سوال و 22 جواب
(آخرین جواب : 93/5/29)شما با رفتار بد فرزندتون چیکار می کنید؟
اگر فرزندتون یه کاری را خیلی انجام بده و هر بار شما بهش تذکر داده باشید و حواسش را پرت کرده باشید و توضیح داده باشید و دعواش کرده باشید و حتی تنبیه اش کرده باشید اگر جوابگو نباشه چیکار می کنید؟ و بعد از تنبیه کردن کودکتون ان کار را در خفا انجام بده چیکار می کنید؟
1393/5/23
#کودک
#تربیت و آموزش كودک
نی نی وبلاگی ام (ورود)
نی نی وبلاگی نیستم (ثبت نام)
هدیه
21:27 1393/5/24
خداییش من نمی دونم وگرنه جواب می دادم منم منتظرم بببینم مامانا چه تجربه ای دارن
تو این شرایط حتما با یک مشاوره کودک مشورت می کنم تنها چیزیه که به ذهنم رسید شرمنده
تو این شرایط حتما با یک مشاوره کودک مشورت می کنم تنها چیزیه که به ذهنم رسید شرمنده
هدیه
21:34 1393/5/24
آها راستی یه وب هست مال مامان روانشناس هستش می تونی از اون هم کمک بگیری عزیزم اینم آدرسش
http://psychology.niniweblog.com/
http://psychology.niniweblog.com/
حکیمه نیک بخت
22:29 1393/5/24
الهام جون من خودم شدیدابااین موضوع درگیرم یعنی اینکه هرچی یه موضوعی روتذکرمیدم زیادتوگوشش نمیره ودوباره انجان میده
♫الهام مامان آوینا♫
23:37 1393/5/24
اول از همه معذرت می خوام که واژه تف کردن را بکار می برم ولی باید بگم که
یکی از ترفندام این بود که براش توضیح دادم که این کار را فقط موقع مسواک زدن مجازی انجام بدی و اجازه داری ... بازهم گوش نداد.. میره روبرو اینه اتاقش می ایسته و اینکار را انجام میده فکر کنم از اینکه حباب ها را هی میاره بیرون و می بره داخل دهانش لذت می بره ..
متاسفانه یکبار از بس تذکر بهش داده بودم و بازهم دیدم داره انجام میده ناخوداگاه با پشت دستم زدم تو دهانش و گفتم دیگه نبینم این کار را .. البته من خیلی کم پیش میاد تا به حال که تنبیه کردم ولی این بار واقعا عصبانی بودم ولی با وجود تنبیه که درسته وجدان درد گرفتم ولی الان واقعا با خودم میگم کار خوبی کردم که حداقلش دیگه تا اینکار را انجام میده با چشم غره من خودش را جمع می کنه ولی اینکه اگر قرار باشه حرف شنویش کم بشه گاهی تو مسائل انقدر اذیتم کنه کلافه میشم...
البته من همیشه خیلی اروم باهاش صحبت می کنم و همه چی را توضیح میدم ولی خواستم نظر شمـــــــــــــــا ها را هم بدونم که شما چطور با این موضوع برخورد می کردید؟
یکی از ترفندام این بود که براش توضیح دادم که این کار را فقط موقع مسواک زدن مجازی انجام بدی و اجازه داری ... بازهم گوش نداد.. میره روبرو اینه اتاقش می ایسته و اینکار را انجام میده فکر کنم از اینکه حباب ها را هی میاره بیرون و می بره داخل دهانش لذت می بره ..
متاسفانه یکبار از بس تذکر بهش داده بودم و بازهم دیدم داره انجام میده ناخوداگاه با پشت دستم زدم تو دهانش و گفتم دیگه نبینم این کار را .. البته من خیلی کم پیش میاد تا به حال که تنبیه کردم ولی این بار واقعا عصبانی بودم ولی با وجود تنبیه که درسته وجدان درد گرفتم ولی الان واقعا با خودم میگم کار خوبی کردم که حداقلش دیگه تا اینکار را انجام میده با چشم غره من خودش را جمع می کنه ولی اینکه اگر قرار باشه حرف شنویش کم بشه گاهی تو مسائل انقدر اذیتم کنه کلافه میشم...
البته من همیشه خیلی اروم باهاش صحبت می کنم و همه چی را توضیح میدم ولی خواستم نظر شمـــــــــــــــا ها را هم بدونم که شما چطور با این موضوع برخورد می کردید؟
هدیه
23:41 1393/5/24
خب مامان خانمی شاید دلش می خواد حباب درست کنه از این وسیله ها هستن که باهاش حباب درست می کنن از اونا براش بگیرید تا با اون سرگرم شه و دیگه این کارو نکنه
مامان جونی*زی زی*
00:08 1393/5/25
اینطور تنبیهش کن:از خوشمزه ترین غذا محرومش کن.اگر قراره ببریش پارک نبرش.براش شرط بزار.و البته مهمتر از همه به نظرم تا میتونی بروی خودت نیار!!!حساس بودن والدین خیلی وقتها برای بچه ها لذت بخشه!
♫الهام مامان آوینا♫
00:13 1393/5/25
مامان هدیه اتفاقا این فکــــــر به ذهن خودم رسید که از سر کنجکاوی اینکار را انجام میده ... چون اوینا کلا بد غذاست چندان اهمیت براش نداره غذا خوردن!!!!!!ولی نکته خوبی رل گفتید که شرط بگذارم ولی بازهم به نظرم سنش زیاد نیست که خیلی براش ملموس باشه شرط گذاشتن!!
هدیه
00:52 1393/5/25
الهام جان در مورد این قضیه مطلبی رو تو اینرنت سرچ کردم براتون می ذارم شاید به دردتون بخوره
برخورد صحیح با عادت های نادرست کودکان
مجموعه: روانشناسی کودکان
دیگران را دوست داشته باشند و محبت خود را به آن ها ابراز کنند. اولین رفتارها و واکنش ها را از والدین می بینند و دنیا را در وجود آن ها حداقل در یکی ۲ سال اول خلاصه می کنند. اما همین والدین چند سال بعد شکوه و شکایت می کنند که کودکشان بدغذاست، جیغ می کشد، ناسزا می گوید و ... جالب این که اغلب تصور می کنند اشتباهی از جانب آن ها رخ نداده است و معلوم نیست چرا کودک این رفتارهای زشت را ادامه می دهد و تکرار می کند. اگر شما هم کودکی دارید که از یکی از رفتارهای نادرست او شاکی هستید، حتما ادامه مطلب را بخوانید.
