زمینه ای نه اینکه یه تبلت و یه گوشی بدیم دستش تا با اون سرگرم بشه و خودمون بریم به کارامون برسیم
یه سری گزینه هایی هم وجود داره که می گم
1- ابتدا سعی کنیم از خودمون شروع کنیم و فرهنگ مطالعه رو در زندگیمون رواج بدیم تا نازگلامون خوب از ما یاد بگیرن که مطالعه رو بخشی از زندگیشون کنن
2- برنامه ریزی در کارهای روزمره رو ایفا کنیم و مدیریت زمان داشته باشیم مثلا یه تایمی رو اختصاص بدیم کارای خونه و کوچولوم رو هم همیار خودمون کنیم تا مسئولیت پذیر بار بیاد و انتخاب کردن رو به نحو احسن بهش یاد بدیم
3- فرستادن به کلاس های تقویت خلاقیت و آموزشی
4- اختصاص دادن بخشی از وقتمون رو بچه ها و باهاشون بازی کردن
5- که از همه هم مهمتراست در خونه بهم دیگه احترام بذارید و کمک کنید تا نازگلتون هم فرهنگ کمک کردن و احترام گذاشتن به بزرگترا و به همدیگه رو یاد بگیره
ودر کلام آخر پدر و مادر اولین الگویی هستن که بچه ها ازشون خیلی چیزهای خوب و یا حتی نادرست می تونن یاد بگیرن
در پناه حق
ببخشید صحبتم اگه طولانی شد
مامان کیانا و صدرا
09:49 1393/8/26
مامان الهام عزیز ممنونم از توضیحات کامل شما دوست خوبم.با اجازه از مامان آیسوی گل من با نظرات شما الهام جون موافقم و شما هم در صحبتهاتون به مدیریت کردن اشاره داشتین.مثلا یه مثال میزنم که در حقیقت ربطی به این بحثمون نداره ولی در تایید مدیریت کردنهاست.مثلا هر چهارشنبه در مهد پسرم بچه ها اجازه دارن اسباب بازی بیارن.این وسط یکی از پسربچه ها علاقه ی عجیبی به عروسک بن تن و مخلفاتش داره و جالبه همه ی ستشو داره در یک کیف مخصوص.خب پسر من به شدت عاشق این بن تن شده به طوریکه معتقده من هیچ اسباب بازی براش نمیخرم و وسایل خودشو کاملا بی ارزش میدونه.منم زیر بار نرفتم و نخریدم و مدام هم بهش گفتم که وسایل خودت بهتره.اما قبلا هم گفتم یکسره نه گفتن به بچه ها هم جوابگو نیست.پس برای بار چندم تکرار میکنم هیچ وسیله ای به نفسه بد نیست فقط باید 1-شرایط استفاده ی صحیحو بدونیم.2-متناسب با سن و سال باشه.ولی هنوز من منتظرم ببینم چیکار کنیم که بچه هامون سرگرم باشن و فرصتهاشون بهتر پر بشه؟؟روابط با خویشان.کتاب خوانی.کلاسهای فوق برنامه.دیگه چه گزینه هایی؟؟ممنونم و فعلا خدا نگهدار
مامان مریم
11:10 1393/8/26
من هم با الهام جون کاملا موافقم
بچه ها آیینه تمام نمای والدین هستن
پدر و مادری که نمیتونن خودشون رو مدیریت کنن نمیتونن انتظار داشته باشن که قادر به کنترل بچه هاشون باشن و پدر و مادری که دائم منتظرن تا گوشی و تبلت و هر تکنولوژی جدیدی بیاد که بخرن تا عقب نمونن و در این حد چشم و هم چشمی دارن که حتی اگه کارشون با اون وسیله زیاد نیست ولی باید به روز باشن نمیتونن از بچشون توقع داشته باشن اینجور نباشه...
و پدرو مادری که همه وقتشون رو تو این شبکه های مجازی میگذرونن نباید انتظار داشته باشن بچه یاد نگیره و یا پیش خودش فکر نکنه مگه اون تو چه خبره؟؟!!
باید از خودمون شروع کنیم...
بچه ها آیینه تمام نمای والدین هستن
پدر و مادری که نمیتونن خودشون رو مدیریت کنن نمیتونن انتظار داشته باشن که قادر به کنترل بچه هاشون باشن و پدر و مادری که دائم منتظرن تا گوشی و تبلت و هر تکنولوژی جدیدی بیاد که بخرن تا عقب نمونن و در این حد چشم و هم چشمی دارن که حتی اگه کارشون با اون وسیله زیاد نیست ولی باید به روز باشن نمیتونن از بچشون توقع داشته باشن اینجور نباشه...
و پدرو مادری که همه وقتشون رو تو این شبکه های مجازی میگذرونن نباید انتظار داشته باشن بچه یاد نگیره و یا پیش خودش فکر نکنه مگه اون تو چه خبره؟؟!!
باید از خودمون شروع کنیم...
مامان مریم
11:16 1393/8/26
و با دوستم مامان کیانا و صدرا جون هم موافقم
ما تا کی میتونیم بچه هامونو فقط تو خونه کنترل کنیم....یه روزی وارد اجتماع میشن و این یه روز هر دوره داره سنش پایین تر میاد
بچه های نسل ما تا سن مدرسه تو امنیت خونه بودن و بچه های الان تا نهایت اگه مامان خونه دار داشته باشن 3 و 4 سالگی
چون بعدش به خاطر تک فرزندی و یا نداشتن هم بازی و یاد گرفتن معاشرت اجتماعی باید برن مهد و این تجربه های جدید از همونجا شروع میشه
من تا حالا بازی ها و کارتون دیدن و حتی دایره کلمات پسرم رو کنترل کردم و با چند روز مهد رفتن حتما با کارتون و اسباب بازی بن تن و بازی های تو تبلت و موبایل و کلماتی که شاید خوب نباشه آشنا میشه....و تو سن بزرگتر فهمیدن اینکه دنیای مجازی وجود داره که پر از جذابیته!!
