سوال و 15 جواب
(آخرین جواب : 92/9/18)دخترم به رفتن به مهد ادامه بده یا نه
سلام دوستان خوبم
دخترم یک ماهه دیگه مونده که 4 سالش تموم بشه با علاقه زیادی که به رفتن به مهد داشت گذاشتم بره واز اونجایی که بدنش در مقابل بیماری مقاومت نداره زود از دیگران بیماری رو می گیره از اول مهر تا حالا چندبار مریض شده اونم از بچه های مهد گرفته چندبار می خواستم که نذارم بره ولی خودش اصرار کرد که دوست داره بره دلم سوخت گذاشتم ولی اینبار مریض شد اونم استفراغ شدید همش باید تنم بلرزه که نکنه داداشش رو هم مریض کنه تا حالا چند بار هم بیماریش بهش سرایت کرده حالا گفتم نذارم بره مهد خودش دوست داره میگه بذار برم وچون من مشغلم زیاده نمی تونم تو خونه زیاد از لحاظ اموزشی باهاش کار کنم واونجا خیلی چیز یاد گرفته حالا نمی دونم بذارم بره یا نه لطفآ شماتو این دو دلی به من کمک کنید البته سال دیگه هم باید دوباره بره مهد
دخترم یک ماهه دیگه مونده که 4 سالش تموم بشه با علاقه زیادی که به رفتن به مهد داشت گذاشتم بره واز اونجایی که بدنش در مقابل بیماری مقاومت نداره زود از دیگران بیماری رو می گیره از اول مهر تا حالا چندبار مریض شده اونم از بچه های مهد گرفته چندبار می خواستم که نذارم بره ولی خودش اصرار کرد که دوست داره بره دلم سوخت گذاشتم ولی اینبار مریض شد اونم استفراغ شدید همش باید تنم بلرزه که نکنه داداشش رو هم مریض کنه تا حالا چند بار هم بیماریش بهش سرایت کرده حالا گفتم نذارم بره مهد خودش دوست داره میگه بذار برم وچون من مشغلم زیاده نمی تونم تو خونه زیاد از لحاظ اموزشی باهاش کار کنم واونجا خیلی چیز یاد گرفته حالا نمی دونم بذارم بره یا نه لطفآ شماتو این دو دلی به من کمک کنید البته سال دیگه هم باید دوباره بره مهد
1392/9/17
#کودک
#سایر موارد
نی نی وبلاگی ام (ورود)
نی نی وبلاگی نیستم (ثبت نام)
مامان کیانا و صدرا
09:45 1392/9/17
مامان آرتین جون راست میگن.بتونین بهار بفرستینش خیلی بهتره.ولی باید یه جورایی وسیله سرگرمیشو فراهم کنین.شما بیشتر درگیر پسر کوچولو هستین و مسلما خیلی وقت برای دختری ندارین.هر روز صبح بهش یه قاشق عسل بدین خیلی به بالا رفتن ایمنی بدنش کمک میکنه.استفراغشم شاید از سرما خوردگیش باشه چون دختر منم بچه که بود همین طور میشد.بهتر بود کلا امسال نمیذاشتینش چون حالا قانع کردنش سخته چون میبینه شما بیشتر به داداشش توجه دارین(البته مجبورین)محیط مهدو بیشتر دوست داره.چون بهش خوش میگذره.نهایتا این شما و پدرش هستین که با توجه به روحیه و وضعیت جسمیش بهترین تصمیمو باید بگیرین.موفق باشین.
ماناز
09:49 1392/9/17
دوست عزیز به نظر من مهد فقط برای موارد ضروری وشاغل بودن مادر توجیه دارد ان هم اگر مادری واقعا فردی را نداشته باشد تا از بچه اش در محیط خانه مراقبت کند.فواید مهد در مقابل ضررهایی که به از هر لحاظ به بچه ها میرساند هیچ است .من خودم خوشبختانه دحترم را به محیط مهد نسپردم واز این بلایا در امان بود تا زمانی که به پیش دبستانی رفت .اورا تنها به کلاسهای حفظ قران از 4 سالگی بردم که هنوز هم اثار پربرکتش را درزندگی ام حس می کنم.شما اگر می خواهید کاری برای بچه تان در این سن بکنید کلاسهای حفظ قران هم درروح انها اثار معنوی زیادی دارد وهم به تقویت حافظه انها کمک می کند او الان خیلی چیزهایی که در کتاب درسی اش است را به سرعت به ذهنش میسپارد واز خیلی جهات از همکلاسی هایش جلوتر است..بچه ها در مهد خیلی الگوهای نامناسب دیگری را میبینند واین که هیچ مربی بهتر ومهربانتر از مادر نیست پس برایش مادری کنید تا بعدا پشیمان نشوید .مریضی جسمی فقط یکی از جنبه های منفی ان است شاید شما از خیلی جنبه های منفی دیگر ان غافل باشید.