حامد سیامکی خبوشان، کارشناس ارشد روان شناسی و عضو سازمان نظام مشاوره و روان شناسی به خراسان می گوید: انسان و رفتارهای او آمیزه و ترکیبی از ویژگی های ارثی، فیزیولوژیکی، اجتماعی و روان شناختی است و این ویژگی ها تاثیرات متقابلی روی هم دارد.
عادت های انسان به عنوان یک سری رفتارهای تکرار شونده هم ناشی از همین عوامل است.آن چه بیشتر خانواده ها را از دست فرزندان خود عاصی می کند، رفتارهای خارج از عرفی است که کودکان به انجام آن خو کرده اند. نتایج تحقیقات متعدد نشان می دهد که سهم عوامل اجتماعی و روان شناختی در شکل گیری و تداوم عادت های نامناسب بسیار بیشتر از عوامل ارثی و فیزیولوژیکی است.بیشتر شکایات والدین از عادت های نادرست کودکان مربوط به بدغذایی، بازی با یکی از اندام های بدن، جیغ زدن، وابستگی افراطی و بیمارگونه به والدین، دروغ گویی، دزدی، کشیدن موی سر دیگری، کتک کاری و مکیدن انگشت است که شیوع زیادی در بین کودکان دارد.
باید توجه داشت که یکی از علل بروز این عادت ها، اضطراب و فشارهای درونی کودک است. عادت یک شبه به وجود نمی آید و یک شبه هم از بین نمی رود. بنابراین از کودکی که دارای تفکر و احساس ناسالم است، نباید انتظار رفتار مطلوب داشته باشیم. زیرا مخزن رفتاری کودک در نتیجه پاسخ به تفکرات و احساساتش شکل گرفته است و اگر والدین در ارائه پاسخ های صحیح و به موقع کوتاهی کرده باشند، نباید نقش خود را در بروز عادت نادرست کودکشان نادیده بگیرند.
از طرفی کودک در تعامل با محیط و اطرافیان تحت تاثیر رفتارها و واکنش های دیگران قرار می گیرد و در واقع رفتارهای خوب و بد را آموزش می بیند. بسیاری از کودکان دست به الگوبرداری از رفتارهای دیگران می زنند. اگر این الگوبرداری و عمل به آن از نظر روانی به تخلیه کودک منجر شود و اضطراب کودک را کاهش دهد، آن رفتار را الگو قرار می دهد و تداوم می بخشد.
این مشاور با تاکید بر این که گاهی کپی برداری کودکان از رفتارهای دیگران به منظور جلب توجه انجام می شود، ادامه می دهد: اگر والدین نتوانند به طور طبیعی به کودک خود توجه و محبت کافی کنند، کودک برای کسب نوازش، توجه یا محبت والدین سعی می کند راه های دیگری را امتحان کند که یکی از این راه ها رفتارهای تکرار شونده نامتناسب است. نباید فراموش کرد که بعضی از رفتارها ریشه فیزیولوژیکی دارد مثل خودزنی، بعضی تیک های عصبی، بدغذایی که ممکن است ناشی از ضعف اعصاب یا کم کاری یا پرکاری غدد باشد. بنابراین تک بعدی نگاه کردن به منشاء شکل گیری رفتارها در کودکان چاره ساز نیست و ما ناچاریم مجموعه ای از عوامل را در نظر بگیریم. در واقع تقابل تمامی عوامل وراثت، روان شناختی، اجتماعی و ... به بروز یک رفتار منجر می شود. از سوی دیگر عادت های رفتاری در هر سنی ممکن است بروز پیدا کند و یا یک عادت رفتاری در یک سن یا طی مراحل رشد تغییر شکل دهد. در بسیاری از موارد عادت های رفتاری رفع نمی شود بلکه شکل عوض می کنند و والدین تصور می کنند عادت کودک برطرف شده است. عادت های جدید در سن بلوغ تقریبا به شکل ثابتی درمی آید.عادت های بین کودکان ضمن مشابهت در دختران و پسران تفاوت هایی هم دارد. به عنوان مثال در دختران عادت هایی مثل بازی با اعضای بدن، پنهان کاری و در پسران ناسزاگویی، پرخاشگری و دزدی شیوع بیشتری دارد.
● راهکارهای عملی مقابله
وی با اشاره به این که شناسایی ریشه های بنیادی یک عادت نادرست یک اصل اساسی است درباره راه های مقابله با آن می گوید: تاکید نکردن مستقیم برای ترک رفتار اصلی است که بسیاری از والدین از آن بی اطلاع هستند. در واقع آن ها با تاکید و اشاره مستقیم به رفتار آن را ثابت می کنند. والدین باید دقت کنند که چه زمانی کودک به رفتار نادرست تکرار شونده مبادرت می کند، پیک رفتاری او را شناسایی کنند. از طرف دیگر تنبیه و تشویق اصولی و بجا، درخواست کردن به جای امرکردن، قاطعیت و خودباوری والدین، الگوی مناسبی در اختیار کودک گذاشتن و مشارکت و همراهی کودک در انجام کارهای مورد علاقه اش راهکارهایی است که یک مشاور می تواند به والدین پیشنهاد کند تا در ترک عادت های نادرست به کودک خود کمک کنند. در واقع ما همیشه تاکید می کنیم که برای ایجاد یک عادت رفتاری چه مثبت و چه منفی کافی است در مقابل آن واکنش نشان دهیم. رفتار خشن، داد و بیداد و هیجانی شدن والدین به محض دیدن رفتاری از کودک باعث اصرار کودک و جلب توجه او به کارش می شود و همین واکنش نادرست باعث می شود آن کار را ادامه دهد.
