به من بگید چیکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

رضوان 15:53 1393/1/6 خدا رحمتشون کنه.خیلی نااا احت شدم دوستم...منم پدرمو چند سال پیش از دست دادم.با گذشت چند سال هنوزم جای خالیشو شدید احساس میکنم.اما خب ارومتر از روزهای اولم.شما فقط نیاز به زمان داری.میدونم سخت نیست وحشتناکه.اما فقط خودت میتونی به خودت کمک کنی.تنها برو سر خاکشو باهاش درد و دل کن.تا اروم بشی خانومی...مولظب خودت باش

مامان مریم 16:49 1393/1/6 حتی تصور این شرایط هم ناراحتم میکنه
دوست خوبم امیدوارم از این مرحله زندگیت زود گذر کنی الان پدرتون خیلی به شما بیشتر احتیاج داره
شما همسر و دخترتونو دارید ولی اینطور که گفتین اون تنهاست
امیدوارم دیگه غم نبینید

مامان یسنا 17:08 1393/1/6 عزیزم خیلی خیلی ناراحت شدم داغ عزیزان خیلی سخته مخصوصا اگه اون عزیز مادر باشه دنیا تا بوده همین بوده باید استوار باشی وبه اطرافیانت روحیه بدی مخصوصا پدرت امیدوارم داوند بهتون صبر بده

فائزه مامانه سوگند 18:44 1393/1/6 عزیزم خدا مادرتون رحمت کنه خیلی سخته درکت می کنم
مادرم در قید حیات هستند ولی در کمال ناباوری ما توی ماه هفتم بارداریم سکه مغزی کردند و تا به امروز بدنش لمس و خوب نمی تونه صحبت کنه منم نا امید بودم شب و روز گریه میکردم ولی بخاطر سوگند به زندگی برگشتم تا تونستم سوگند و به سلامت بدنیا بیارم
عزیزم اگه خدا مادرت رو ازت گرفته ولی یک فرشته کنارت به اون فکر کن و امیدت و از دست نده به خدا توکل کن و از تقدیر خدا گله نکن
می دونم سخته خیلی سخته غم بزرگی ولی بخاطر الما جان با صبر این بحران را بگذرون در ضمن پدرت رو تو یه این شرایط تنها نگذار اون تو بحران سختی از همیشه بیشتر به شما نیاز داره کنارش باش و سنگ صبورش باش

مامان ناهید 23:08 1393/1/6 وای چقدر ناراحت شدم یه لحظه شکه شدم بهت تسلیت می گم خدارحمتش کنه خدا صبر تون بده
عزیزم تا دنیا بوده وهست یکی میاد یکی میره هیچ کاریش هم
نمی شه کرد شما هم سعی کنید خودتون سرگرم کنید تا می تونید ارتباطتونو با خدا نزدیکتر کنید دعا ورياقرآن بخونید نماز برا مادرتون بخونید به دیدن پدرتون برید اینا خیلی تو روحیه تون تاثیر می ذاره الان پدرتون بیش از
همه چیز به یه همدم نیاز داره شما می تونید تو این وضعیت براش یه مونس وهمدم باشید اینجوری از درون اینقدر خرد نمیشین کم کم زمان
که بگذره بهتر میشید عزیزم انشالله دیگه هیچ وقت داغ نبینید من توصیه می کنم یه روز تنهایی بدون آلما برید سر خاک واونقدر گریه کنید تا خالی بشید براتون دعا می کنم

مامان سوده 02:31 1393/1/7 خانمی تسلیت میگم الهی خدا صبرت بده غم بزرگیه حتی تصورش هم مشکله اما ما نمیتونیم تقدیرو عوض کنیم همونطوری که دوستان گفتن سعی کن بیشتر به خونه پدری سر بزنی سعی کن واسه خودت سرگرمی جور کنی مثل رفت و امد با دوستان یا سفریا هر کاری که با علائقت بیشتر جور در میاد

