بهترین دوران زندگیتون چی بوده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

مامان الینا 13:43 1393/3/20 حالا درست شد بهترین دوران زندگی من دوران دانشجویی لیسانسم بود و زندگی خوابگاهی و متاهلی که توی اون دوران داشتم در همین زمان بود که با همسرم اشنا شدم و خیلی خاطرات قشنگی از زمان دارم من و همسرم هر دو دانشجوی کرمان بودیم و دروه لیسانس رو اونجا سپری کردیم من از ترم 4 که متاهل شدم با همسرم اونجا خونه متاهلی گرفتیم دوران خیلی خیلی جالبی بود سخت اما بسیار شیرین .همیشه اعتقاد دارم فقط دوره لیسانس هست که ادم واقعا حال و هوای دانشجویی داره تو دوره ارشد و دکترا چینین حالتی نیست شاید هم به خاطر اینکه من طی اون دوران دور از همسر بودم اینطور فکر میکنم

مامان آیدا 15:48 1393/3/20 دوران تحصیل فوق لیسانسم.. رویایی ترین دوران زندگی منه... کاش میشد بازم تکرار بشه

مامان مریم 16:08 1393/3/20 اولین روز ازدواج تا آخرین روز بارداری
این پسرک همه ذهنمو الان درگیر خودش کرده و دیگه اون مریم سرخوش و بی خیال و شیطون نیســــــــــــــــــتم
ولــــــــــــــــــــــــــــی بهترین اتفاق و لحظه زندگیم به دنیا اومدن همین پسر کوچولو بود

الهام 17:15 1393/3/20 دورانی که دانشجوی کارشناسی بودم خیلی خوش گذشت واقعا عالی بود. زمانی هم که با همسرم نامزد کردیم خیلی خوب بود و دوران شیرینی داشتیم. اما از زمانی که وروجکمون به دنیا اومده با وجود اینکه زندگی مون رو شیرین کرده ولی دیگه وقتی نمیذاره برای خودمون باشیم و تمام لحظه لحظه زندگیمون وقف یسنا کردیم.

ساناز مامان متين 18:38 1393/3/20 دوران دانشجويي . روز عقدمون و نامزديمون . تولد پسرم . اولين سفر با شوهرم به مكه . اولين سفر مكه با خانواده ام . ماه عسلمون . سفرهايي با خانواده ام در دوران كودكي بهترين خاطره هامه ..

الهه مامان سلما 19:46 1393/3/20 منم موافقم همه ی دورانی که از بعد عقد داشتیم تاحتی لحظه ی زایمان ....هر روزش شیرین و پر از خاطره است...
یادمه منو همسرم...اس هایی که بهم میدادیم رو مینوشتیم تا ثبت بشه...حالا بارها گوشی عوض کردیم اما دفتر پیامها همچنان باقیست..
از بعد تولد سلما تا همین حالا پر از خستگی و بیخوابی، کنسل شدن یه عالمه سفر، و انصراف از دانشگاه ، و پر از دغدغه است...البته بنظرم زندگی کاملا روتین پ طبیعیه هااا ولی نسبت به اون موقعا الان شرایط کاملا متفاوته که از ماست که برماست... ولازمه ی مادر شدنه...لازمه ی بهشت زیر پامون!!!

مهزاد مامان عرفان 21:39 1393/3/20 عزیزم هر دوره ازدوران شیرینی خاص خودشو داره. اما من دوران کودکی و نوجوانی سختی رو گذروندم چون به فاصله 6 سال دوتا خواهرام مریض شدن و بیماریشون سه سال طول کشید و درد و رنج و غصه تواما زندگی ما و خواهرام رو سخت کرده بود. دوران پشت کنکوریم خیلی سخت بود و خیلی زحمت کشیدم اما بالاخره شیرینیش به دلم نشست و دانشگاه علوم پزشکی رشت قبول شدم. دوران شروع به کارم با تمام مسئولیتهاش شیرین بود چون در مقابل سلامتی مردم مسئولیت داشتم و این بهم قوت قلب میداد. دوران بیکاری تا استخدامی خیلی سخت گذشت اما به طرق مختلف خودم رو مشغول میکردم تا اینکه استخدام شدم که اونم باز با کلی مشکلات و پارتی بازی بود که بخواست خدا موفق شدم و توطئه ها رو شد. شیرین ترینش اشنایی با محمد بود که باز با سختی و استرس و مخالفت خانواده ها بهم رسیدیمو کلی مشکلات رو بخاطر هم تحمل کردیم. بعدش پدرم رو از دست دادم که باز تلخی بود که بخاطر راحت شدن پدر از بیماری طاقت فرسا باعث ارامشم بود. بعد که عرفان توی دلم جوانه زد و با ذره ذره وجودم عجین شد و حالا در روز زن و مادر با بیست روز زودتر اومدن منو و بابایی و کل خانواده و فک و فامیل رو غافلگیر کرد تا بهم بگن مامانی. حالا هم در کنار عرفان و همسر با وجود تمام مشکلات مالی شیرینترین لحظات رو می گذرونیم.خدا همه رو از زندگی راضی بکنه. زندگی خوب داشتن زیاد سخت نیست.

مامان مرضیه 22:59 1393/3/20 دوران خیلی خیلی خوشی نداشتم. اول اینکه نامزدی من ارومیه همسرم اصفهان. وای چقد سخت بود. توی زندگی هم تنها بودم و کسی نبود. فقط شیرین ترینش بدنیا اومدن پسرم بود که زندگیمو رنگ تازه بخشید.

مامان مهلا 02:44 1393/3/21 دوران بارداریم

ارام 11:56 1393/3/21 سلام بهترين دوران زندگيم دو دوره بود:
دوره قبل ازدواج و دوره بعد ازدواج

هدیه 17:04 1393/3/21 واییییییییی چه متن قشنگی
مثل خودت زیبا است عاشق این طرز فکرتم کاش منم بتونم به تمام سختی هایی که دارم می کشم و با رفتن خواهرم دوچندان می شود رو به چشم یه تجربه نگاه کنم بهشون یه لبخند بزنم