سوال و 9 جواب
(آخرین جواب : 92/3/6)آموزش خوندن و نوشتن قبل از سن مدرسه، خوب یا بد ؟؟؟
آیا شما هم آموزش خوندن و نوشتن قبل از سن مدرسه را میپسندید ؟؟؟ تا چند سال دیگه قراره چه اتفاقی بیافته ؟؟؟ آیا همه بچه ها قبل از سن مدرسه خواندن و نوشتن بلدند؟؟؟ آیا کودک باید بازی کنه و یا اینکه خواندن و نوشتن یاد بگیره ؟؟؟ آیا جلوی این روش ها و تبلیغات سرسام آور و پک های تبلیغاتی باید گرفته بشه ؟؟؟ دوستان عزیز خواهش میکنم به نظرات هم احترام بگذارید ...
1392/3/4
#کودک
#سلامت روانی، مشكلات رفتاری و خواب
نی نی وبلاگی ام (ورود)
نی نی وبلاگی نیستم (ثبت نام)
http://www.niniweblog.com/usercpi.php?a=684435&q=5e5dd00d770ef3e9154a4257edcb80b8
دوستان عزیز لطفا به نظرات هم احترام بگذارید . ممنون
شدن مطلب در ذهن کودک معتقد بودم. اون هم این دلیلل بود که خودم تجربه اش را داشتم. ولی به مرور متوجه شدم سن کودکی که
همه چیز در اون نقش می بنده صرفا به دوران قبل از هفت سالگی ختم نمی شه.
البته یه چیزی هم که به نظر من اهمیت داره اینه که
وقتی کودک وارد مدرسه یشه و یه چیزهایی رو نسبت به همسالان خودش بیشتر بدونه باعث میشه اعتماد به نفسش بالا بره و زمینه پیشرفتش رو فراهم کنه.
در کل با آموزش های مصرانه ی قبل از مدرسه مخالفم...
ما یه سری تست های روانشناسی داریم که همه از سن 3 سالگی شروع میشه و سطح انتظار هم بسیار پایینه.تازه کار با اون ها هم فقط در حد چیدن یا علامت گذاریه و نه حتی نوشتن.
یعنی روانشناسان هم با این موضوع مخالف هستن.
به قول خیلی از دوستان اگر لازم بود حتما سن مدرسه و آموزش پایین میومد ولی مشخصه که بچه به یک سری امادگی ها برای خوندن و نوشتن نیاز داره که از همون سن 6- 7 سالگی شروع میشه.
ناگفته نمونه که خیلی از آموزش ها هم هستن که میشه از سن پایین شروعشون کرد. مثلا شعر خوانی . پریسا از 2 سالگی شدیدا به خوندن شعر علاقه نشون داد. حتی گاهی که من زیر لب شعری رو زمزمه میکنم اون هم دوست داره همین کار رو بکنه و ازم میخواد که براش تکرار کنم تا یاد بگیره.
و یا شناخت حجم و بعضی اشکال و خیلی کم رنگ ها و یا متضاد ها و .... که من همین الان هم این موضوعات رو با پریسا کار میکنم و پریسا به خوبی جواب داده.
یا مثلا نام حیوانات. صداهاشون و یا شباهت ها و پیدا کردن اشکالی که به هم ربط دارن و بسیاری موضوعات دیگه.
که این موارد اصلا ربطی به خواندن و نوشتن نداره.
من با مادر هایی که از سن کم به بچه هاشون زبان انگلیسی یاد میدن راستش مخالفم چون یاد گیری زبان دوم از سن 5 سالگی شروع میشه که بهش میگن سن طلایی برای آموزش زبان دوم.
بهتره در این موارد زیاد به بچه ها فشار نیاریم. درسته که در عصر پیشرفت و تکنولوژی هستیم ولی باز هم باید به بچه این اجازه رو بدیم که بچگی کنه و از بچه بودنش لذت ببره. و طوری نباشه که در بزرگسالی افسوس این دوران رو بخوره و یا چیزی رو یاد بگیره که قراره بعدا براش تکرار بشن و بشه تکرار مکررات.....
