بايد چطور رفتار كنم؟

مامان زینب 17:15 1392/8/10 مامانای عزیز این رفتاری که خودمون در بچه هامون ایجاد می کنیم اگه حتی به گذشته ی خودمون نگاه کنیم هر چقدر هم که خانواده ها متمول بودن مادرا هر چیزی را برای بچه هاشون نمی خریدن مثلا خودمون یه عروسک که داشتیم چقدر مواظبش بودیم که خراب نشه یا کثیف نشه چون می دونستیم دیگه برامون نمی خرن ولی ما مادرای امروزی شده باشه از خرجی خونه می زنیم ولی اون چیزی را که بچمون می خواد براش می خریم حالا شاید ضرورتی هم نداشته باشه دختر جاری من هم از بچگی همینطوری بزرگ شد و با این که برادر شوهرم به خاطر مشکل جسمی که براش پیش اومده بود یه مدت دستشون خالی شد ولی این بچه هر چیزی را که می خواست می خرید تا کوچکترن در حد چیزی خریدن فرمانروایی می کنن ولی با بزرگتر شدنشون محدوده ی فرمانرواییشون هم بزرگ تر میشه مثلا الان این دختر همه چیز را تو خونه زندگیشون تعیین می کنه و تا حالا یه بار نه نشنیده و حالا که زمان مدرسه رفتنش شده همه ی محاسباتش بهم ریخته یعنی چی یعنی این که باید بره مدرسه کسی که تا حالا بایدی تو زندگیش نداشته باید به حرف معلم گوش بده کسی که تا حالا همه به حرف اون گوش می دادن و چشم می گفتن حالا که دیگه نتونسته حرفش به کرسی بنشونه و نره مدرسه براش مشکلات روحی پیش اومده ضمیر نا خودآگاهش واکنش نشون داده و ترس های مرضی براش بوجود اومده از خواب می پره و گریه می کنه نقاشی هاش پاره می کنه می گه شکل سگن و حالا باید بچه ی هفت ساله را ببرن پیش روانپزشک و اون هم دقیقا همین حرف هایی را که من به شوهرم گفتم را گفته بود قبلا که کوچک تر بود من به شدت مخالفت می کردم با روش تربیت این بچه ولی همه ی خانواده ی شوهرم به چشم حسادت به من نگاه می کردم من می گفتم شما با این رفتارتون دارناین بچه را نابود می کنید ولی اونا اعتقاد داشتند بچه حق داره هر رفتاری دوست داشت انجام بده و حالا به این مرحله رسیدن و متاسفانه هنوز هم دارن اشتباه می کنن و سعی می کنن با خریدن هدیه های جورواجور و گردش و تفریح حالش خوب کنن در صورتی که سقوط را دارن سریعتر می کنن آدمایی که تو بچگیشون نه نشنیدن و با خواسته های نامعقولشون مخالفت نشده خود خواه بار میان و وقتی وارد جامعه می شن انتظار دارن همه ی افراد جامعه هم مثل خانوادشون گوش به فرمان اونا باشن ولی وقتی می بینن اینجور نیست دست به کارهای نامعقول می زنن مثلا پسری که از دختر مورد علاقش نه می شنوه یا خودش می کشه یا روی صورت دختر مردم اسید می پاشه این طور افراد بر عکس قدرتی که در خانواده دارن افراد ضعیفی در جامعه هستن چون وقتی می بینن درجامعه و در گرو ه های هم سن وسالاشون نمی تونن فرمانروایی کنن افراد مطیع می شن که هر کای بهشون بگن انجام میدن مثلا دختری که وارد گروه دوستی میشه و هر کار نادرستس که ازش بخوان انجام میده حالا همون پدر و مادر که یه عمر با ناز و نوازش بزرگش کردن جرئت مقابله با کارهاش ندارن چون قبلا هیچوقت باهاش مخالفت نکردن و بهش نگفتن اشتباه می کنی سعی کنید هر وقت عزیزاتون خواسته ی نامعقول دارن براشون توضیح بدین که این حرفش اشتباست برعکس اون چیزی که ما فکر می کنیم بچه ها می فهمن و درک می کنن مثلا اگه فلان اسباب بازی را می خواد ببرید توی اتاقش تک تک اسباب بازی هاش نشون بدید و بگید ببین تو چه چیزایی داری که مثلا اون بچه نداره اگه گریه کرد تحمل کنیدو اهمیتی ندید ولی اگه به گریش سریع پاسخ بدید و براش تهیه کنید شرطی میشه و یاد می گیره از گریه به عنوان یک اسلحه استفاده کنه و اگه چیز جدیدی براش خریدید باهاش شرط کنید که اگه خراب شد دیگه براش چیزی نمی خرید و هدیه هاتون به زمانی اختصاص بدید که فرزندتون کار خوب و درستی انجام داده و به عنوان پاداش بهش بدید امیدوارم تونسته باشم منظورم بیان کنم چون بحث خیلی وسیع و خودش اندازه ی دو ترم دانشگاه از مامانای عزیز خواهش می کنم در صورت ادامه ی مشکل حتما با مشاوری خوب در ارتباط باشن و راهنمایی بگیرن .