سوال و 10 جواب
(آخرین جواب : 93/10/7)مامانهای شاغل به دادم برسید
من از ساعت 8 تا 4 سرکارم و کارم را هم دوست دارم
پسرم 14ماهشه و پیش مامانم می مونه
می ترسم بچم دچار کمبود عاطفی بشه یا دوگانگی تربیتی
بشه چند وقتیه بدجوری دچار عذاب وجدان شدم و بین اینکه به کارم ادامه بدم یا دیگه نرم سرکار مردد موندم
به نظر شما آیا میشه هم شاغل بود هم بچه خوبی تربیت کرد
با اینکه از نظر استقلال مالی ، و کمک خانواده بودن ، سرکار اومدن را خیلی دوست دارم و مطمئنم که تو خونه موندن برام خیلی سخته
اصلا نمی تونم تصمیم بگیرم کمکم کنید
پسرم 14ماهشه و پیش مامانم می مونه
می ترسم بچم دچار کمبود عاطفی بشه یا دوگانگی تربیتی
بشه چند وقتیه بدجوری دچار عذاب وجدان شدم و بین اینکه به کارم ادامه بدم یا دیگه نرم سرکار مردد موندم
به نظر شما آیا میشه هم شاغل بود هم بچه خوبی تربیت کرد
با اینکه از نظر استقلال مالی ، و کمک خانواده بودن ، سرکار اومدن را خیلی دوست دارم و مطمئنم که تو خونه موندن برام خیلی سخته
اصلا نمی تونم تصمیم بگیرم کمکم کنید
1393/9/29
#کودک
#سلامت روانی، مشكلات رفتاری و خواب
نی نی وبلاگی ام (ورود)
نی نی وبلاگی نیستم (ثبت نام)
اگر بتونید با گرفتنِ حقوق کمتر ساعات کاری تون رو کم کنید و یا مدتی مرخصی بدون حقوق بگیرید تا پسرتون بزرگتر بشه، خیلی عالی تر هست.
×××××××××××××××××××××××××
چون من بارها دیدم این سوال تو پرسش و پاسخ مطرح میشه و دغدغۀ خیلی از دوستان هم هست به صورت کلی پاسخ میدم و تو این قسمت شما مخاطبم نیستید مامانی جون. کلی عرض می کنم
راستش من کلا با ساعات کاری زیاد برای خانم ها موافق نیستم. کاش دولت یک برنامه ای رو ترتیب بده که خانم ها نسبت به آقایون ساعات کاری کمتری داشته باشند و ضمن حضور در اجتماع، به خودشون، خانواده و فرزندانشون هم رسیدگی بیشتری داشته باشند.
همون طور که گفتم دلایل این خواسته ام فقط رسیدگی به فرزند نیست. به نظر من یک خانم آخرین نقشی که داره کسب درآمد و کمک به امرار معاش خانواده هست و اولویت تو رسیدگی به خودش و حفظ سرزندگی و جوانی و شور و شوقش هست. یک مامان خسته و بی انرژی نه تنها توان رسیدگی به خانواده رو نداره بلکه بدتر با غر زدن ها و ابراز خستگی روحیۀ همه رو خراب می کنه.
حقیقتش کلا با خانم هایی که روحیۀ قدرت طلبی دارند و مدام در حال دست و پا زدن برای ارتقای شغلی، گرفتنِ جای بزرگان، ساعات کاری بیشتر، و کسب درآمد بیشتر هستند، مخالفم! موارد زیادی دیدم که اونقدر درگیر این مسائل شدند و برای اندکی حقوق بیشتر تلاش های بی حد و اندازه ای می کنند که نه وقتی برای رسیدگی به خودشون دارند و نه وقتِ زیادی رو به تربیت فرزندشون اختصاص میدن، نه برای بهبودِ هنر آشپزی شون تلاش می کنند و نه به خوونه و خانواده شون رسیدگی می کنند و از همه مهم تر آرامش محیط خونه رو بخاطر درگیری با همکارانشون بر سرِ همین مسائلی که ذکر کردم، بر هم می زنند.
من شاغلم منتها سه روز در هفته و اون هم نیمه وقت. بارها بهم پیشنهاد شده که پست اجرایی بپذیرم و با این کار حقوقم به اندازه نصف مقداری که الان هست افزایش پیدا می کنه و در عوض ساعات کاریم افزایش پیدا می کنه، ولی هیچوقت قبول نکردم و ترجیح میدم اون پول و با حذف هزینه های بی مورد تو زندگیم، از دست بدم ولی در عوض ساعات دیگه رو در کنار پسرم تو خونه باشم، ورزش کنم، به خودم برسم، آشپزی کنم و به مقدار کم تو خونه یه سری کارهای پژوهشی انجام بدم.
با این که تابستون تعطیل هستم ولی اصلا احساس افسردگی تو خونه بهم دست نمیده و بسیار تعجب می کنم که برخی مامان ها با وجود بچه ها میگن ما تو خونه حوصله مون سر میره و افسردگی می گیریم! چون بچه ها وقت و انرژی بسیار زیادی از آدم می گیرند.
به نظر من مامان های خانه دار باید قدر خانه دار بودنشون رو بدونند و از بهترین سالهای زندگی شون در کنار بچه هاشون لذت ببرند و شاد زندگی کنند...تو خونه ورزش کنند، با بچه ها نقاشی بکشند، پارک برن و با بچه هاشون مسابقه بدن، هر روز سبزی و نون تازه بخرند و ... اینا ساده ترین و کم هزینه ترین تفریحاتی هست که هر خانم خونه دار می تونه انجام بده و خوش باشه.
هر خانم خانه دار کافیه مقدار بسیار کمی صرفه جویی کنه و از خرج های بیهوده بزنه و در عوض شادی و آرامش رو برای خودش و خانواده اش بخره!