مامان آرمان
10:44 1392/9/17
سلام مامان مهربون
بچه ها وقتی تازه وارد مهد میشن تقریبا سال اول بیشتر و سال بعد کمتر و هرچه از مدت حظورشون در مهد بگذره خیلی کمتر مریض میشن.ولی سختی اش همان سال اول هستش که بچه ها شاید در ماه 2 بار سرما بخورند و یا بیمار بشن.این بستگی به میزان تحمل و صبر شما داره.بچه هایی که بیشتر مریضیها را در زمان مهد گرفتند در دوران مدرسه کمتر دچار مشکل میشند.اما بچه هایی که کمتر به مهد رفتند عوضش را در مدرسه درمیارند.پسر من سال اول بسیار زیاد و سال بعدش کمتر و امسال فقط یکبار اون هم یک روزه بیمار شد چون مقاومته بدنش بیشتر شده.همکلاسیهاشم همینطورند.البته باید بگم که سال اول که خیلی مریض شد برام سخت بود.فصل پاییز و زمستون مریضی بیشتره اما تو فصل گرما هم مریضیهای دیگه ای مثل آبله مرغان و اسهال زیاد میشه.بچ های تو خونه هم به محض برخورد با بقیه بچه ها در محیطی خارج از مهد باز در معرض خطر بیمار شدند و این قضیه مهد شاید بهانه ای باشه.
بچه ها وقتی تازه وارد مهد میشن تقریبا سال اول بیشتر و سال بعد کمتر و هرچه از مدت حظورشون در مهد بگذره خیلی کمتر مریض میشن.ولی سختی اش همان سال اول هستش که بچه ها شاید در ماه 2 بار سرما بخورند و یا بیمار بشن.این بستگی به میزان تحمل و صبر شما داره.بچه هایی که بیشتر مریضیها را در زمان مهد گرفتند در دوران مدرسه کمتر دچار مشکل میشند.اما بچه هایی که کمتر به مهد رفتند عوضش را در مدرسه درمیارند.پسر من سال اول بسیار زیاد و سال بعدش کمتر و امسال فقط یکبار اون هم یک روزه بیمار شد چون مقاومته بدنش بیشتر شده.همکلاسیهاشم همینطورند.البته باید بگم که سال اول که خیلی مریض شد برام سخت بود.فصل پاییز و زمستون مریضی بیشتره اما تو فصل گرما هم مریضیهای دیگه ای مثل آبله مرغان و اسهال زیاد میشه.بچ های تو خونه هم به محض برخورد با بقیه بچه ها در محیطی خارج از مهد باز در معرض خطر بیمار شدند و این قضیه مهد شاید بهانه ای باشه.
عاشق و دلباخته حديثه
11:21 1392/9/17
مهد کودک محلی است برای مراقبت، شناخت استعدادها، پرورش عاطفی، جسمی، هوشی، رفتاری (اجتماعی) گفتاری و رشد خلاقیت کودکان در سن پیش از دبستان است. البته به شرطي كه در حد ضرورت باشد.
مام
12:02 1392/9/17
به نظر من بزارید بره حالا که اینقدر هم علاقه داره .
اوایلش کمی بیشتر مریض میشه و بعد دیگه مقاومت بدنش بالا میره.
من وقتی 3 یا 4 ساله بشن دیگه میذارمشون مهد.
اوایلش کمی بیشتر مریض میشه و بعد دیگه مقاومت بدنش بالا میره.
من وقتی 3 یا 4 ساله بشن دیگه میذارمشون مهد.
ماناز
12:38 1392/9/17
مادران عزیز به نظر شما گذاشتن بچه ها در مهد به علت این که مقاومت بدنشان دربرابر انواع بیماری ها زیاد شود تا بعدها مثلا در مدرسه به مشکل برنخورند راه حل درستی است؟چرا برخی این گونه فکر می کنند؟ حتی رشد استعداها ومهارتها هم چاره دیگری جز مهد ندارد؟چرا برای حل یک مشکل چند مشکل دیگر را برای خودودلبندمان ایجاد کنیم؟
مام
12:51 1392/9/17
ماناز عزیز من فکر می کنم در مهد مهارتهای اجتماعی خوبی رو می آموزند مخصوصا برای ما مادران شاغل این محیط برای فرزندانمون لازمه.