نمیدونم چطور میشه این جذابیت هارو مدیریت کرد...چطور میشه بهش فهموند اون کارتون و اون بازی و اون کلمات درست نیست و یا مختص سن تو نیست...چطور میشه بهشون فهموند این دنیای محازی استفاده درست و نادرست داره
شاید واقعا همین که تو خونه و گوشی خودمون بهشون حد و مرزی قایل بشیم اون هم از سنی که تونسته باشیم خطراتشو براش توجیح کنیم بهتر باشه...
ما تا کی میتونیم بچه هامونو فقط تو خونه کنترل کنیم....یه روزی وارد اجتماع میشن و این یه روز هر دوره داره سنش پایین تر میاد
بچه های نسل ما تا سن مدرسه تو امنیت خونه بودن و بچه های الان تا نهایت اگه مامان خونه دار داشته باشن 3 و 4 سالگی
چون بعدش به خاطر تک فرزندی و یا نداشتن هم بازی و یاد گرفتن معاشرت اجتماعی باید برن مهد و این تجربه های جدید از همونجا شروع میشه
من تا حالا بازی ها و کارتون دیدن و حتی دایره کلمات پسرم رو کنترل کردم و با چند روز مهد رفتن حتما با کارتون و اسباب بازی بن تن و بازی های تو تبلت و موبایل و کلماتی که شاید خوب نباشه آشنا میشه....و تو سن بزرگتر فهمیدن اینکه دنیای مجازی وجود داره که پر از جذابیته!!
نمیدونم چطور میشه این جذابیت هارو مدیریت کرد...چطور میشه بهش فهموند اون کارتون و اون بازی و اون کلمات درست نیست و یا مختص سن تو نیست...چطور میشه بهشون فهموند این دنیای محازی استفاده درست و نادرست داره
شاید واقعا همین که تو خونه و گوشی خودمون بهشون حد و مرزی قایل بشیم اون هم از سنی که تونسته باشیم خطراتشو براش توجیح کنیم بهتر باشه...
مامان آیسو وآیسا
12:34 1393/8/26
ممنون از پاسخهای مفیدتون '''همگی
الهام
13:03 1393/8/26
در همسایگی ما خانواده ای زندگی می کنند که دو تا دختر یازده و هجده ساله داره و من بارها باهاشون رفت و آمد داشتم و شاهد تربیت بسیار درست شون بوده ام. این دو تا دختر خانم با این که ساعت های زیادی رو با همسالانشون می گذرونند ولی شبیه هیچ کدوم از اونها نیستند و کلا آدم های متفاوتی هستند... و من مادرشون رو آدم فوق العاده موفقی می دونم بخاطر تربیت این دو دختر!
و راز موفقیت این مادر و در این می دونم که خودش هم یک خانم فهمیده و دارای درک وفهم بالاست و از همه مهم تر با دخترهاش دوسته و کلامش تاثیرگذاره روی اونها... و البته که این روزها خودش در اجتماع بسیار فعاله و برخلاف خیلی از مادرها لازم نیست مدام نگرانِ تنها بودنِ دخترهاش تو خونه باشه!
می دونید چرا؟
چون در کودکی برای بچه هاش وقت گذاشته و اعتماد اونا رو به خودش جلب کرده و الان دوست اونا به حساب میاد!
به نظر من قسمت بیش تر رابطۀ ما با فرزندانمون در خردسالی شکل می گیره و اگه پایۀ این ارتباط قوی نباشه مطمئنا بعدها به مشکل بر می خوریم. و شروع این مشکل از یک مسألۀ ساده شروع میشه و اون مسأله چیزی نیست جز خودخواهی والدین.
1- وقتی مادری برای این که خودش افسردگی احتمالی نگیره و روحیه اش خوب باشه که تو فامیل همه بگن شاغل هست!!! بچۀ چهار ماهه شو به مهد و یا مادرش می سپره و با هزار پارتی و دردسر مشتاقه که بیاد و منشی یک اداره بشه و حقوقی بگیره که به سختی با هزینۀ رفت و آمد خودش و مهد بچه اش برابری می کنه، اونوقت چهارماهه ای که از هفت صبح تا 5 بعدازظهر تو مهد می مونه طبیعی هست اگه بیشتر از اونکه به مادرش دلبستگی داشته باشه به مربی مهدش وابسته و یا دلبسته باشه! و یا هر کسی که ازش مراقبت می کنه،مثلا مادربزرگش!
2- وقتی برای اندکی درآمد بیش تر ساعت کاری مون و زیاد می کنیم و یا کار بیشتر برای انجام در خونه مون قبول می کنیم و نه تنها وقتی رو به بچه مون اختصاص نمیدیم بلکه از دنیای مجازی برای سرگرم کردنش استفاده می کنیم چه انتظاری می تونیم ازش داشته باشیم...ضمن این که فرداها باید چندین برابر اون پولی رو که درآوردیم صرف نسخه های روانپزشک کنیم تا مشکلات خودمون رو با بچه هامون حل کنیم. در صورتی که می تونیم با خط کشیدن بر برخی خواسته های غیرمهم خودمون وقت مون رو به بچه ها اختصاص بدیم.