در مواردی که زمینه هایی از وسواس و اضطراب در کودک به طور ارثی وجود دارد، به دلیل واکنش والدین، عادت ها به صورت رفتارهای وسواس گونه نمایان می شود. هرگز نباید با القای حس گناهکاری به کودک شرایط را خراب تر کرد. بلکه باید با مشاوره و کمک گرفتن از متخصص به کودک در رفع آن تلاش کرد. والدین باید بدانند اگر هیچ اقدامی نکنند و در جست وجوی علت بر نیایند، اصلاح رفتار نادرست سخت تر خواهد شد.باید توجه داشت که همخوانی و تطابق نظرات والدین درباره عادت بد کودک در رفع آن نقش مهمی دارد.تصور کنید کودکی که عادت به مکیدن انگشت دارد با ۲ مدل واکنش در منزل رو به رو شود. از یک سو مادری که می گوید او هم در طول دوران کودکی همین عادت را داشته است بنابراین مشکلی وجود ندارد و پدری که می خواهد به هر روش ممکن این عادت را از سر کودک بیندازد. کودک در چنین شرایطی نمی داند باید چه کند و با دو واکنش متفاوت رو به رو می شود و ممکن است این رفتار را تا سنین مدرسه ادامه دهد.یک سری رفتارهای کودک تا سنین مدرسه بروز پیدا نمی کند و این حالت به ویژه در بچه هایی که مهد کودک نرفته اند یا پیش دبستانی را نگذرانده اند، بیشتر مشاهده می شود .
به همین علت است که توصیه می شود کودکان قبل از مدرسه وارد محیط های اجتماعی شوند و سعی کنند خود را با دیگران تطبیق دهند. بچه هایی که عادت های بدی دارند و به یکباره وارد محیط بزرگ تر می شوند، ممکن است دچار اضطراب شوند و عاداتشان به رفتارهای وسواس گونه تبدیل شود.
● اشتباهات محرز والدین
بهتر است به جای دستور مستقیم، به صورت غیرمستقیم کودک را از ادامه رفتار بازداریم. در مواردی بهتر است رفتار کودک نادیده گرفته شود و منظور این است که نه زبانی و نه با تغییر حالت و رفتار واکنشی نشان ندهیم. بچه ها پیام های غیرکلامی ما را خیلی زود می گیرند. بنابراین می توان طوری برخورد کرد که انگار کودک کار بدی انجام نداده است و سپس او را صدا زد و به کار دیگری مشغول کرد.این در حالی است که والدین فکر می کنند با تحکم و داد و فریاد و دستور دادن می توانند کودک را از ادامه رفتار یا عادت نادرست منع کنند.رفتارهای این چنینی بیشتر او را مضطرب و به ادامه انجام کار حریص می کند.
گاهی والدین قبل از انجام کار به کودک هشدار می دهند؛ مثلا می گویند «تو مهمانی دعوا راه نیندازی» این کار از نظر روانی او را آماده دعوا کردن می کند و او ناخودآگاه به دنبال فراهم کردن زمینه دعوا می گردد.این رفتارها باعث می شود رفع عادت برای او سخت تر شود چون الگو دارد و با پیش زمینه ذهنی درباره خودش فکر می کند.بعضی والدین هم منتظر افزایش سن و تغییر شرایط هستند تا عادت نادرست کودک رفع شود و ترک عادت را به سنین نوجوانی موکول می کنند که این کار اصلاح این عادت ها را بسیار دشوارتر می کند.
منبع:روزنامه خراسان
برخورد صحیح با عادت های نادرست کودکان
مجموعه: روانشناسی کودکان
دیگران را دوست داشته باشند و محبت خود را به آن ها ابراز کنند. اولین رفتارها و واکنش ها را از والدین می بینند و دنیا را در وجود آن ها حداقل در یکی ۲ سال اول خلاصه می کنند. اما همین والدین چند سال بعد شکوه و شکایت می کنند که کودکشان بدغذاست، جیغ می کشد، ناسزا می گوید و ... جالب این که اغلب تصور می کنند اشتباهی از جانب آن ها رخ نداده است و معلوم نیست چرا کودک این رفتارهای زشت را ادامه می دهد و تکرار می کند. اگر شما هم کودکی دارید که از یکی از رفتارهای نادرست او شاکی هستید، حتما ادامه مطلب را بخوانید.
حامد سیامکی خبوشان، کارشناس ارشد روان شناسی و عضو سازمان نظام مشاوره و روان شناسی به خراسان می گوید: انسان و رفتارهای او آمیزه و ترکیبی از ویژگی های ارثی، فیزیولوژیکی، اجتماعی و روان شناختی است و این ویژگی ها تاثیرات متقابلی روی هم دارد.
عادت های انسان به عنوان یک سری رفتارهای تکرار شونده هم ناشی از همین عوامل است.آن چه بیشتر خانواده ها را از دست فرزندان خود عاصی می کند، رفتارهای خارج از عرفی است که کودکان به انجام آن خو کرده اند. نتایج تحقیقات متعدد نشان می دهد که سهم عوامل اجتماعی و روان شناختی در شکل گیری و تداوم عادت های نامناسب بسیار بیشتر از عوامل ارثی و فیزیولوژیکی است.بیشتر شکایات والدین از عادت های نادرست کودکان مربوط به بدغذایی، بازی با یکی از اندام های بدن، جیغ زدن، وابستگی افراطی و بیمارگونه به والدین، دروغ گویی، دزدی، کشیدن موی سر دیگری، کتک کاری و مکیدن انگشت است که شیوع زیادی در بین کودکان دارد.
باید توجه داشت که یکی از علل بروز این عادت ها، اضطراب و فشارهای درونی کودک است. عادت یک شبه به وجود نمی آید و یک شبه هم از بین نمی رود. بنابراین از کودکی که دارای تفکر و احساس ناسالم است، نباید انتظار رفتار مطلوب داشته باشیم. زیرا مخزن رفتاری کودک در نتیجه پاسخ به تفکرات و احساساتش شکل گرفته است و اگر والدین در ارائه پاسخ های صحیح و به موقع کوتاهی کرده باشند، نباید نقش خود را در بروز عادت نادرست کودکشان نادیده بگیرند.