مامی جون نرگس 14:55 1393/1/7 دوست من ضمن تسلیت بابت از دست دادن مادرتون ...... درسته الان خیلی غم داری ..... اما امیدوارم صبر تون به عظمت غمتون باشه ...... به مرور زمان عادت میکنی و بهتر میشی ولی الان در این موقعیت شما فکر کن که تنها نیستی دختر عزیزتون لحطه لحظه به وجودتون نیاز داره ..... پدرتون اینطور که نوشتین تنهاس اون غمش خیلی بزرگه چون هم مادر بجه هاشو ازدست داده هم یاور زندگی شو توی تمام این سالها و بدتر از این الان کسی پیشش نیست ...... شما به این فکر کن که الان مامانتون چه انتظاری از شما داره .... دوس داره شما چطوری عمل کنی ..... دوس داره چه قدر قوی باشی ...... سالها پیش منم عزیزی رو از دست دادم که شاید تا الان غمی به بزرگی غم اون توی زندگیم نداشتم اما به مرور زمان بهتر شدم وقتی بی تاب میشی به قرآن خدا پناه ببر هم ثوابش برای مادر مرحومه ت میره هم آروم میشی عزیزم ..... خدا مادرتو بیامرزه و امیدوارم روز به روز بهتر بشی

مامان کوروش 11:29 1393/1/8 سلام مامانی مهربون بهتون تسلیت میگم درد بدیه هیچ جور و هیچ کس نمیتونه تسکینش بده واست از خدا طلب صبر و آرامش دارم خیلی سخته خیلی ولی باید پذیرفت منم یک سال و نیم پیش پدر م رو از دست دادم مثل مادر مهربون شما یهو بدون هیچ دلیلی شب خوابید صحیح و سالم و دیگه صبح بیدار نشد بد ضربه ای بهمون زد هنوزم توی شوک هستیم یه وقتهای انقدر دلم واسش تنگ میشه که نمیدونم باید چیکار کنم وقتی سر خاکش میرم حالم بدتر میشه انگار باورم میشه که دیگه پیشمون نیست عزیزم دوران سختیه هر چی بگی و هر کاری بکنی حق داری فقط میتونم بهت بگم تا میتونی قران بخون معنی قران رو بخون تا اروم بشی یه شب وقتی که تنهای یه کاغذ بردار و هر چی تو دلته واسه مامانت بنویس تا میتونی گریه کن بعد کاغذ رو بنداز توی اب وا هر جای که میتونی بسوزونش حتما سبک میشی اینو دوست عزیزم به من گفت وقتی انجلامش دادم یه خورده حال و روزم رو بهتر کرد تو خودت نریز تا میتونی گریه کن با هر کی که راحتی حرف بزن نزار تو دلت بمونه وقتی آلما جون خوابه گریه کن من میرفتم توی حمام و سیر دلم گریه میکردم پدرت رو هم تنها نزار اون الان به بودنت نیاز داره بودنتون در کنار هم به هر دوی شما آرامش میده عزیزم امیدوارم هر چه زودتر ارامشت رو به دست بیاری توکلت به خدا باشه حتما صبر و ارامش بهت میده

مامانی 07:56 1393/1/9 دوست عزیز سلام. بهتون تسلیت می گم غم از دست دادن عزیز خیلی سخته مخصوصا پدر و مادر . من هم گفته دوستان رو تائید می کنم تا می تونید براش قرآن بخونید ، خیلی بهتون آرامش می ده . بیشتر به پدرتون سر بزنید و نذارید زیاد تنها بمونه چون مطمئنا اون هم حال و روزی بهتر از شما نداره و شاید غمش سنگین تر از شما هم باشه منتها به رو نمی یاره ، امیدوارم خداوند بهتون صبر بده و پدرتون رو براتون حفظ کنه .
برای شاد روحشون صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

مامان نورا(نعیمه) 16:15 1393/1/9 عزیزم خدا بیامرزتش .خیلی ناراحت شدم خدا بهت صبر بده ارتباطتو با خدا بیشتر کن آدم خیلی آروم میگیره

مامان مرضیه 08:37 1393/1/12 متاسفم دوست عزیزم. الان که داشتم این نوشته ی شما رو میخوندم گریه ام گرفت اخه من اصفهان تنهام اتفاقا نیم ساعت پیش مامان اینا برگشتن ارومیه دلم خیلی گرفت. خدا بهتون صبر بده خانومی. خیلی سخته . سایتون بالا سر دختر نازتون. صلوات خیلی بفرست تا اروم بشی گلم.