3- وقتی در سنی که باید هم بازی کودکانه های فرزندمون باشیم به فکر رسیدگی به خواسته ها و رسیدن به آرزوهای خودمون هستیم که سال ها برای دست یابی به اونا وقت داشته ایم و انجام نداده ایم، چطور می تونیم فردا ادعا کنیم که با بچه هامون ارتباط دوستی داریم...
4- وقتی به بهانه های واهی و متعدد ارتباط مون رو با فامیل محدود می کنیم و به جای این که اندکی آستانۀ تحمل مون رو بالا ببریم ارتباط رو قطع میکنیم نمی تونیم انتظار داشته باشیم که بچه مون تو خونه از مصاحبت با در و دیوار لذت ببره و بدون شک کاملا حق با اونه اگه برای پیدا کردنِ دوست به فضای مجازی پناه ببره!
5- وقتی حتی تعطیلی جمعه ها رو از بچه هامون دریغ می کنیم و با اونا بیرون نمیریم تا ضمنِ تخلیه شدنِ انرژی شون هفتۀ بعد رو با انرژی مضاعف شروع کنند، اونا مجبور میشن سرشون رو در گوشی شون فرو ببرند!
6- وقتی یک سری مسائل غیر مهم رو برای خودمون و فرزندانمون تبدیل به ارزش می کنیم طبیعی هست که گرایش اون ها به همون سمت میره. من به ندرت می بینم دانشجوهای درسخون گوشی های آن چنانی داشته باشند و یا حداقل مُدام سرشون به گوشی گرم باشه! چون درس خوندن براشون یک اولویت اساسی به حساب میاد و وقت شون رو این طوری تلف نمی کنند. و برعکسش رو در مواردی می بینم که یک دختر خانم دانشجو تنها چیزی که براش اهمیت نداره درس هست و مدام در حال رسیدگی به ظاهری هست که در اوج لطافت اصلا نیازی به اون همه رسیدگی نداره! و این نشون میده ارزش شدن این مسأله برای دختری در این سن داره بهش ضربه می زنه!
7- و البته که منظورم این نیست که خودمون رو تمام وقت وقفِ بچه ها کنیم! گاهی رسیدگی بیش از حد و تمام وقت به بچه ها هم باعث میشه اونا بی مسئولیت و بی اراده و متوقع بار بیان. بلکه بهتره همیشه حد رونگه داریم و متاسفانه من این روزها می بینم ترازو به سمت رسیدگی به اهداف خودمون سنگین تر شده و خدا بخیر کنه عاقبت بچه هامون رو
اینا مواردی بود که خودم رعایتشون می کنم یک سری موارد دیگه هم هست که چون خودم هم رعایت نمی کنم به خودم اجازۀ بیان کردنش رو هم نمیدم
و راز موفقیت این مادر و در این می دونم که خودش هم یک خانم فهمیده و دارای درک وفهم بالاست و از همه مهم تر با دخترهاش دوسته و کلامش تاثیرگذاره روی اونها... و البته که این روزها خودش در اجتماع بسیار فعاله و برخلاف خیلی از مادرها لازم نیست مدام نگرانِ تنها بودنِ دخترهاش تو خونه باشه!
می دونید چرا؟
چون در کودکی برای بچه هاش وقت گذاشته و اعتماد اونا رو به خودش جلب کرده و الان دوست اونا به حساب میاد!
به نظر من قسمت بیش تر رابطۀ ما با فرزندانمون در خردسالی شکل می گیره و اگه پایۀ این ارتباط قوی نباشه مطمئنا بعدها به مشکل بر می خوریم. و شروع این مشکل از یک مسألۀ ساده شروع میشه و اون مسأله چیزی نیست جز خودخواهی والدین.
1- وقتی مادری برای این که خودش افسردگی احتمالی نگیره و روحیه اش خوب باشه که تو فامیل همه بگن شاغل هست!!! بچۀ چهار ماهه شو به مهد و یا مادرش می سپره و با هزار پارتی و دردسر مشتاقه که بیاد و منشی یک اداره بشه و حقوقی بگیره که به سختی با هزینۀ رفت و آمد خودش و مهد بچه اش برابری می کنه، اونوقت چهارماهه ای که از هفت صبح تا 5 بعدازظهر تو مهد می مونه طبیعی هست اگه بیشتر از اونکه به مادرش دلبستگی داشته باشه به مربی مهدش وابسته و یا دلبسته باشه! و یا هر کسی که ازش مراقبت می کنه،مثلا مادربزرگش!
2- وقتی برای اندکی درآمد بیش تر ساعت کاری مون و زیاد می کنیم و یا کار بیشتر برای انجام در خونه مون قبول می کنیم و نه تنها وقتی رو به بچه مون اختصاص نمیدیم بلکه از دنیای مجازی برای سرگرم کردنش استفاده می کنیم چه انتظاری می تونیم ازش داشته باشیم...ضمن این که فرداها باید چندین برابر اون پولی رو که درآوردیم صرف نسخه های روانپزشک کنیم تا مشکلات خودمون رو با بچه هامون حل کنیم. در صورتی که می تونیم با خط کشیدن بر برخی خواسته های غیرمهم خودمون وقت مون رو به بچه ها اختصاص بدیم.