از طرفی کودک در تعامل با محیط و اطرافیان تحت تاثیر رفتارها و واکنش های دیگران قرار می گیرد و در واقع رفتارهای خوب و بد را آموزش می بیند. بسیاری از کودکان دست به الگوبرداری از رفتارهای دیگران می زنند. اگر این الگوبرداری و عمل به آن از نظر روانی به تخلیه کودک منجر شود و اضطراب کودک را کاهش دهد، آن رفتار را الگو قرار می دهد و تداوم می بخشد.
این مشاور با تاکید بر این که گاهی کپی برداری کودکان از رفتارهای دیگران به منظور جلب توجه انجام می شود، ادامه می دهد: اگر والدین نتوانند به طور طبیعی به کودک خود توجه و محبت کافی کنند، کودک برای کسب نوازش، توجه یا محبت والدین سعی می کند راه های دیگری را امتحان کند که یکی از این راه ها رفتارهای تکرار شونده نامتناسب است. نباید فراموش کرد که بعضی از رفتارها ریشه فیزیولوژیکی دارد مثل خودزنی، بعضی تیک های عصبی، بدغذایی که ممکن است ناشی از ضعف اعصاب یا کم کاری یا پرکاری غدد باشد. بنابراین تک بعدی نگاه کردن به منشاء شکل گیری رفتارها در کودکان چاره ساز نیست و ما ناچاریم مجموعه ای از عوامل را در نظر بگیریم. در واقع تقابل تمامی عوامل وراثت، روان شناختی، اجتماعی و ... به بروز یک رفتار منجر می شود. از سوی دیگر عادت های رفتاری در هر سنی ممکن است بروز پیدا کند و یا یک عادت رفتاری در یک سن یا طی مراحل رشد تغییر شکل دهد. در بسیاری از موارد عادت های رفتاری رفع نمی شود بلکه شکل عوض می کنند و والدین تصور می کنند عادت کودک برطرف شده است. عادت های جدید در سن بلوغ تقریبا به شکل ثابتی درمی آید.عادت های بین کودکان ضمن مشابهت در دختران و پسران تفاوت هایی هم دارد. به عنوان مثال در دختران عادت هایی مثل بازی با اعضای بدن، پنهان کاری و در پسران ناسزاگویی، پرخاشگری و دزدی شیوع بیشتری دارد.
● راهکارهای عملی مقابله
وی با اشاره به این که شناسایی ریشه های بنیادی یک عادت نادرست یک اصل اساسی است درباره راه های مقابله با آن می گوید: تاکید نکردن مستقیم برای ترک رفتار اصلی است که بسیاری از والدین از آن بی اطلاع هستند. در واقع آن ها با تاکید و اشاره مستقیم به رفتار آن را ثابت می کنند. والدین باید دقت کنند که چه زمانی کودک به رفتار نادرست تکرار شونده مبادرت می کند، پیک رفتاری او را شناسایی کنند. از طرف دیگر تنبیه و تشویق اصولی و بجا، درخواست کردن به جای امرکردن، قاطعیت و خودباوری والدین، الگوی مناسبی در اختیار کودک گذاشتن و مشارکت و همراهی کودک در انجام کارهای مورد علاقه اش راهکارهایی است که یک مشاور می تواند به والدین پیشنهاد کند تا در ترک عادت های نادرست به کودک خود کمک کنند. در واقع ما همیشه تاکید می کنیم که برای ایجاد یک عادت رفتاری چه مثبت و چه منفی کافی است در مقابل آن واکنش نشان دهیم. رفتار خشن، داد و بیداد و هیجانی شدن والدین به محض دیدن رفتاری از کودک باعث اصرار کودک و جلب توجه او به کارش می شود و همین واکنش نادرست باعث می شود آن کار را ادامه دهد.
در مواردی که زمینه هایی از وسواس و اضطراب در کودک به طور ارثی وجود دارد، به دلیل واکنش والدین، عادت ها به صورت رفتارهای وسواس گونه نمایان می شود. هرگز نباید با القای حس گناهکاری به کودک شرایط را خراب تر کرد. بلکه باید با مشاوره و کمک گرفتن از متخصص به کودک در رفع آن تلاش کرد. والدین باید بدانند اگر هیچ اقدامی نکنند و در جست وجوی علت بر نیایند، اصلاح رفتار نادرست سخت تر خواهد شد.باید توجه داشت که همخوانی و تطابق نظرات والدین درباره عادت بد کودک در رفع آن نقش مهمی دارد.تصور کنید کودکی که عادت به مکیدن انگشت دارد با ۲ مدل واکنش در منزل رو به رو شود. از یک سو مادری که می گوید او هم در طول دوران کودکی همین عادت را داشته است بنابراین مشکلی وجود ندارد و پدری که می خواهد به هر روش ممکن این عادت را از سر کودک بیندازد. کودک در چنین شرایطی نمی داند باید چه کند و با دو واکنش متفاوت رو به رو می شود و ممکن است این رفتار را تا سنین مدرسه ادامه دهد.یک سری رفتارهای کودک تا سنین مدرسه بروز پیدا نمی کند و این حالت به ویژه در بچه هایی که مهد کودک نرفته اند یا پیش دبستانی را نگذرانده اند، بیشتر مشاهده می شود .
به همین علت است که توصیه می شود کودکان قبل از مدرسه وارد محیط های اجتماعی شوند و سعی کنند خود را با دیگران تطبیق دهند. بچه هایی که عادت های بدی دارند و به یکباره وارد محیط بزرگ تر می شوند، ممکن است دچار اضطراب شوند و عاداتشان به رفتارهای وسواس گونه تبدیل شود.
● اشتباهات محرز والدین
بهتر است به جای دستور مستقیم، به صورت غیرمستقیم کودک را از ادامه رفتار بازداریم. در مواردی بهتر است رفتار کودک نادیده گرفته شود و منظور این است که نه زبانی و نه با تغییر حالت و رفتار واکنشی نشان ندهیم. بچه ها پیام های غیرکلامی ما را خیلی زود می گیرند. بنابراین می توان طوری برخورد کرد که انگار کودک کار بدی انجام نداده است و سپس او را صدا زد و به کار دیگری مشغول کرد.این در حالی است که والدین فکر می کنند با تحکم و داد و فریاد و دستور دادن می توانند کودک را از ادامه رفتار یا عادت نادرست منع کنند.رفتارهای این چنینی بیشتر او را مضطرب و به ادامه انجام کار حریص می کند.