من الان از پرستار بچه ها و توی خونه بودنشون فوق العاده راضی ام . نه مریض میشوند و خیلی هم راحتند تا هر زمان بخوان می خوابند و مدل به مدل غذا و میوه هم براشون در اختیار هست
پرستار هم شکر خدا مهربان و فهمیده هست
ولی احساس می کنم از سال دیگه اگر مهد برن خیلی خوب میشه براشون از نظر رفتاری
یکی از آشنایان از وقتی بچه اش را مهد میفرسته خیلی اداب اجتماعی خوبی رو یاد گرفته در رو آهسته می بنده . جیغ و داد نمی کنه . حتی میبرتش توی اسباب بازی فروشی و اون بچه فقط یک اسباب بازی رو می دونه باید انتخاب کنه و ...
خیلی چیزهای دیگه که در جمع دیگر بچه ها و محیط آموزشی مهد فرا گرفته.
برای همین من فکر می کنم زیاد هم بد نباشه مهد رفتن
البته یه مهد خوب و درجه یک گذاشتن در درجه اول اهمیت هست.
باز هم شما تجربه تون بیشتره و خوشحال میشم از نظرتون استفاده کنم.
به نظرتون من نباید مهد بزارم بچه ها رو ؟ یعنی تا سن مدرسه با همین پرستار داشتن ادامه بدم؟
من الان از پرستار بچه ها و توی خونه بودنشون فوق العاده راضی ام . نه مریض میشوند و خیلی هم راحتند تا هر زمان بخوان می خوابند و مدل به مدل غذا و میوه هم براشون در اختیار هست
پرستار هم شکر خدا مهربان و فهمیده هست
ولی احساس می کنم از سال دیگه اگر مهد برن خیلی خوب میشه براشون از نظر رفتاری
یکی از آشنایان از وقتی بچه اش را مهد میفرسته خیلی اداب اجتماعی خوبی رو یاد گرفته در رو آهسته می بنده . جیغ و داد نمی کنه . حتی میبرتش توی اسباب بازی فروشی و اون بچه فقط یک اسباب بازی رو می دونه باید انتخاب کنه و ...
خیلی چیزهای دیگه که در جمع دیگر بچه ها و محیط آموزشی مهد فرا گرفته.
برای همین من فکر می کنم زیاد هم بد نباشه مهد رفتن
البته یه مهد خوب و درجه یک گذاشتن در درجه اول اهمیت هست.
باز هم شما تجربه تون بیشتره و خوشحال میشم از نظرتون استفاده کنم.
به نظرتون من نباید مهد بزارم بچه ها رو ؟ یعنی تا سن مدرسه با همین پرستار داشتن ادامه بدم؟
مامان نجمه
13:35 1392/9/17
سعيده جان بنظر من (البته نظر منو نخواستي ولي من ميدم هههه) اگر پرستار بچه ها خوبه ولش نكن. فكر مي كني مهد خوبه وگرنه همراه با چيزاي خوب چيزاي بد زيادي هم ياد مي گيرن حالا اين بچه آشناي شما استثنا اينقدر خوب شده . وگرنه تو اين سنهاي پايين مضراتش بيشتر از فوايدشه. حالا از سن يكسال قبل پيش دبستان يه چيزي ولي دو سه سال اصلا خوب نيست. تازه بچه هاي شما دوتا هستند با هم بازي مي كنن به پرستارشون هم بگو بهشون شعر ياد بده قصه بگه و نكات آموزشي يادشون بده و كلا پرستارشون رو هوشيار كن كه يه چيزايي رو يادشون بده و فقط به غذا و لباسشون نرسه
ماناز
13:53 1392/9/17
با کسب اجازه از "مامان ناهید جون "
دوست خوبم "مامان سهند وسپهر"جون اولا ممنونم بابت اظهار لطفتان که همیشه نسبت به بنده داشته اید .در پاسخ سوالتان عرض کنم که شما به قول معروف تنها نیمه پر لیوان را درباره مهد دیده اید که به نظر من این لیوان بیشترش خالی است .بهتر است پای صحبتهای مادرانی بنشینید که از روی اجبار بچه هایشان را به این محیط سپرده اند شما این طور که بیان کرده اید چنین تجربه ای را نداشته اید.بچه هایتان در محیط پاک خانه ان هم با یک پرستار که از ایشان راضی هستید (که مورد نادری است)،رشد کرده اند وبه حمد خدا نتیجه اش را هم تا الان دیده اید.