3- وقتی در سنی که باید هم بازی کودکانه های فرزندمون باشیم به فکر رسیدگی به خواسته ها و رسیدن به آرزوهای خودمون هستیم که سال ها برای دست یابی به اونا وقت داشته ایم و انجام نداده ایم، چطور می تونیم فردا ادعا کنیم که با بچه هامون ارتباط دوستی داریم...
4- وقتی به بهانه های واهی و متعدد ارتباط مون رو با فامیل محدود می کنیم و به جای این که اندکی آستانۀ تحمل مون رو بالا ببریم ارتباط رو قطع میکنیم نمی تونیم انتظار داشته باشیم که بچه مون تو خونه از مصاحبت با در و دیوار لذت ببره و بدون شک کاملا حق با اونه اگه برای پیدا کردنِ دوست به فضای مجازی پناه ببره!
5- وقتی حتی تعطیلی جمعه ها رو از بچه هامون دریغ می کنیم و با اونا بیرون نمیریم تا ضمنِ تخلیه شدنِ انرژی شون هفتۀ بعد رو با انرژی مضاعف شروع کنند، اونا مجبور میشن سرشون رو در گوشی شون فرو ببرند!
6- وقتی یک سری مسائل غیر مهم رو برای خودمون و فرزندانمون تبدیل به ارزش می کنیم طبیعی هست که گرایش اون ها به همون سمت میره. من به ندرت می بینم دانشجوهای درسخون گوشی های آن چنانی داشته باشند و یا حداقل مُدام سرشون به گوشی گرم باشه! چون درس خوندن براشون یک اولویت اساسی به حساب میاد و وقت شون رو این طوری تلف نمی کنند. و برعکسش رو در مواردی می بینم که یک دختر خانم دانشجو تنها چیزی که براش اهمیت نداره درس هست و مدام در حال رسیدگی به ظاهری هست که در اوج لطافت اصلا نیازی به اون همه رسیدگی نداره! و این نشون میده ارزش شدن این مسأله برای دختری در این سن داره بهش ضربه می زنه!
7- و البته که منظورم این نیست که خودمون رو تمام وقت وقفِ بچه ها کنیم! گاهی رسیدگی بیش از حد و تمام وقت به بچه ها هم باعث میشه اونا بی مسئولیت و بی اراده و متوقع بار بیان. بلکه بهتره همیشه حد رونگه داریم و متاسفانه من این روزها می بینم ترازو به سمت رسیدگی به اهداف خودمون سنگین تر شده و خدا بخیر کنه عاقبت بچه هامون رو
اینا مواردی بود که خودم رعایتشون می کنم یک سری موارد دیگه هم هست که چون خودم هم رعایت نمی کنم به خودم اجازۀ بیان کردنش رو هم نمیدم
مامان مریم
13:21 1393/8/26
الهام جونم میشه برام بگی این دوست شدن با بچه ها که از بچگی پایه گذاری میشه چطور رقم میخوره؟؟
میخوام بدونم به جز بازی با بچه ها....وقت گذاشتن و بیرون بردن....تو منگنه نزاشتن و اجبار به آموزش سخت و خارج از سن نداشتن و ندادن گوشی و تبلت و بازی کامپیوتری دیگه چیکار میشه کرد تا پایه این دوستی با والدین قوی باشه؟
من دوست دارم با آیدینم به جز رابطه مامان و بابا و فرزندی واقعا یه رابطه دوستانه تو بزرگسالیش داشته باشم و میخوام اگه میشه از حالا جز اینها کار دیگه ای بکنم انجام بدم..
البته اول از عطرا جونم عذر میخوام....ولی این پایه رو قوی کردن واقعا برای اینکه بعد ها بچه هامون درست بودن حرفامونو قبول کنن و سراغ چیزی که براشون خوب نیست نرن مهمه
میخوام بدونم به جز بازی با بچه ها....وقت گذاشتن و بیرون بردن....تو منگنه نزاشتن و اجبار به آموزش سخت و خارج از سن نداشتن و ندادن گوشی و تبلت و بازی کامپیوتری دیگه چیکار میشه کرد تا پایه این دوستی با والدین قوی باشه؟
من دوست دارم با آیدینم به جز رابطه مامان و بابا و فرزندی واقعا یه رابطه دوستانه تو بزرگسالیش داشته باشم و میخوام اگه میشه از حالا جز اینها کار دیگه ای بکنم انجام بدم..
البته اول از عطرا جونم عذر میخوام....ولی این پایه رو قوی کردن واقعا برای اینکه بعد ها بچه هامون درست بودن حرفامونو قبول کنن و سراغ چیزی که براشون خوب نیست نرن مهمه
الهام
13:51 1393/8/26
مریم جانم آفرین بر شما بخاطر این دیدگاه عالی تون.
همۀ اینها که شما گفتی رو شامل میشه+ حق دادن به اونها بخاطر برخی رفتارهاشون و پذیرفتنِ این که بچه اند (انتظار بیش از حد از بچه ها باعث میشه حوصلشون از بکن و نکن های ما سربره و دیگه به حرف مون گوش ندن!)+ واگذاری مسئولیت های مناسب سن شون به بچه ها (که نشون دهندۀ اعتمادِ ما به اونهاست ودر شکل گیری اعتماد متقابل موثره)+پذیرفتنِ اون ها به همون صورتی که هستند (و باعث میشه اونا هم ما رو با همۀ کم و کاستی هامون بپذیرند و توقعات آن چنانی ازموننداشته باشند)+ محبت های به اندازه ای (و نه بی حد و حصر) که اونا رو لبریز می کنه و از توجه خواستن و محبت خواستن از غیر بی نیاز می کنه+آموختن گاهی "نه" گفتن بهشون از کودکی و حتی در مقابل خودمون!+ گاهی در حضور همسر و فرزندمون به اشتباهات خودمون اعتراف کنیم (البته در حدی که باعث سواستفادۀ بچه ها نشه) تا اون ها هم یاد بگیرند اشتباهاتشون رو بهمون بگن! و به وقتِ گفتن اشتباهاتشون صبور باشیم و تذکر را به زمانی موکول کنیم که هر دو در آرامش محض به سر می بریم.