گاهی والدین قبل از انجام کار به کودک هشدار می دهند؛ مثلا می گویند «تو مهمانی دعوا راه نیندازی» این کار از نظر روانی او را آماده دعوا کردن می کند و او ناخودآگاه به دنبال فراهم کردن زمینه دعوا می گردد.این رفتارها باعث می شود رفع عادت برای او سخت تر شود چون الگو دارد و با پیش زمینه ذهنی درباره خودش فکر می کند.بعضی والدین هم منتظر افزایش سن و تغییر شرایط هستند تا عادت نادرست کودک رفع شود و ترک عادت را به سنین نوجوانی موکول می کنند که این کار اصلاح این عادت ها را بسیار دشوارتر می کند.
منبع:روزنامه خراسان
♫الهام مامان آوینا♫
10:23 1393/5/25
از مطلبتون مامان هدیه بیشتر بی محلی را فهمیدم ولی تا کجا؟؟؟؟؟؟
اگر نخواهد دست از عادت بردارد چی؟
ولی مامان مینا جان من کتاب های انتشارات صابرین را می خوندم و سعی می کنم بخونم برای تربیتی هاش را ..
پارسال اوینا یکی دوبار دیدم می خواست گاز بگیره... تو اون کتاب خوندم که در مقابل این رفتار بچه فقط باید بهش بگی (گاز گرفتن ممنوع)همین و بس و من با گفتن این جمله و یا هر وقت این کار را می خواست انجام بده بهش میگفتم گاز گرفتن چیه؟ اونم با گفتن ممنوع دیگه اون کار را انجام نمی داد.. همین
اگر نخواهد دست از عادت بردارد چی؟
ولی مامان مینا جان من کتاب های انتشارات صابرین را می خوندم و سعی می کنم بخونم برای تربیتی هاش را ..
پارسال اوینا یکی دوبار دیدم می خواست گاز بگیره... تو اون کتاب خوندم که در مقابل این رفتار بچه فقط باید بهش بگی (گاز گرفتن ممنوع)همین و بس و من با گفتن این جمله و یا هر وقت این کار را می خواست انجام بده بهش میگفتم گاز گرفتن چیه؟ اونم با گفتن ممنوع دیگه اون کار را انجام نمی داد.. همین
√بهار مامانه★★ برسام ★★
11:26 1393/5/25
گلم منم چند باری مخصوصا این اواخر به خاطر یک مسئله ی خاصی که تویه زندگیم افتاد و یه کم از برسام ناخواسته غافل شدم پیش اومد که برسام کارایی رو میکرد که قبلا هرگز ازش ندیده بودم و واسم خیلی ناراحت کننده بود چون میدیدم بچه ی /اروم و با ادب و دسته ی گلم به خاطر این مشکل چندتا کار بد یاد گرفته.....گلم مثلا یکی از کارای بدی که پسرم یاد گرفته بود از بچه ی جاریم یاد گرفته بود و از همشون بدتر بود این بود که وقتی بهش کاری رو میگم نکنه یا اگه احیانا دعواش کنم یه حرف بد بزنه(خیلی ببخشید ولی یاد گرفته بود بگه عوضی ) پسر فسقلی من از یه بچه ی 8 ساله حرفی رو یاد گرفته بود که حتی معنیش رو نمیدونست
من اوایل باهاش حرف میزدم و بهش توضیح میدادم که حرفش زشته و نباید بگه ولی از اونجا که این فسقلی ها چون کوچیکن حافظه ی ادبیشون کوتاه مدته زود یادش میرفت و دوباره تا از چیزی ناراحت میشد بدون اینکه بفهمه چی داره میگه فقط چون دیده بود پسر جاریم این حرف رو تویه برخورد با مامانش زیاد میگه برسام هم میگفت ؛من خیلی راهکار ها رو امتحان کردم از توضیح گرفته(توضیح منطقی رو گوش میداد ودر لحظه خوب بود و ازم معذرت میخواست و قول میداد دیگه نگه ولی دفعه ی بعد یادش میرفت و دوباره میگفت) تا بی محلی ولی از هیچ کدوم نتیجه نگرفتم تا یه روز که واقعا اعصابم داغون بود برسامم مدام شیطنت میکرد نمیدونم چی بهش گفتم که در جواب باز این حرف زشت رو زد و منم از کوره در رفتم و یهو زدم زیر گریه و بهش گفتم من دیگه مامان پسری که بهم بگه عوضی نیستم...........که دیدم برسام اول خشکش زد و نگام کرد بعد با بغض بدو بدو اومد بغلم کرد و بهم میگفت مامان جون گریه نکن...........خلاصه اونروز کلی مادر و پسر تویه بغل هم گریه کردیم ولی همون شد بار آخرش و خدا رو شکر از اون روز به بعد شاید یکی دو بار اونم ناخواسته از دهنش در اومده چون واقعا برسام الان سنی نداره که خیلی بخواد قول و قرار یادش بمونه ولی با اینحال از وقتی که ان برخورد رو ناخواسته کردم واقعا داره سعی میکنه مواظب باشه این حرف رو نزنه و این سعی کردنش برای من خیلی خیلی ارزش داره،پسر من دختر شما و کلا بچه های این سن و سال الان مثل نوار خام هستن و هر چی میبینن همونو ضبط میکنن و تحویل میدن و بعضی کارها هم مثلا مثل همین جریان تف کردن دختر شما از روی کنجکاویه و براشون جالبه؛ در مورد اینکارا یه مدت که بی محلی کنی از سرشون میفته ولی واقعابی محلی کنی ها نه اینکه مثلا اخم کنی جای دیگه رو نگاه کنی باید کاملا بی تفاوت باشی اصلا انگار اون کار دخترت رو ندید یا میتونی از بچه