این تبلیغات ها که هر چند وقت یک بار با اسامی خارجی ودهان پر کن می ایند فقط ظاهر دلفریب دارد واز درون تهی است .این نیمکره مغز از ابتدای خلقت بشر به همین صورت بوده وچیز جدیدی نیست که هر چند وقت یکبار کمک به پر کردن جیب عده ای سود جو می کند.بازی کردن کودک منافاتی با اموزش او ندارد او در حین بازی با خیلی از مفاهیم اشنا میشود واثرش خیلی بیشتر از نشاندن او ویاد دادن به اوست چون خودش عملا ان را به دست اورده است .کاری کنیم تا همیشه مدرسه برای بچه هایمان جذابیت وتازگی اش حفظ گردد.
مهتر از همه این اموزشها یا ددادن مهارتهای ارتباط با همسالان ودیگران،تصمیم گیری درست،کنترل خشم وغضب در موقع لازم،و...به طور کلی مدیریت صحیح زندگی کردن. فرزند ما بدون دانستن اینها هیچ است حتی اگر به بهترین شکلی بنویسد یا بخواند.با تربیت درست انها برای خودمان دعای دیگران را بگذاریم نه نفرین انها را.ببخشید بحث اخلاقی شد اما لازم دانستم که بیان کنم.
من یک مادر نگرانم که جمعه ها صبح حالم خراب میشود.
چند هفته ای است که در برنامه صبح جمعه شبکه دو، بچههایی را میآورند که مثلا نخبهاند یا باهوش یا یک همچین چیزهایی. یک نمایش تمامعیار، مثل یک سیرک. یکیشان میتواند در 4 سالگی بخواند و بنویسد و به انگلیسی تا چند بشمارد و برعکس بشمارد و این چیزها. آن یکی رفته یک موسسهای و میتواند در 5 سالگی چند تا عدد را به صورت ذهنی جمع و تفریق کند و بگوید. اول بچه دستآموز وارد میشود؛ نمایش میدهد، حضار کف میزنند، بعد مدیر موسسه میآید و در حالی که حتی نمیتواند یک جمله را با فعل و فاعل درست بیان کند، مثل مدیر یک سیرک سرش را بالا میگیرد و با تشکر از تشویقهای حضار میگوید که چطور این بچه را به اینجا رساندهاند. بعد یک چیزهایی در مورد نیمکرههای مغز، اعتماد به نفس، خلاقیت و... میگوید و بعد صحنه را میسپارد به عموقناد که ضربه نهایی را بزند: تبری محکم به پایههای وجدان مادرها و پدرها. «اگر به فکر پیشرفت بچهتون هستین، حتما با این شمارهها تماس بگیرین» و «نباید هیچ بچهای در ایران باشه که به این موسسه نره» و چیزهای دیگری که یعنی زود باشید تا بچهتان بیشتر از این عقبافتاده و خنگ نشده، زنگ بزنید و بچهتان را نجات بدهید و خوشبختی و هوش را برایش بخرید.
آهای عموقنادی که نوستالژی کودکیمان بودی! چند؟! فریب دادن مادر و پدرهای سادهای که حاضرند به هر قیمتی خوشبختی را برای بچههایشان بخرند، چند میارزد؟ با چند میلیون حاضر شدی وجدان چند میلیون مادر و پدر پای این برنامه را این طوری بلرزانی؟!
فکر میکردم بدتر از این نمیشود که در برنامه های کودک آنتن را به ماکارونی و پفک میفروشند. اما حالا میبینم این بار تخریب شخصیت بچه ها و شعور والدین، دستاویز پول درآوردن برنامه ها شده است.
چه کسی گفته بچه ای که بتواند در 5 سالگی بخواند و بنویسد یا بشمارد و جمع و تفریق کند باهوش است؟! چرا حالا که در همه دنیا روانشناسها به این نتیجه رسیده اند که سنین زیر دبستان مطلقا برای بازی کودکان است، ما بزرگترین رسانه کشور را میدهیم دست موسساتی که روشهای منسوخ و نخ نمای دنیا را برایمان تبلیغ کنند؟ چرا اجازه میدهیم بچه هایمان دستمایه نمایش زشت چنین موسساتی شوند؟ چرا باید "پز دادن" و "فخر فروختن" با بچه ها، این موجودات معصوم و بی پناه، را تبلیغ کنیم؟
من یک مادرم و غصه گل های کشورم قلبم را میفشارد.
من مسئول گلهایم هستم. اجازه نمیدهم باغبانی بی کفایت، گلهایم را به دست گل فروشها بسپارد تا از ریشه آنها را بکنند و در گلدانهای زینتی بگذارند.