راستش من همیشه شیوۀ تربیتی خودم بر اساس منطق پذیری و اعتماد سازی بوده و هست. قبلا در این پست در موردش توضیح داده ام:
http://alirezanoori.niniweblog.com/post451.php
و بسیار علاقه مندم نظرات دوستان رو هم در مورد این بحث بدونم. چون من هم مثل شما همیشه علاقه به برقراری یک ارتباط دوستانه با فرزندم داشته ام.
همۀ اینها که شما گفتی رو شامل میشه+ حق دادن به اونها بخاطر برخی رفتارهاشون و پذیرفتنِ این که بچه اند (انتظار بیش از حد از بچه ها باعث میشه حوصلشون از بکن و نکن های ما سربره و دیگه به حرف مون گوش ندن!)+ واگذاری مسئولیت های مناسب سن شون به بچه ها (که نشون دهندۀ اعتمادِ ما به اونهاست ودر شکل گیری اعتماد متقابل موثره)+پذیرفتنِ اون ها به همون صورتی که هستند (و باعث میشه اونا هم ما رو با همۀ کم و کاستی هامون بپذیرند و توقعات آن چنانی ازموننداشته باشند)+ محبت های به اندازه ای (و نه بی حد و حصر) که اونا رو لبریز می کنه و از توجه خواستن و محبت خواستن از غیر بی نیاز می کنه+آموختن گاهی "نه" گفتن بهشون از کودکی و حتی در مقابل خودمون!+ گاهی در حضور همسر و فرزندمون به اشتباهات خودمون اعتراف کنیم (البته در حدی که باعث سواستفادۀ بچه ها نشه) تا اون ها هم یاد بگیرند اشتباهاتشون رو بهمون بگن! و به وقتِ گفتن اشتباهاتشون صبور باشیم و تذکر را به زمانی موکول کنیم که هر دو در آرامش محض به سر می بریم.
راستش من همیشه شیوۀ تربیتی خودم بر اساس منطق پذیری و اعتماد سازی بوده و هست. قبلا در این پست در موردش توضیح داده ام:
http://alirezanoori.niniweblog.com/post451.php
و بسیار علاقه مندم نظرات دوستان رو هم در مورد این بحث بدونم. چون من هم مثل شما همیشه علاقه به برقراری یک ارتباط دوستانه با فرزندم داشته ام.
مامان مریم
14:05 1393/8/26
خیلی خیلی ممنونم الهام جون
من به جز جمع کردن اسباب بازی ها و کتاب هاش مسئولیتی تا به حالا بهش ندادم و بیشتر رو این موضوع کار میکنم
درباره محبت بی حد و حصر هم باید بیشتر کار کنم و تا حالا متوجه این نکته نشده بودم که با محبت زیاد از توجه بی نیاز میشه.....فکر میکردم بهش اعتماد به نفس بالایی میدم ولی حرفت درسته...یکی از علت های رهبر بودن آیدین تو بچه ها همین بی نیازی به توجه میتونه باشه...ممنونم از یاداوریش دوستم
و اینکه گاهی به اشتباهاتمون اعتراف کنیم تا اونها هم یاد بگیرن....البته تو این مورد آیدین چون همیشه اشتباهاتش بدون توبیخ در اون لحظه پذیرفته شده همیشه صادق بوده ولی الگو بودن هم میتونه مهم باشه
خیلی استفاده کردم عزیزم...ممنونم
من به جز جمع کردن اسباب بازی ها و کتاب هاش مسئولیتی تا به حالا بهش ندادم و بیشتر رو این موضوع کار میکنم
درباره محبت بی حد و حصر هم باید بیشتر کار کنم و تا حالا متوجه این نکته نشده بودم که با محبت زیاد از توجه بی نیاز میشه.....فکر میکردم بهش اعتماد به نفس بالایی میدم ولی حرفت درسته...یکی از علت های رهبر بودن آیدین تو بچه ها همین بی نیازی به توجه میتونه باشه...ممنونم از یاداوریش دوستم
و اینکه گاهی به اشتباهاتمون اعتراف کنیم تا اونها هم یاد بگیرن....البته تو این مورد آیدین چون همیشه اشتباهاتش بدون توبیخ در اون لحظه پذیرفته شده همیشه صادق بوده ولی الگو بودن هم میتونه مهم باشه
خیلی استفاده کردم عزیزم...ممنونم
الهام
14:31 1393/8/26
خیلی لطف داری مریم جون. وظیفه ست
مامان آیسو وآیسا
15:37 1393/8/26
عالی بود الهام جوووون ومریم جونم
راستش منم با دختر بزرگم دارم روی همین رابطه دوستانه کار میکنم '''گاهی باهاش درد ودل میکنم '''گاهیبهش میفهمونم که محرم اسرار منه خوب بالطبع اونم از این رفتار تاثیر میگیره
خدارو شکر الان که فقط ۷ ساله شه اندازه یه دختر چهارده ساله عاقل وهوشیاره!!!