های فامیل که از دختر گلت بزرگ تر هستن و دخترت دوستشون داره کمک بگیری تا اونا با روشی که خودت صلاح میدونی بهدخترت نشون بدن که کارش بد و زشته و نباید انجامش بده چون بچه ها از هم خیلی زود چیزای خوب و بد رو یاد میگیرن و متاسفانه برسام من تویه مرحله ای که میگن بچه شخصیتش رو میشناسه(2سالگی) با خانواده ی جاریم زیاد در ارتباط بود و اون خانم تنها چیزی که براش مهمه خودش و کلاس پیلاتسشو آرایشگاهشو دوره های زنونشه و بچه ها یا مهد میرن یا کلاسای مختلف یا خونه تنها می مونن که نتیجش میشه اینکه یه پسر 8ساله وقتی مامانش دعواش میکنه به مامانش فحش میده؛برسام من واقعا نمیدونست معنی کلمه ای که میگه چیه و اصلا این حرف بده فقط چون دیده بود یه بچه ی دیگه گفته بود میگفت ولی پسر اون 8سالشه و قشنگ میفهمه که این حرف ها بده و تازه عوضی زیباترین فحش این پسر بچه ی 8سالست..........یعنی میگمن بهتره به یه همسن دخمل نازت بگی تا بتونی از تاثیر مثبت بچه ها روی هم استفاده کنی
من اوایل باهاش حرف میزدم و بهش توضیح میدادم که حرفش زشته و نباید بگه ولی از اونجا که این فسقلی ها چون کوچیکن حافظه ی ادبیشون کوتاه مدته زود یادش میرفت و دوباره تا از چیزی ناراحت میشد بدون اینکه بفهمه چی داره میگه فقط چون دیده بود پسر جاریم این حرف رو تویه برخورد با مامانش زیاد میگه برسام هم میگفت ؛من خیلی راهکار ها رو امتحان کردم از توضیح گرفته(توضیح منطقی رو گوش میداد ودر لحظه خوب بود و ازم معذرت میخواست و قول میداد دیگه نگه ولی دفعه ی بعد یادش میرفت و دوباره میگفت) تا بی محلی ولی از هیچ کدوم نتیجه نگرفتم تا یه روز که واقعا اعصابم داغون بود برسامم مدام شیطنت میکرد نمیدونم چی بهش گفتم که در جواب باز این حرف زشت رو زد و منم از کوره در رفتم و یهو زدم زیر گریه و بهش گفتم من دیگه مامان پسری که بهم بگه عوضی نیستم...........که دیدم برسام اول خشکش زد و نگام کرد بعد با بغض بدو بدو اومد بغلم کرد و بهم میگفت مامان جون گریه نکن...........خلاصه اونروز کلی مادر و پسر تویه بغل هم گریه کردیم ولی همون شد بار آخرش و خدا رو شکر از اون روز به بعد شاید یکی دو بار اونم ناخواسته از دهنش در اومده چون واقعا برسام الان سنی نداره که خیلی بخواد قول و قرار یادش بمونه ولی با اینحال از وقتی که ان برخورد رو ناخواسته کردم واقعا داره سعی میکنه مواظب باشه این حرف رو نزنه و این سعی کردنش برای من خیلی خیلی ارزش داره،پسر من دختر شما و کلا بچه های این سن و سال الان مثل نوار خام هستن و هر چی میبینن همونو ضبط میکنن و تحویل میدن و بعضی کارها هم مثلا مثل همین جریان تف کردن دختر شما از روی کنجکاویه و براشون جالبه؛ در مورد اینکارا یه مدت که بی محلی کنی از سرشون میفته ولی واقعابی محلی کنی ها نه اینکه مثلا اخم کنی جای دیگه رو نگاه کنی باید کاملا بی تفاوت باشی اصلا انگار اون کار دخترت رو ندید یا میتونی از بچه های فامیل که از دختر گلت بزرگ تر هستن و دخترت دوستشون داره کمک بگیری تا اونا با روشی که خودت صلاح میدونی بهدخترت نشون بدن که کارش بد و زشته و نباید انجامش بده چون بچه ها از هم خیلی زود چیزای خوب و بد رو یاد میگیرن و متاسفانه برسام من تویه مرحله ای که میگن بچه شخصیتش رو میشناسه(2سالگی) با خانواده ی جاریم زیاد در ارتباط بود و اون خانم تنها چیزی که براش مهمه خودش و کلاس پیلاتسشو آرایشگاهشو دوره های زنونشه و بچه ها یا مهد میرن یا کلاسای مختلف یا خونه تنها می مونن که نتیجش میشه اینکه یه پسر 8ساله وقتی مامانش دعواش میکنه به مامانش فحش میده؛برسام من واقعا نمیدونست معنی کلمه ای که میگه چیه و اصلا این حرف بده فقط چون دیده بود یه بچه ی دیگه گفته بود میگفت ولی پسر اون 8سالشه و قشنگ میفهمه که این حرف ها بده و تازه عوضی زیباترین فحش این پسر بچه ی 8سالست..........یعنی میگمن بهتره به یه همسن دخمل نازت بگی تا بتونی از تاثیر مثبت بچه ها روی هم استفاده کنی
مامان آروین(مهناز )
12:02 1393/5/25
سلام الهام جون راستش منم تازه متوجه شدم پسر 18 ماهه ام دست بزن داره تا چیزی بهش میگم که باب میلش نیست یا چیزی رو از دستش میگیرم که خطرناکه بطرفم میاد و میزنه هر کس دیگه ای هم اگر دعواش کنه میاد منو میزنه نمیدونم چرا شاید از اونا خجالت میکشه هر کی سر به سرش بذاره جیغ میکشه و میزنش نمیدونم چکار کنم آخه اون هنوز خیلی کوچیکه....
