سوال و 13 جواب
(آخرین جواب : 90/11/13)اگه جاي من بوديد چيكار ميكرديد
پدر شوهرم يه دوسالي ميشه كه در ماه يه چندروزي خونمون ميمونه و چند روز باقي رو خونه برادرشوهرم هست ضمن اينكه خودش هم خونه داره و هم زن اما حاضر نيست برگرده به شهرمون وبه اجبار اينجا مونده ويه جورايي سربارمونه باشوهرم كه صحبت ميكنم همش ميگه آدم بايد به پدرو مادرش احترام بزاره شما صبركن شما تحمل كن درست ميشه كلا شوهرم هم خيلي مذهبيه و رو مسايل احترام گذاشتن حساسه وحتي ميگه فرض كن باباي تو بود من رو سر نگهش ميداشتم وازاين حرفها. ازاين وضعيت خسته شدم ودلم ميخواد راحت باشم تو خونه . اصلا از خونه بيرون نميره و اگه يه روز حوصله ام نشه غذا درست كنم همش تو خونه ميچرخه كه چي ميخواي بدي بخورم مشكلاتم باهاش زياده نميدونم چيكاركنم مادرشوهرم هم اينقدر بهش خوش ميگذره كه اصلا عين خيالش نيست فقط الكي ميگه اگه راضي شه بياد من از خدامه نميدونم چه كنم با اين اوضاع دارم ديوونه ميشم
1390/11/11
#خدمات نی نی وبلاگ
#سایر موارد
نی نی وبلاگی ام (ورود)
نی نی وبلاگی نیستم (ثبت نام)
منم با مامانه باران موافقم درسته که عذاب می کشی و همه چیز حق با تو هست و هیچ جای شکی نیست که خیلی عذاب آوره اما.... خودتو بزار جای شوهرت اگه خدای نکرده پدره شما بود چی کار می خواستی بکنی فقط می شه گفت صبر داشته باش و به روزی فکر کن که خدایی نا کرده ممکن بود این مرد پدره خودت بوده باشه اونوقت چی کار می کردی به قوله ماناز جون برنامه ریزی کن کاریه که نمی شه کاری کرد در ضمن نه اینکه بگم سره شوهرت منت بزاریا نه!!! اما این به شوهرت ثابت می شه که چقدر صبوری و برای اون چه کارها می کنی و از این حرفهای حال به هم زنه بینه زن و شوهری در هر صورت من بهت توصیه می کنم به چیزی فکر نکنی و فقط موقعی که خیلی کلافه شدی خودتو جای شوهرت بزاری که بین شما و باباش مونده و اونم بیچاره مونده چی کار کنه؟؟؟؟
به نظر من که تا شوهر آدم پشت آدمو نگیره نمی شه کاری کرد پس از راه شوهرت وارد شو اول سعی کن بدونه نیش و کنایه و خدایی نکرده بی احترامی به پدرشون شوهرتو متقاعد کنی که پدرت باید برگرده خونه خودش، بگو من می خواهم تو خونه زندگی خودم راحت بچرخم هر چی می خواهم بپوشم هر چی می خوام بپزم یا اصلاً نپزم و ...
می تونی بعضی روزها که پدر شوهرت خونه هست به بهانه خرید بری بیرون از خونه دیر برگردی یا اصلاً یه کلاس ثبت نام کن که مجبور باشی بری بیرون از خونه و وقتی هم که تو خونه هستی به انجام تکالیف کلاست بپردازی خیلی راه داری که بتونی به پدر شوهرتم بفهمونی که از بودنش خسته شدی
البته می دونم که در شان شما نیست ولی باز می گم خدایی نکرده دلشو نشکنی یا بی احترامی نکنی!!!
من هم پدر و هم مادر همسرم فوت شدند ولي انقدر اونها رو دوست داشتم و البته اين دوست داشتن دو طرفه بود الان که نيستند انقدر از خودم احساس رضايت مي کنم که در زمان حياتشون خيلي با هاشون خوب و با احترام برخورد مي کردم و خدار و شکر مي کنم که الان ته قلبم خيالم راحته چون دعاي اونها پشت سر پسرشون و مسلماًً زندگي ما هست. اگر الان طوري رفتار کني که شايد هم پدر شوهرت از پيشتون بره و به ظاهر چيزي نگه اما قلبش بشکنه بعداً ممکنه پشيمون بشي عزيزم تا مي توني خوب باش تا خودت هم بعداً جواب خوبيهات رو از بچه هات ببيني.