واعتماد به نفس عالی داره وتو ی جمع همیشه جزو اون بچه هایی هست که تو چشمن
ومن از این بابت خوشحالم'''
راستش منم با دختر بزرگم دارم روی همین رابطه دوستانه کار میکنم '''گاهی باهاش درد ودل میکنم '''گاهیبهش میفهمونم که محرم اسرار منه خوب بالطبع اونم از این رفتار تاثیر میگیره
خدارو شکر الان که فقط ۷ ساله شه اندازه یه دختر چهارده ساله عاقل وهوشیاره!!!
واعتماد به نفس عالی داره وتو ی جمع همیشه جزو اون بچه هایی هست که تو چشمن
ومن از این بابت خوشحالم'''
مامان آیسو وآیسا
15:41 1393/8/26
دوست جونها ما مادران شاغل بسیار موفقی هم داریم که فرزندانشون خیلی موفق هستن وتربیت کاملی دارن'''اینم یه نکته که یادم رفته بود بگم'''
ومتاسفانه مادران شاغلی رو در اطرافیانم دیدم که دخترانشون باعث ابروریزیهای فراوانی شدن
متاسفانه اینم جزوی از واقعیتهای جامعه است'''
ومتاسفانه مادران شاغلی رو در اطرافیانم دیدم که دخترانشون باعث ابروریزیهای فراوانی شدن
متاسفانه اینم جزوی از واقعیتهای جامعه است'''
مامان مرمر
15:43 1393/8/26
آرمان من با عموزاده هاش تقریبا هم سنه ولی از موبایل وکامپیوتر هیچ نمیدونه فقط درحدی که یه آهنگ یا قصه براش بذاری و اون ببینه یعنی گاهی این موبایل وکامی نقش تی وی رو براش داره .برعکس پسرعموهاش همه بازی های موبایل رو یاد دارن واینکه چطور بازی ها رو بلوتوث کننن یا نصب کنند...در دیدگاه مادراشون بچه های باهوشی اند و سربلند به بچه هاشون افتخار میکننن....ولی من عقیده دارم همه ی بچه ها باهوشن و این ما بزرگترها هستیم که این هوشیاری رو هدایت میکنیم...جاری های من هوش بچه شون رو به اینصورت هدایت کردن خیلی هم راضی اند....منم بچه ام رو با ماشین واسباب بازی وتخیلاتش آزاد گذاشتم تا بچگی شو بکنه...و دخترم رو جوری هدایتش کردم که نه تنها از نظر درسی وانظباطی عالیه اخلاق ومنش وقار ومتانتش همیشه مثال زدنی بوده....پس منم سرم رو بالا میگیرم وبه دخترم وپسرم که از این دنیای به اصطلاح تکنولوژی سهمی ندارن افتخار میکنم...چون میدونم به موقعش خواهی نخواهی هم آیدا وارد این شبکه ها میشه البته با آگاهی وهم آرمان بلوتوث ونصب بازیها رو فرا خواهد گرفت .
مامان آیسو وآیسا
15:48 1393/8/26
نه باهوشی به اینها نیست دوست جون ''''متاسفانه بعضی ها تعریفشون از هوشیاری کلا متناقضه همینکه دختری بار بیاری که بتونی بهش واقف باشی ومتانتش زبانزد باشه خودش بزرگترین درایت مادرانه است که همه نمیتونن داشته باشن
مامان آیسو وآیسا
15:51 1393/8/26
صد البته معتقدم این ما پدر مادرهایم که عجله داریم کودکانمان زودتر بزرگ بشه برا مثال برا تولد یه بچه سه ساله تبلتیا گوشی موبایل میگیریم !!!شاید اصلا اون بچه درک ومفهومخاصی هم از وسیله ای که در اختیارش گذاشته شده نداره
ولی به اصرار برا اینکه بچمون مثلا جلوی دختر خاله پسر خاله یا دخترعمو وپسر عمو کمبود نداشته باشه در واقع داریم عقده های خودمون ارضا میکنیم تا نیاز بچه هامون
ولی به اصرار برا اینکه بچمون مثلا جلوی دختر خاله پسر خاله یا دخترعمو وپسر عمو کمبود نداشته باشه در واقع داریم عقده های خودمون ارضا میکنیم تا نیاز بچه هامون
مامان مریم
16:36 1393/8/26
دقیقا با عطرا جونم موافقم
این هدیه دادن گوشی و تبلت و .... تو سن دو و سه سالگی برای ارضا شدن خودمونه اول
آیدین من الان سه سال و یک ماهشه
اصلا نمیدونه تبلت چی هست؟!
تو همین سفرمون دست یه دختر بچه دو ساله تو هتل دید که خیلی هم حرفه ای باهاش بازی میکرد...آیدین گوشی موبایل منو برد و به اون بچه کلیپ شعر حسنی نگو بلا بگو رو نشون داد و دخترک تبلتشو فراموش کرد...
وقتی هنوز این چیزها برای بچه ها جذاب تره چرا با دست خودمون به سمت تکنولوژی هلشون بدیم!!
بعدش که اون دخترک سعی کرد بازی رو به آیدین نشون بده پسرم حوصله اش سر رفت و اومد پیش من...
با لبتاپ و گوشی هم فقط فیلم میبینه و کلیپ کودکانه و به قول مرمر جون تی وی میشه براش...