ولی این را بدانید که بچه ها در مهد الگوهای رفتاری نامناسبی را هم یاد می گیرند بچه هایی که از هر مربی خود چیزی را می اموزند گاهی دچار سردرگمی در این بین میشوند نمی توانیم ادعا کنیم که همه مربیان مهد الگوهای خوبی هستند بالاخره در میان انها همه جور اخلاقی پیدا میشود ایا این را می توان با یک الگوی تربیتی به نام "مادر"مقایسه کرد البته مربیان خوب هم هستند که زحمت می کشند اما درصدشان انقدر نیست که سبب شود مهد را محیط خوبی برای رشد بچه ها بدانیم واین که انواع بچه ها با تنوعی از تربیتها دور هم هستند ان هم در سنین پایین که بچه درک درستی از خوب وبد ندارد.اگر می خواهید بچه در محیط اجتماعی رشد کند چرا از کلاسهای اموزشی که ساعتی هم هست استفاده نشود .در ان حد موردی ندارد اما در مهد جو طور دیگری است .به علاوه اگر بچه را طوری بار اوریم که خودش دنبال کشف مسایل باشد بهتر است .
به نظر من شما بهتر است بچه ها را به جای مهد تا سن پیش دبستانی به همین منوال رشد دهید بعد هم بدانید که اکثر این مهارتها را در پیش دبستانی که در مدرسه برگزار میشود ونه پیش دبستانی مهد( که فایده ای هم ندارد )یاد خواهند گرفت.
قبول کنید که مهد یک الگویی کاملا غربی است که کاملا خودش را در فرهنگ ما به زور جا داده است . بچه ها اداب اجتماعی را بیشتر در خانواده می اموزند تا مهد.این وظیفه بیشتر به عهده والدین است مگر بچه هایی که این موارد را رعایت می کنند همه از مهد انها را اموخته اند؟این ها برخاسته از یک جو سالم واجتماعی در محیط خانه است. در مقابل رفتارهای نامناسبی هم هستند که بچه ها از محیط مهد فرا می گیرند.
مادران شاغل که مجبورند از مهد استفاده کنند بر من خرده نگیرند روی صحبت من با مادرانی است که این کاررا می خواهند با اختیار ودلخواه خود انجام دهند.وگرنه که اجبار خیلی از قوانین زندگی را تغییر می دهد.
دوست خوبم "مامان سهند وسپهر"جون اولا ممنونم بابت اظهار لطفتان که همیشه نسبت به بنده داشته اید .در پاسخ سوالتان عرض کنم که شما به قول معروف تنها نیمه پر لیوان را درباره مهد دیده اید که به نظر من این لیوان بیشترش خالی است .بهتر است پای صحبتهای مادرانی بنشینید که از روی اجبار بچه هایشان را به این محیط سپرده اند شما این طور که بیان کرده اید چنین تجربه ای را نداشته اید.بچه هایتان در محیط پاک خانه ان هم با یک پرستار که از ایشان راضی هستید (که مورد نادری است)،رشد کرده اند وبه حمد خدا نتیجه اش را هم تا الان دیده اید.ولی این را بدانید که بچه ها در مهد الگوهای رفتاری نامناسبی را هم یاد می گیرند بچه هایی که از هر مربی خود چیزی را می اموزند گاهی دچار سردرگمی در این بین میشوند نمی توانیم ادعا کنیم که همه مربیان مهد الگوهای خوبی هستند بالاخره در میان انها همه جور اخلاقی پیدا میشود ایا این را می توان با یک الگوی تربیتی به نام "مادر"مقایسه کرد البته مربیان خوب هم هستند که زحمت می کشند اما درصدشان انقدر نیست که سبب شود مهد را محیط خوبی برای رشد بچه ها بدانیم واین که انواع بچه ها با تنوعی از تربیتها دور هم هستند ان هم در سنین پایین که بچه درک درستی از خوب وبد ندارد.اگر می خواهید بچه در محیط اجتماعی رشد کند چرا از کلاسهای اموزشی که ساعتی هم هست استفاده نشود .در ان حد موردی ندارد اما در مهد جو طور دیگری است .به علاوه اگر بچه را طوری بار اوریم که خودش دنبال کشف مسایل باشد بهتر است .
