دوست دارم بچه دار بشم ولی..

دلم میخواد یه نی نی کوچولو بیارم ولی تو شهرستان دور از خانواده ام هستم و همسرم هم مطمئن ام هیچ کمکی بهم نمیکنه که هیچ کلی از مسئولیت های اون رو هم من باید انجام بدم. حتی از رانندگی هم بدش میاد و از صبح تا شب سر کاره و خلاصه انگار نیست...
تازه گاهی یه رفتارهایی داره که بعد چند سال انگار با هم غریبه ایم و ازش بدم میاد. حالا با این سن سی سالگی و این وضعیت دلم بچه هم میخواد و گاهی هم نمیخواد. چی کار کنم؟

1392/3/16 #پیش از بارداری #سایر موارد

برای جواب به سوالات می بایست عضو نی نی وبلاگ باشید

نی نی وبلاگی ام (ورود)
نی نی وبلاگی نیستم (ثبت نام)

زینب فتوحی 17:52 1392/3/16 عزیزم من شما رو منع نمی کنم از بچه دار شدن چون واقعا نعمتی هست که باید حسش کنی تا ببینی چقدر لذت بخشه ولی منم همین مشکلی که شما ازش میترسی برام بوجود اومده و اوضاعم دقیقا مثل شماست از خانواده ام دور هستم تو شهرستان صبح تا شب شوهرم سر کاره و اصلا کمکی تو بزرگ کردن بچه نمیکنه مخصوصا الان که وضع اقتصادی بدتر هم شده اون هم بیشتر سر کار میمونه دارم دیوونه میشم جالب اینجاست که منم از بقیه مامان ها کمک خواستم و سوالم بعد از شما اومده

ماناز 20:01 1392/3/16 دوست عزیز من هم در شرایطی بار این مسوولیت را به دوش کشیدم که مانند شما کمک زیادی نداشتم اما توکلم به خدا بود نه خلق خدا.روی این حساب بارداری خود را عقب نیندازید خیلی ها مانند شما هستند.ولی قبل از همه، روابطتان را با همسرتان بهبود بخشید چون غیر مستقیم در دوران بارداری ودر امر بچه داری تاثیر منفی اش را می گذارد این بیشتر اهمیت دارد نه صرف تنها بودن وکمک نداشتن.

مام 23:08 1392/3/16 من كه اگه روابط صميمانه اي نداشتم با همسرم؛ هرگز بچه دار نميشدم. چون خيلي مهمه اين موضوع عزيزم. وقتي بچه مياد خواه ناخواه شما درگير بچه ميشين و اين فاصله با همسرتون بيشتر و بيشتر ميشه...

زهرا مامان ایلیا جون 05:05 1392/3/17 سلام عزیزم سعی کن بیشتر به همسرت محبت کنی و انو جذب محیط خونه کنی و بعد به فکر بچه باش عزیزم من هیچ کس و نداشتم که کمک حالم باشه و حتی بدترین اتفاق هم تو بارداری برام افتاد اما تمام امیدم به خدا بود و خدا کمکم کرد
بچه نعمت بزرگبه تجربه اش کن
از سختی ها نترس به خودت قوت قلب بده سعی کن محکم باشی
من تنها بچه رو بزرگ کردم که هیچ بزرگترین غم عالمم رو دلم بود اخه تو بارداری مادرم از دنیا رفت و من خیلی خودمو باخته بودم به کمک خدا به زندگی برگشتم

فرزند مهدوی 19:36 1392/3/17 دوست عزیز بهتره از لحاظ فکری روی خودتون کار کنید، روحیه خودتون رو تقویت کنید، برای بچه دار شدن هم بهتره رضایت همسرتون رو جلب کنید، در ضمن گفنگوی حضوری با یک مشاور خبره هم می تونه مفید باشه!!!

مامان مانی 02:13 1392/3/18 چیزی که خیلی مهمه اینه که بچه تون توی یه محیط گرم بزرگ شه پس قبلش حتما سعی کن روابطتون رو تقویت کنی.البته گاهی اوقات وجود یه بچه هم می تونه به زندگی تون گرمی ببخشه به شرطی که بسترش فراهم باشه.

مامان ندا 10:44 1392/3/18 سلام گلم منم وضعیتی شاید بدتر از شما داشتم شوهرم شمالیه خودم شیرازی وقتی حامله شدم 30 سالم بود بوشهر زندگی میکردم شوهرم ساعت 7 صبح میرفت زودترین ساعتی که میومد 8 شب بود گرمای بوشهر ویار شدید من همه کارهای خونه کارهای شوهرم اونم بعضی روزها کارهامو میکرد ولی واقعا گرفتار بود و خسته میشد تازه با این احوال مادرش اینا 2ماه تموم دوران بارداریم اومده بودن اونجا منم که رودربایسی داشتم باهاشون کلی دوران بدی گذروندم ولی خدا رو شکر پسرم به دنیا اومد حالا 4 سالشه دوست و همدم خوبیه برام چون شوهرم مهندس عمرانه ما همش در حال کوچی به این شهر و اون شهریم الانم تبریزیم به خاطر زلزله زده ها ولی خیلی خوبه محبت ها رو بچه پررنگ تر میکنه گرمی خونه زیاد میشه تازه توسن پسر من یه دوست خیلی باحال میشه برا مادر هرچی دیرتر بشه انگیزه آدم کمتر میشه البته اگه خودتون علاقه داشته باشین به بچه دار شدن البته موقع بارداریم یه مدتم خونه مادرم بودم اون میومد پیشم میگذره فقط نه ماههههه فدات شم پرحرفی کردم

آرزو 08:06 1392/3/19 به نظر من اول روابط زن و شوهر باید متعادل باشه بعد بچه دار بشن چون در غیر اینصورت زود هم بچه هم زندگی خسته ات میکنه و راه برگشت نداری دوری از خانواده مساله تازه ای نیست خیلی ها این مشکل رو دارن حتی ممکن بود نزدیکشون هم باشی ولی به نظرم اگه با همسرت در مورد بچه و زندگی توافق نداری بچه دار نشو چون پشیمون میشی

مامان پريناز 00:09 1392/5/23 مامان گل درسته که باید روی روابطت با شوهرت کار کنی وباهاش صحبت کنی ولی فقط زمانی بچه دار شو که بتونی 70 تا 80 درصد ه بکاراشو خودت بکنی من خودم شمالیم اما مشهد زندگی میکنم 5 ماه بعد ازدواجم هم حامله شدم اینجا هم کمکی ندارم خدا کمکم کرد الان دخترم 9 ماهشه از واکسن بچه تا غذا دادن بچه کار خودمه شوهرم 8 شب میاد باشه هم زیاد کمک نمیکنه خیلی کم فقط یه چیز خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخیییییییییییییییییلییییییییییی مهمه اونم اینکه شوهرت هم بچه بخواد واااااااای چه قدر حرف زدم

سوال و 9 جواب

دوست دارم بچه دار بشم ولی..

سوالات اخیر در همین موضوع

تغییر تیتر بتا

تصمیم گیری واسه اقدام به بارداری با داشتن دوقلو5ساله

سلامت دندان ها قبل از اقدام به بارداری

ماه اول اقدامم و۹روزپریودعقب انداختم باردارهم نیستم.آیا مشکلی پیش