و من برعکس مامان های دیگه به این موضوع افتخار هم میکنم که برای پسرم خودم وقت میزارم نه اینکه اینارو بدم دستش تا خودشو سرگرم کنه....مگه چند سال بچگی داره که از سرم بازش کنم!؟
مامانی جونم خیالت راحت هر تجربه به درد بخوری داشته باشم مثل خودت که با مهربونی میبخشی میام سراغت
این هدیه دادن گوشی و تبلت و .... تو سن دو و سه سالگی برای ارضا شدن خودمونه اول
آیدین من الان سه سال و یک ماهشه
اصلا نمیدونه تبلت چی هست؟!
تو همین سفرمون دست یه دختر بچه دو ساله تو هتل دید که خیلی هم حرفه ای باهاش بازی میکرد...آیدین گوشی موبایل منو برد و به اون بچه کلیپ شعر حسنی نگو بلا بگو رو نشون داد و دخترک تبلتشو فراموش کرد...
وقتی هنوز این چیزها برای بچه ها جذاب تره چرا با دست خودمون به سمت تکنولوژی هلشون بدیم!!
بعدش که اون دخترک سعی کرد بازی رو به آیدین نشون بده پسرم حوصله اش سر رفت و اومد پیش من...
با لبتاپ و گوشی هم فقط فیلم میبینه و کلیپ کودکانه و به قول مرمر جون تی وی میشه براش...
و من برعکس مامان های دیگه به این موضوع افتخار هم میکنم که برای پسرم خودم وقت میزارم نه اینکه اینارو بدم دستش تا خودشو سرگرم کنه....مگه چند سال بچگی داره که از سرم بازش کنم!؟
مامانی جونم خیالت راحت هر تجربه به درد بخوری داشته باشم مثل خودت که با مهربونی میبخشی میام سراغت
مامان مریم
18:29 1393/8/26
و یه چیز دیگه
چرا اجازه نمیدیم بچه هامون مثل بچگی های خودمون برای داشتن چیزی انتظار بکشن.....عکسشو اول جمع کنن....آرزوش کنن
یه مدت از پشت ویترین تماشاش کنن و بارها و بارها درخواست کنن و ما هم بگیم پولاتو جمع کن تا از داشتن اون چیز مثل بچگیهامون ذوق کنن و روز قبل از خریدنش تا صبح نخوابن....
چرا همه چیزو حاضر و آماده قبل درخواست بهشون میدیم و بعد میگیم بلد نبود نگه داره و زیرش مونده و شکسته و یا اصلا استفاده نمیکنه
من نمیگم خودم همچین مامانی هستم اما بعد چند تا کیسه بزرگ ماشین اسباب بازی فراموش شده جمع کردن و بعد دیدن اینکه هر اسباب بازی جدیدی فقط 1 ساعت براش عزیزه فهمیدم این روشمون اشتباهه....پس چرا ما بچگی هامون یه عروسک رو سالها تو بغلمون داشتیم و الان بچه ها....
من اگه یه روزی برای پسرم تبلت بخرم وقتی میشه که اولا حداقل پنج سالش باشه و بعد بارها بخوادش و منتطرش بمونه و براش صبر کنه تا قدرشو بدونه و بتونم براش شرط و شروط استفاده هم بزارم
چرا اجازه نمیدیم بچه هامون مثل بچگی های خودمون برای داشتن چیزی انتظار بکشن.....عکسشو اول جمع کنن....آرزوش کنن
یه مدت از پشت ویترین تماشاش کنن و بارها و بارها درخواست کنن و ما هم بگیم پولاتو جمع کن تا از داشتن اون چیز مثل بچگیهامون ذوق کنن و روز قبل از خریدنش تا صبح نخوابن....
چرا همه چیزو حاضر و آماده قبل درخواست بهشون میدیم و بعد میگیم بلد نبود نگه داره و زیرش مونده و شکسته و یا اصلا استفاده نمیکنه
من نمیگم خودم همچین مامانی هستم اما بعد چند تا کیسه بزرگ ماشین اسباب بازی فراموش شده جمع کردن و بعد دیدن اینکه هر اسباب بازی جدیدی فقط 1 ساعت براش عزیزه فهمیدم این روشمون اشتباهه....پس چرا ما بچگی هامون یه عروسک رو سالها تو بغلمون داشتیم و الان بچه ها....