به نظر من شما بهتر است بچه ها را به جای مهد تا سن پیش دبستانی به همین منوال رشد دهید بعد هم بدانید که اکثر این مهارتها را در پیش دبستانی که در مدرسه برگزار میشود ونه پیش دبستانی مهد( که فایده ای هم ندارد )یاد خواهند گرفت.
قبول کنید که مهد یک الگویی کاملا غربی است که کاملا خودش را در فرهنگ ما به زور جا داده است . بچه ها اداب اجتماعی را بیشتر در خانواده می اموزند تا مهد.این وظیفه بیشتر به عهده والدین است مگر بچه هایی که این موارد را رعایت می کنند همه از مهد انها را اموخته اند؟این ها برخاسته از یک جو سالم واجتماعی در محیط خانه است. در مقابل رفتارهای نامناسبی هم هستند که بچه ها از محیط مهد فرا می گیرند.
مادران شاغل که مجبورند از مهد استفاده کنند بر من خرده نگیرند روی صحبت من با مادرانی است که این کاررا می خواهند با اختیار ودلخواه خود انجام دهند.وگرنه که اجبار خیلی از قوانین زندگی را تغییر می دهد.
مامان کیانا و صدرا
18:33 1392/9/17
سلام به همه ی دوستان.اول بگم یه مطلب تو وبم راجع به مهد گذاشتم،اگه دوست داشتین بخونین!دوم ما اینجا نظراتمونو میگیم که شاید با هم در تضاد باشه پس هیچ کس نباید ناراحت بشه.واما نکته ای که میخوام بگم:ببینید دوستان گل، من خودم مهد رفتنو تا سن قبل از 4سال دوست ندارم.ولی برای 4تا 6سال موافقم که بچه بره.حالا بعضی ها مجبورن شاغلن و از صبح زود تا بعدازظهر کودکو به مهد میسپارند از روی ناچاری و اجبار.اما مامانای غیر شاغل اگه کودکو در مهد میذارن میتونن مدتو محدود تر کنن و زودتر برن دنبال بچه.ماناز عزیزم نمیشه فقط به خاطر اینکه شاید بچه ی ما تو مهد حرف زشت یاد بگیره یا یه رفتار ناشایستو تقلید کنه نفرستیمش مهد.عزیزان مگه یادگیری کارهای زشت فقط در سنین مهد اتفاق میفته؟؟من در دوره متوسطه اول تدریس دارم چنان تقلیدکردنها بین بچه ها بالاست که تصورشم نمیتونین بکنین.مگه این دانش آموزان ما 4،5 ساله هستن؟13سالشونه یا بیشتر هنوز تحت تاثیر همدیگه هستن و بعضا کارهایی رو انجام میدن که قبلا نکردند.پس گناه بی ادب شدن یا ....بچه هامونو به گردن مهد نندازیم.ما باید بدونیم که وقتی بچه مون فلان کار اشتباهو انجام داد چه طور برخورد کنیم.عزیزان خطر همیشه در کمین ماست چه بچه مون 4ساله باشه چه 8ساله باشه چه 18 ساله.ما نمیتونیم که بودا پرورش بدیم،اونم در این دوره زمونه و عصر تکنولوژی.میدونین که پدر و مادر بودا برای اینکه بچه شون غمهای دنیا رو نبینه فقط در یک قصر زیبا و تاریک سالیان زیادی حبسش کردن تا زمانیکه بلاخره از قصر خارج شد و بیماری و سایر سختی های زندگیو دید.بچه پاستوریزه ما که همش مواظبش هستیم اوووف نشه 20سال دیگه چطور از پس زندگیش بر بیاد؟؟این میشه که تقی به توقی میخوره جدا میشن و هزار مشکل دیگه.من نمیگم بچه هایی که میرن مهد این مشکلاتو ندارن،حرفم اینه که بچه باید بد و خوبو با هم ببینه که ارزش خوبی و بدی بدیو بفهمه.این نظر منه و همه صاحب ایده و نظر خاص خودشون هستند.همه تونو دوست دارم و براتون بهترینها رو آرزو میکنم.و فقط یک نکته دیگه درسته ما مادریم و باید همه سختی های مادر بودنو هم متقبل بشیم.اما ما هم دل داریم و لازمه برای داشتن روحیه بهتر گاهی فارغ از بچه ها برای خودمون باشیم.فقط گاه گاهی.