یکی از دلایلی که برای شاغل بودنِ یک خانم می بینم همون استقلال مالی هست که در صورت نیاز خانواده و حل شدن مشکلات مالی خوبه ولی متاسفانه همین استقلال مالی یه سری معایب هم داره! این که خیلی از خانمها که این روزها تو جامعه مون زیاد دیده میشه، بدون دلیل موجه و به بهانه های واهی زندگی شون از هم می پاشه و همسر و فرزندشون رو ترک می کنند همین استقلال مالی هست که باعث میشه آستانۀ تحمل افراد بیاد پایین.
و مخصوصاً با کسانی که برای دریافت حقوق پایین ساعات کاری زیادی رو درگیر هستند و اون حقوق به زحمت هزینۀ رفت و آمد و مهد بچه و ... میشه و از بچه هاشون هم دور میمونند، فقط برای این که شاغل باشند هم موافق نیستم و از این دسته آدم ها هم زیاد در اطرافم می بینم. شاید برای مجردها و کسانی که بچه ندارند خوب باشه ولی وقتی ما با یک کودک و آیندۀ اون طرفیم به نظرم درست نیست و باید کفه های ترازومون و چک کنیم و ببینیم در قبال چه چیزی، چی رو از دست میدیم و هر زمان با خودمون به توافق رسیدیم به کارمون ادامه بدیم.
راستی دوستانی که همیشه نظرات من و می خونند می دونند که با خانم هایی هم که همۀ زندگی شون رو وقف بچه هاشون می کنند و بچه رو به هیچ عنوان از خودشون دور نمی کنند و مدام در خدمت گزاری به بچه ها حاضرند هم موافق نیستم.چون این دسته از بچه ها هم به سختی در آینده می تونند مستقل بار بیان. در کل منظورم اینه که همیشه حد وسط رو نگه داریم...
به امید روزی که شرایط کاری خانم ها تو ایران تصحیح بشه. ساعات کاری کمتری به خانم ها اختصاص داده بشه تا ضمن استخدام تعداد بیشتری از آقایون (که این روزها درصد بیکاری شون خیلی بالا رفته)، خانم ها ضمن حضور در اجتماع وقت بیشتری رو با خانواده بگذرونند و از همه مهم تر شادتر زندگی کنند
http://alirezanoori.niniweblog.com/post485.php
مادری که از خواسته هاش میگذره تبدیل به یه مادر بدخلق و عصبی میشه که در اینده به بچه هاش میگه من از همه چیزم به خاطر تو گذشتم و توقع داره بچه ها همین طور باشن که منطقا چنین چیزی ممکن نیست بنابراین عزیزم شما قبل هر چیز انسانی و باید به خواسته های خودت هم توجه کنی شاد باشی تا بتونی مادر خوبی هم باشی توصیه میکنم کتاب مادر خوب مادر بد رو حتما بخونی
به نظرم اگه خانمی ساعات کاریش خیلی طولاتی باشه به اصطلاح تمام وقت سر کار باشه بدون شک نمیتونه بچشو اونطور که خودش دوست داره تربیت کنه و حتی محبت عمیق مادر و فرزندی رو بوجود بیاره .. به نظر شما بچه ای که صبح خیلی زود وقتی خوابه تحویل مامان بزرگش داده بشه و غروب خسته و کوفته بیان ببرنش خونه در حالی که نه اون بچه دیگه انرژی روز رو داره نه اون پدر و مادر حوصله سر و کله زدن با بچه رو ، چه طور میشه ارتباط عاطفی کافی رو برقرار کرد و نکات ریز و حساس تربیتی رو در موردش اجرا کرد؟ این شکلی باید مطمئن باشیم بچه هامون رو پدر و مادر و اطرافیانمون دارن بار میارن نه خودمون بدتر اینکه خلاء عاطفی ایجاد شده بین بچه و والدینش تا همیشه باقی میمونه چون فرصت ها دارن به سرعت گذر میکنن
البته اینا اون چیزایی هستن که من شخصا بهشون فکر کردم حالا بازم نظر نظر شماست ولی من تصمیم دارم کارم رو پاره وقت کنم و در این مورد با محل کارم به توافق رسیدم وقتی ساعت کاریم تا یک ظهر باشه خیلی بهتره ولی اگه حس کنم همینم داره به بچم ضربه میزنه قطعا دیگه سر کار نمیرم
امیدوارم شما هم بتونید تصمیمی که در مجموع بهترین تصمیم باشه رو بگیرید عزیزم.
من خودم هم در چنین موقعیت تصمیم گیری قرار گرفتم وبا همین روش توانستم تصمیم درست بگیرم که تا الان هم اصلا پشیمان نیستم هر چند از نظر خیلی ها من یک موقعیت ویک شانس بزرگ را در زندگی از دست دادم اما در قبالش خیلی چیزها به دست اوردم .ان را در یکی از پستهای وبلاگم نوشتم خواستید مطالعه فرمایید.
در هر صورت تصمیم نهایی بر عهده خودتان است وان دلایلی را هم که در متن سوال ذکر کردید از عواقب کار کردن شماست ودرست هم هست .البته بگذریم از این که بعضی خانمهای شاغل برخلاف میلشان وتنها به خاطر مسایل اقتصادی مجبورند این باررا تحمل کنند من روی سخنم انها نیستند .روی سخنم با فردی مثل شماست که به این مرحله باید ونباید میرسد.
امیدوارم بتوانید تصمیم معقولانه ای بگیرید تا در اینده نه پشیمان شوید ونه خدای ناکرده ضرری متوجه دلبندتان گردد.بچه شما الان درسنی است که کاملا وابسته به شماست .