من اگه یه روزی برای پسرم تبلت بخرم وقتی میشه که اولا حداقل پنج سالش باشه و بعد بارها بخوادش و منتطرش بمونه و براش صبر کنه تا قدرشو بدونه و بتونم براش شرط و شروط استفاده هم بزارم
مامان آیسو وآیسا
18:40 1393/8/26
البته من خودم تبلت دارم وفقط مال منه هیچوقت به دختر بزرگم که هفت سالشه نگفتم این مال شماست گفتم مال من وباباست هر از گاهی بهش اجازه میدم باهاش بازی کنه (شاید خودخواهی تلقی بشه)
یا با گوشیهامون هم ولی دیگه نه در حد افراطی که بخوام برااینکه خودم راحت باشم یه گوشی یا تبلت دایما بدم دستش تا سراغمو نگیره یا به پر وپام نپیچه '''
حتی موقعی که میخواد سی دی ببینه تو لپ تاب سعی میکنم همیشه بهش اجازه ندم تا حریم خیلی چیزها رو یاد بگیره وحفظ کنه'''
اینها تنها نمونه هایی از برخوردهاست که من بنظر خودم حس میکنم مفیده'''
مگه من که بچه بودم کامپیوتر داشتم یا گوشی یا تبلت !!!نداشتم ولی با یه دونه عروسک وچند وسایل بازی ساده خوشحالترین وخوشبخترین بودم''''
متاسفانه رفتارهای غلط من وامسال من باعث شده که بچه های امروزی هیچ کمبودی نداشته باشن''''داشتن انواع اقسام اسباب بازیها وعروسکها و۰۰۰
برا همین نمیتونیم انتظار داشته باشیم بچه هامون خلاق باربیان برا اینکه همیشه لقم آماده تو دهنشو ن گذاشتیم هیچوقت بهشون یاد ندادیم یه قل ودوقل یالی لی یا گل یا پوچ وکلی بازی خاطره انگیزه دیگهباعث شده که ماها رو پای خودمون بایستیم '''
یا با گوشیهامون هم ولی دیگه نه در حد افراطی که بخوام برااینکه خودم راحت باشم یه گوشی یا تبلت دایما بدم دستش تا سراغمو نگیره یا به پر وپام نپیچه '''
حتی موقعی که میخواد سی دی ببینه تو لپ تاب سعی میکنم همیشه بهش اجازه ندم تا حریم خیلی چیزها رو یاد بگیره وحفظ کنه'''
اینها تنها نمونه هایی از برخوردهاست که من بنظر خودم حس میکنم مفیده'''
مگه من که بچه بودم کامپیوتر داشتم یا گوشی یا تبلت !!!نداشتم ولی با یه دونه عروسک وچند وسایل بازی ساده خوشحالترین وخوشبخترین بودم''''
متاسفانه رفتارهای غلط من وامسال من باعث شده که بچه های امروزی هیچ کمبودی نداشته باشن''''داشتن انواع اقسام اسباب بازیها وعروسکها و۰۰۰
برا همین نمیتونیم انتظار داشته باشیم بچه هامون خلاق باربیان برا اینکه همیشه لقم آماده تو دهنشو ن گذاشتیم هیچوقت بهشون یاد ندادیم یه قل ودوقل یالی لی یا گل یا پوچ وکلی بازی خاطره انگیزه دیگهباعث شده که ماها رو پای خودمون بایستیم '''
مامان آیسو وآیسا
18:42 1393/8/26
باهات موافقم مریم جووون
مامان مرمر
20:39 1393/8/26
ای گفتی مامان آیسو یه قل دوقل ...ما اغلب شبها با دخترم وشوهرم اسم فامیل بازی میکنیم اصلا یادم به یه قل دوقل نبود ممنون از یادآوریت
مامان آیسو وآیسا
21:01 1393/8/26
خواهش میکنم مر مر جون ''''بنظرم همون یه قل دوقل جزو سخترین بازیهابود که باعث میشد تمرکزمون بالابره خداییییییییییی?????
مریم(مامان کیان)
14:20 1393/8/28
در راستای اون یه قل دوقل یه بازی هم من یادتون میارم اونم نقظه خط که من تازه به کیان یاد دادم و خیلی برای بچه ها جذابه و مدتها باهاش سرگرم میشن .....
و اینکه کمک میکنه دقتشون هم بالا بره
و اینکه کمک میکنه دقتشون هم بالا بره
مامان آیسو وآیسا
16:45 1393/8/29
موافقم منم سعی میکنم به دخترها یاد بدم چون خیلی جذابه این بازی
✿♡سهیلا مامان آیسا♡✿
15:39 1393/9/19
سلام دوستم.
من که به شخصه از این برنامه ها متنفرم.وهیچ وقت هم سراغشون نمیرم وهمیشه یه ترسی ته دلم وجود داره.خیلی از زندگی ها از همین طریق نابود شدن(دیدم که میگم).به نظر من برای فرهنگ ما این چیزها زیادیه.نمیگم تکنولوژی بده نه ولی ما جنبه شو نداریم.
ببوس دخملی ها رو
من که به شخصه از این برنامه ها متنفرم.وهیچ وقت هم سراغشون نمیرم وهمیشه یه ترسی ته دلم وجود داره.خیلی از زندگی ها از همین طریق نابود شدن(دیدم که میگم).به نظر من برای فرهنگ ما این چیزها زیادیه.نمیگم تکنولوژی بده نه ولی ما جنبه شو نداریم.
ببوس دخملی ها رو
و البته باهاتون موافقم که آدم ها رو از هم دور می کنه! من بارها تو مهمونی ها به وفور دیده ام که خیلی از حاضران در واقع غائب هستند و فقط به وقتِ خوردن حضور جسمی و ذهنی دارند! و در سایر موارد فقط جسدشون اونجا نشسته و صرفا حضور فیزیکی دارند
به نظر من استفاده از این شبکه ها برای ارتباط با دوستان و فامیلی که راه دور هستند خیلی خوبه ولی گروه ها و مطالبی که شاید فقط ده درصدشون مفید هستند غیر از این که وقت آدم و تلف می کنه و شارژ گوشی رو زود به زود خالی می کنه و همۀ تنظیمات گوشی رو به هم می ریزه منفعت دیگه ای نداره!
و گاهی اوقات هم که شایع شدن یک سری مطالب فقط آرامش آدم و بر هم میزنه.
من چند وقت قبل برای ارتباط با چند دوست که خارج از کشور هستند وایبر و روی گوشیم نصب کردم ولی بعد از چند ماه که دیدم واقعا وقت گیر هست و مُخل آرامش از گوشیم حذفش کردم! و کما فی السابق ارتباطم رو با دوستانم از طریق ایمیل ادامه میدم...