ماناز
21:19 1392/9/17
دوست خوبم "مامان "عزیز ضمن احترام کامل به فرمایشات شما عرض کنم که من اصل صحبتم روی اجبار واختیار است ونه الگو پذیری.بله درست می فرمایید الگو پذیری در هر سنی اتفاق می افتد ومن هم منکر ان نیستم اما ایا میدانید که شدت وماهیت ان متفاوت است ایا یک بچه در سن 4 ساله مانند یک 8 یا 18 ساله از اطرافش الگو می پذیرد؟ ایا می توان یک بچه در سن مدرسه را برای این که الگو ی غلط را نپذیرد به مدرسه نفرستاد؟یا یک بچه درسن 4 ساله را که اجباری هم به مهد رفتن ندارد به صرف این که ممکن است در جاهای دیگر هم الگو پذیری کند به مهد بفرستیم ؟اینجاست که اجبار واختیار خودش را نشان می دهد.که منظور اصلی بحث ماست نه ظاهری که برداشت میشود.ما هم با بوداییت موافق نیستیم چون انسان باید اجتماعی زندگی کند ودر ان رشد کند.اما به شرطی که از همان ابتدا که بچه تصور درستی از بد وخوب را ندارد اورا به یکباره در چنین محیطهایی پرتاب نکنیم بلکه این کار باید به تدریج صورت گیرد تا بچه در بیراهه ها سردرگم نشود.ومقایسه فرد4ساله با 13 ساله روی الگو پذیری مقایسه درستی نمی باشد.
زهره یوسفی روانشناس كودك
23:02 1392/9/17
دوستان عزیز رفتن کودک از 3 سالگی به بعد برای مهد کودک واجب است برای رشد روابط اجتماعی و آداب معاشرت با دیگران و ...
حال این فرهنگ چه از کشور های غربی و چه از کشورهای شرقی آموخته شده باشد اما باید از سه سالگی برای کلیه کودکان صورت پذیرد .
6 سال ابتدای زندگی کودک 6 سال طلایی دوران کودکیست که بیش از 90 درصد مغز شکل میگیره و فراگیری مهارت هایی در جمع برای کودک اجباریست .
حال این فرهنگ چه از کشور های غربی و چه از کشورهای شرقی آموخته شده باشد اما باید از سه سالگی برای کلیه کودکان صورت پذیرد .
6 سال ابتدای زندگی کودک 6 سال طلایی دوران کودکیست که بیش از 90 درصد مغز شکل میگیره و فراگیری مهارت هایی در جمع برای کودک اجباریست .
مامان کیانا و صدرا
07:22 1392/9/18
ماناز جونی منم شدت تاثیرپذیریها را در شرایط سنی متفاوت میدونم.ودر ضمن صحبتهایم هم، گفتم بهتر است مامان هایی که شاغل نیستند مدت محدودتری بچه را به مهد بسپارند.و اینم بگم برای بچه های نیمه دومی که یک سال دیرتر به مدرسه میرن،هم میتونیم دیرتر مهد بفرستیم.صحبت من اینه که بودن در کنار بچه ها لازمه.قبل از سن مدرسه.حالا هر خانواده ای هر طور صلاح میدونه عمل میکنه.حتی مواردی بوده که برخی مشکلات روحی روانی بچه ها در محیط مهد خودشو نشون داده و زودتر درمان شده.موفق باشید و شادمان.
مامان ناهید
23:58 1392/9/18
از همه دوستان ومامانای خوب ممنون که راهنمایی وکمک کردن خوب تصمیم گرفتم فعلا مهد نره وبا خودش هم که صحبت کردم تونستم متقاعدش کنم که خدارا شکر پذیرفت که سال دیگه بره سعی می کنم یه برنامه براش بذارم که بتونم تو خونه نهایت سعی خودم رو در اموزش دادن بهش انجام بدم بازم ممنون
بنظر من اگه شاغل نیستی حداقل این فصل رو که بیماری و سرماخوردگی زیاده مخصوصا در مهدها نذار بره .
منم پسرمو میذارم مهد البته از روی ناچاری. چند روزه که سرما خورده و چند بار دکتر بردم. همش گیرشم البته نظر دکتر این بود که چون مهد میره هی مریض میشه راست میگه چون محیط مهد خیلی آلوده است ولی من چاره دیگه ای ندارم مجبورم بذارمش.
سعی کن راضیش کنی که نره تا ی مقدار این بیماریها کمتر بشه بعد دوباره بفرستش.
ناز گلاتو ببوس دوست جونم.