برای ایجاد پرسش جدید، باید وارد حساب کاربری خود شوید.
پارسا 15 ماهشه. خیلی به شیر وابسته شده. اصلا ربطی به گرسنگی نداره. تا بیکار میشه میاد تو بغلم وشیرمیخواد. خیلی هم بهش توجه میکنم و بازی میکنیم اما خیلی به شیر وابسته هست. شبها هم که تا صبح هزار بار شیر میخواد حتی اگر سیر هم باشه باید سینه ام توی دهنش باشه. چکارکنم که بتونم روزها ازشیر بگیرمش
باز مامان زهره ارسال : 1393/6/1 آخرین پاسخ : 93/6/4 کودک > تغذيه، شير دهي و شير مادر
من خودم سادات حسینی هستم و جده پدریم مال طالقان روستای اورزان هست می خوام بدونم برای عید غدیر چه مراسم های دارید ایا مثل قدیم ها مردم شور دارند که برند عیددیدنی خونه هاتون یا نه برای قدیم ها بود برای ما که هر سال میان ولی نسبت به سالهای پیش کمتر شده حالا بیایید توضیح بدیم هر کس این مراسم و چی جوری برگزار می کنه
بسته فائزه مامانه سوگند ارسال : 1393/6/2 آخرین پاسخ : 93/6/4 بحث های آزاد > گونـــاگون
سلام دوستان بسیار خوبم پسر من 18 ماه و 20 روزه است میخوام بدونم کی برای بینایی سنجی باید مراجعه کنم آخه شنیدم بعضی ها توی یکسالگی بچه شون رو بردن بینایی سنجی آخه مگر بچه توی این سن متوجه میشه ؟
بسته مامان آروین(مهناز ) ارسال : 1393/6/1 آخرین پاسخ : 93/6/4 کودک > بيماریهای كودک
با سلام دخترم 2/5 سالش هست میخوام بذارم مهد اما مهد حوالی قره اغاج نمیشناسم مامانا اگه میشناسید یا بچه هاتون و ثبت نام کردین با گفتن جزیات ممنون میشم راهنماییم کنید
سلام امیدوارم که حال خودتونو ونی نی هاتون خوب باشه وهرجای دنیا که باشین در صلحو آرامش امنیت وسلامتی باشین چرا که اینا چیزهایی هستن که انسان با وجود کمترین امکانات میتونه راحت زندگی کنه. بیشتر از یک هفته از زلزله ی مورموری ایلام میگذره ولی هنوز پس لرزه هاش ادامه داره ما با مورموری 40 کیلومتر فاصله داریم و حتی پس لرزه های زیر 3 ریشترو حس میکنیم.امروز پس لرزه ها به بالای 5 ریشتر هم رسیده و ما توی این گرما مجبوریم توی حیاط بخوابیم وی جورایی زجر کش شدیم هرچقدرهم حیاط رو تمیز میکنیم بازم ی مورچه های بزرگی هستن که از رو نمیرن وبه طرف ما میان دیشب تا دیر وقت مشغول دور کردنشون از پسرم بودن ولی علی رغم تلاش من امروز دیدم که چشم پسرم باد کرده وی چیزی نیشش زده. همش استرس دارم حتی وقتی زلزله نیس فکر میکنم زمین داره میلرزه تو خونه نمیتونم تنها باشم دیروز که پسرم خواب بود ومن مشغول جارو کردن یهو از سیاهی پشت سرم ترسیدم نگاه کردم دیدم سایه ی خودمه. پای تلویزیون که هستم یهو حس میکنم زمین داره میلرزه وفرارو برقرار ترجیح میدم. با خودم گفتم حالا که زلزله با ما کنار نمیاد بزار ما باهاش کنار بیایم برگشتم به زندگیم وداشتم همه ی کارو درس انجام میدادم چرا که از وقت زلزله حوصله ی درس تمیز کردن خونه رو نداشتم وهمین منو بشدت اذیت میکردولی باز پس لرزه های بالای 5 این حسو ازم گرفت و الان سردرگمم . توی نت اعلام کرده که تا یک ماه وضع اینطوره چرا که ما 2 سال پیش همین وضعیت پیش اومد وتا حدود یک ماه الاخون بالا خون بودیم. ولی گفته بودم زلزله های شدید تا یک هفته ادامه دارن وتا یک ماه پس لرزه ولی الان ی هفته گذشته وهمچنان زلزله های بالای 5 ریشتر ادامه داره. چطور ارامش رو به خودم وخونوادم برگردونم شوهرم میگه از امشب خونه بخوابیم زلزله نکشتمون این جونورا وگرما میکشمون قراره از امشب خونه بخوابیم خونه پدرشوهرم محکمه ولی نمیدونم زلزله رو تجربه کردین یا نه موقع زلزله حتی اگه بیدار شی وبتونی فرار کنی تعادلتو سخت میتونی حفظ کنی چرا که اولین زلزله که اومد منو شوهرم داشتیم فرار میکردیم که شوهرم تعادلشو بهم خورد وبهم خوردیم و تا رسیدیم دم در زلزله تموم شد. خودتون ببینین این سایت زلزله نگاری دانشگاه تهران http://irsc.ut.ac.ir/index.php?page=1&lang=fa
بسته مامان علی مرتضی ارسال : 1393/6/2 آخرین پاسخ : 93/6/3 بحث های آزاد > گونـــاگون