مامان و باباي امير
12:10 1393/5/25
من توزندگی مشترک با پسر شلوغم اینو فهمیدم که وقتی با زبون نرم باهاش برخورد میکنم یکم زودتر حرف ادمو گوش میده ولی وقتی میگم چرا اینکارو کردی یا اینکارو نکن بالحنی تند نه تنها به کارش ادامه میده بلکه نیش اشو با اون دندونای دست اندازیش باز میکنه ومن بیشتر عصبانی میشم ولی ارامش تا کجا به قول مامان الهام راستی من وقتی یه لحظه اسم الهام مامان آوینارودیدم موندم شاید شما الان چه ارتباطی با اوینا دارین من چرا الان گیج شدم قاطی کردم چرا شمارونشناختم
هدیه
12:38 1393/5/25
سلام الهام جان یکم باید حوصله به خرج بدین
بذارید یه داستانی رو براتون بگم البته تجربه شخصی خودمه با برادرزاده هام بود
من وقتی کوچیک بودم خیلی کل کل می کردم با برادرزاده هام و همش جنگ ودعوا داشتم باهاشون اونا هم نامردی نمی کردن بدم منو می زدن و مامانم چون معتقد بود که نباید ذوق بچه رو کور کرد و همش بکن نکن باهاش کرد هیچی نمی گفت این وسط من همیشه می شدم آدم بده درعرض 5 دقیقه خونه زندگیمون می رفت رو هوا اونوقت کی باید تمیزمی کرد من بدبخت چون مامانم مریض بود و نمی تونست جمع و جور کنه ماجرا همیشه ادامه داشت و من شده بودم آدم عصبی و وقتی اونا می یومدن خونمون ماجرا داشتم باهاشون
اینا دیگه گوش بهم نمی دادن وسمج شده بودن و بدتر می کردن
تا به این نتیجه رسیدم که یه مدت کاری باهاشون نداشته باشم و هیچی نگم بهشون شاید دیگه دست از سرم بردارن و منو دیگه نزنن و وسائلامو داغون نکنن
هم اعصاب خودم خوب شد هم اطرافیانم
کم محلی که بهشون کردم باعث شد یکم باهام خوب شدن
پس نتیجه اخلاقی که این ماجرا میشه گرفت این هست که
نباید زیاد بچه هارو دعوا کرد چون دعوا کردن زیاد ومنجمله تکراری باعث میشه که بچه بهمون گوش ندن و اگه کمتر بچه رو دعواکنید بهتر هستش و از حرفتون حساب می بره
درضمن روش تهدید که من همیشه معتقدم واقعا جواب می ده منظورم همون محروم کردن از چیزهایی که بچه دوست داره
امیدوارم بتونه بهتون کمکی کرده باشم
بذارید یه داستانی رو براتون بگم البته تجربه شخصی خودمه با برادرزاده هام بود
من وقتی کوچیک بودم خیلی کل کل می کردم با برادرزاده هام و همش جنگ ودعوا داشتم باهاشون اونا هم نامردی نمی کردن بدم منو می زدن و مامانم چون معتقد بود که نباید ذوق بچه رو کور کرد و همش بکن نکن باهاش کرد هیچی نمی گفت این وسط من همیشه می شدم آدم بده درعرض 5 دقیقه خونه زندگیمون می رفت رو هوا اونوقت کی باید تمیزمی کرد من بدبخت چون مامانم مریض بود و نمی تونست جمع و جور کنه ماجرا همیشه ادامه داشت و من شده بودم آدم عصبی و وقتی اونا می یومدن خونمون ماجرا داشتم باهاشون
اینا دیگه گوش بهم نمی دادن وسمج شده بودن و بدتر می کردن
تا به این نتیجه رسیدم که یه مدت کاری باهاشون نداشته باشم و هیچی نگم بهشون شاید دیگه دست از سرم بردارن و منو دیگه نزنن و وسائلامو داغون نکنن
هم اعصاب خودم خوب شد هم اطرافیانم
کم محلی که بهشون کردم باعث شد یکم باهام خوب شدن
پس نتیجه اخلاقی که این ماجرا میشه گرفت این هست که
نباید زیاد بچه هارو دعوا کرد چون دعوا کردن زیاد ومنجمله تکراری باعث میشه که بچه بهمون گوش ندن و اگه کمتر بچه رو دعواکنید بهتر هستش و از حرفتون حساب می بره
درضمن روش تهدید که من همیشه معتقدم واقعا جواب می ده منظورم همون محروم کردن از چیزهایی که بچه دوست داره
امیدوارم بتونه بهتون کمکی کرده باشم
♫الهام مامان آوینا♫
13:07 1393/5/25
انگار روش نبردنم به بیرون داره جواب میده.. میام میگم... من اسمم الهام هست و مامان اوینا هستم مامان و بابای امیر عزیز...
♫الهام مامان آوینا♫
13:08 1393/5/25
جالب بود برام بهار جون...
مامان و باباي امير
13:13 1393/5/25
خیلی ببخشین الهام جون یه لحظه با الهام جون مامان علیرضا ومهدیه جون مامان اوینا جون خدارحمتشون کنه قاطی کردم اخه چند روزه فوت اونها خیلی ناراحتم کرده یه جوری شدم ایشالا همیشه سایتون بالاسربچه اتون باشه یه سوء تفاهم اسمی بود
♫الهام مامان آوینا♫
13:17 1393/5/25
خواهش میکنم خدا رحمتشون کنه و به الهام جون مامان علیرضا هم صبـــــــــر بده
مامان مریم
15:32 1393/5/25
سلام الهام جون
دوستم بارها مامانا و با بیان کارها و عکس العملهای مختلفی از بچه ها اومدن و گفتن که فلان کارو دوست ندارن و منم همیشه تز خودمو که خیلی برام موفقیت آمیز بوده رو میگم
میدونی خانومی همه این عکس العملای منفی مثل تف کردن...گاز گرفتن...با دهن صدای بد درآوردن و حرف بد زدن، بازتاب و کنش بچه ها نسبت به واکنش ماست
من بارها و بارها دیدم و تجربه کردم همون بار اولی که بچه ها یه کار بد از نظر ما کردن فقط و فقط باید ندیده بگیریم چون با یه کار جدیدی که یاد گرفتن فقط چشمشون به عکس العمل ماست تاببینن چه واکنشی نسبت بهش میخوایم داشته باشیم و بدترین کار اینه که بگیم نکن...کار بدیه...!!!یعنی بهش نقطه ضعف نشون دادیم ...یعنی همون عکس العملی که بچه منتظرش بود تا بدونه کارش مهم بوده برامون...مثبت یا منفی مهم نیست...مهم اینه که کار عادی نبوده...یه کار خاص بوده که نگاه بهش برمیگرده!!
هر کار بدی که بچه ها برای اولین بار کردن...هرچقدر به نظرتون بد اومد و حتی مثل گاز گرفتن دردتون اومد بی تفاوت بمونین...حتی اگه از درون حرص میخورین اینو تو چهره و نگاهتون نشون ندین تا بچه ها بدونن یه کار مهمی نکردن و از اونجا که عاشق جلب توجه هستن زود ازش رد میشن ....به همین سادگی...ولی شما که بارها بیان کردین کار بدیه و تنبیه کردین و ....براش اون کارو بزرگ کردین و بیشتر زمان میبره تا از یادش بره پس با بی تفاوتی منتظر باشین تا کوچولوتون هم به این نقطه برسه که این حرکتم واسه کسی جالب نیست....مثل تجربه درست مینا جون که همه روش هایی که میتونستن به کار بردن تا به همین نکته رسیدن ولی زمان میخواد که جواب بده
مینا جون مادری رو میشناسم که پسر خیلی گاز میگرفت و اونم همیشه با خواهش و گریه که درد میگیره منصرفش میکرد ولی با چند بار تحمل شدید درد و بی تفاوتی بچه از سرش افتاد پس شما هم چند باری تا اونجایی که میتونین تحمل کنین و بعد به بهانه برم آشپزخونه و زیر گازو خاموش کنم و تلفن دارم و ....از پیشش برین...یواش یواش ترک میکنه
دوستم بارها مامانا و با بیان کارها و عکس العملهای مختلفی از بچه ها اومدن و گفتن که فلان کارو دوست ندارن و منم همیشه تز خودمو که خیلی برام موفقیت آمیز بوده رو میگم
میدونی خانومی همه این عکس العملای منفی مثل تف کردن...گاز گرفتن...با دهن صدای بد درآوردن و حرف بد زدن، بازتاب و کنش بچه ها نسبت به واکنش ماست
من بارها و بارها دیدم و تجربه کردم همون بار اولی که بچه ها یه کار بد از نظر ما کردن فقط و فقط باید ندیده بگیریم چون با یه کار جدیدی که یاد گرفتن فقط چشمشون به عکس العمل ماست تاببینن چه واکنشی نسبت بهش میخوایم داشته باشیم و بدترین کار اینه که بگیم نکن...کار بدیه...!!!یعنی بهش نقطه ضعف نشون دادیم ...یعنی همون عکس العملی که بچه منتظرش بود تا بدونه کارش مهم بوده برامون...مثبت یا منفی مهم نیست...مهم اینه که کار عادی نبوده...یه کار خاص بوده که نگاه بهش برمیگرده!!
هر کار بدی که بچه ها برای اولین بار کردن...هرچقدر به نظرتون بد اومد و حتی مثل گاز گرفتن دردتون اومد بی تفاوت بمونین...حتی اگه از درون حرص میخورین اینو تو چهره و نگاهتون نشون ندین تا بچه ها بدونن یه کار مهمی نکردن و از اونجا که عاشق جلب توجه هستن زود ازش رد میشن ....به همین سادگی...ولی شما که بارها بیان کردین کار بدیه و تنبیه کردین و ....براش اون کارو بزرگ کردین و بیشتر زمان میبره تا از یادش بره پس با بی تفاوتی منتظر باشین تا کوچولوتون هم به این نقطه برسه که این حرکتم واسه کسی جالب نیست....مثل تجربه درست مینا جون که همه روش هایی که میتونستن به کار بردن تا به همین نکته رسیدن ولی زمان میخواد که جواب بده
مینا جون مادری رو میشناسم که پسر خیلی گاز میگرفت و اونم همیشه با خواهش و گریه که درد میگیره منصرفش میکرد ولی با چند بار تحمل شدید درد و بی تفاوتی بچه از سرش افتاد پس شما هم چند باری تا اونجایی که میتونین تحمل کنین و بعد به بهانه برم آشپزخونه و زیر گازو خاموش کنم و تلفن دارم و ....از پیشش برین...یواش یواش ترک میکنه
مامان مریم
15:40 1393/5/25
پسرم چند هفته پیش به خانومی که تو خیابون پاشو به اسباب بازی تو دستش زد تا بخندونتش گفت مگه کوری؟؟!!!
من اونقدر مبهوت و گیج شدم که این اصلا این جمله رو از کجا یاد گرفته که یادم رفت نباید میشنیدم و بهش گفتم آیدین جونم این خیلی حرف بدیه!!!
وااااای اون عاشق کشف جدیدش شد و تو مسیر به همه این جمله رو گفت و منم اولش گفتم بگو برین کنار آیدین داره میاد!و دیدم نه با یه ذوق و قهقهه عجیبی به جمله خودش اصرار داره و بعد دیگه نه نگاش کردم و نه هیچ جمله دیگه ای و قبل از اینکه به خونه برسیم کلا اون جمله فراموش شد و دیگه هم تکرار نشد...
یعنی با اون هیجان و ذوق و قهقهه ای که موقع گفتنش داشت من منتطر یه دوره دو هفته ای بودم ولی با بی تفاوتی به موقع مشکل حل شد...
من اونقدر مبهوت و گیج شدم که این اصلا این جمله رو از کجا یاد گرفته که یادم رفت نباید میشنیدم و بهش گفتم آیدین جونم این خیلی حرف بدیه!!!
وااااای اون عاشق کشف جدیدش شد و تو مسیر به همه این جمله رو گفت و منم اولش گفتم بگو برین کنار آیدین داره میاد!و دیدم نه با یه ذوق و قهقهه عجیبی به جمله خودش اصرار داره و بعد دیگه نه نگاش کردم و نه هیچ جمله دیگه ای و قبل از اینکه به خونه برسیم کلا اون جمله فراموش شد و دیگه هم تکرار نشد...
یعنی با اون هیجان و ذوق و قهقهه ای که موقع گفتنش داشت من منتطر یه دوره دو هفته ای بودم ولی با بی تفاوتی به موقع مشکل حل شد...
♫الهام مامان آوینا♫
15:47 1393/5/25
جالب بود تجربه تون مامان مریم
مامان علی جونی
15:45 1393/5/29
اگه بی تفاوت باشین و اصلا به روتون نیارین از سرش میفته
خیلی معذرت می خوام اون کار بد می تونه با اب دهان بازی کردن بچه باشه