سوال و 21 جواب
(آخرین جواب : 93/2/3)
دخترم دوسم نداره؟!
دوستای عزیزم، دیروز به علت مریض شدنم مجبور شدم دخترم رو بزاریم پیش مادر شوهرم و برم بیمارستان حدود 4 ساعت دخترم منو ندید در صورتی که بینهایت به من وابستست ولی وقتی اومدم مادر شوهرم گفت اصلا گریه نکردش من از دیروزه خیلی ناراحتم که شاید دخترم دوسم نداره!
این هم بگم وقتی اومدیم و من رو دید کلی بوسم میکرد و میخندید.
نظر شما چیه؟یا مادر شوهرم دروغ میگه،اخه کیانا هیچ وقت به این مدت طولانی ازم جدا نشده بود حتی خونه دوستش میره یه ربع بعدش کلی بهونه منو میگیره و میاد خونه.و یا اینکه چون پدر شوهرم برده بود کلی واسش خوراکی خریده بود و کوچه برده بود حواسش به نبودن من نبوده.خلاصه دخترم ناراحتم کرده حس میکنم دوسم نداره!!!گریه!!!
این هم بگم وقتی اومدیم و من رو دید کلی بوسم میکرد و میخندید.
نظر شما چیه؟یا مادر شوهرم دروغ میگه،اخه کیانا هیچ وقت به این مدت طولانی ازم جدا نشده بود حتی خونه دوستش میره یه ربع بعدش کلی بهونه منو میگیره و میاد خونه.و یا اینکه چون پدر شوهرم برده بود کلی واسش خوراکی خریده بود و کوچه برده بود حواسش به نبودن من نبوده.خلاصه دخترم ناراحتم کرده حس میکنم دوسم نداره!!!گریه!!!
1393/2/2
#کودک
#سایر موارد
نی نی وبلاگی ام (ورود)
نی نی وبلاگی نیستم (ثبت نام)
مامان منصوره
08:07 1393/2/2
عزیزم شما از یک رفتار طبیعی که معلوم نیست حقیقت هم داشته باشه یه همچین برداشت بزرگی کردی؟!!!!!!
بگو خدا رو شکر که بچه م اذیت نشده و بهش رسیدن و براش کم نذاشتن، والا من از خدامه یه بار بشه دخترم پیششون باشه بفهمم بهانه نگرفته، چون نشون میده که از همه بابت به بچه رسیدن و سرگرمش کردن و غذا هم به اندازه کافی خورده!
به فال نیک بگیر و همین الان کلاهتو بنداز هوا و خوشحال باش که اگه بازم مجبور شدی بذاریش اونجا بهش خوش می گذره!
بگو خدا رو شکر که بچه م اذیت نشده و بهش رسیدن و براش کم نذاشتن، والا من از خدامه یه بار بشه دخترم پیششون باشه بفهمم بهانه نگرفته، چون نشون میده که از همه بابت به بچه رسیدن و سرگرمش کردن و غذا هم به اندازه کافی خورده!
به فال نیک بگیر و همین الان کلاهتو بنداز هوا و خوشحال باش که اگه بازم مجبور شدی بذاریش اونجا بهش خوش می گذره!
مامان و باباي امير
08:11 1393/2/2
سلام عزيز چقدر احساست خطرناكه اين احساس خيلي ميتونه بهت آينده ضربه بزنه بايد نظرتون رو عوض كنين نبايد بچه اتون بهتون وابسته باشه به نظرمون اگه هميشه به ريز رفتارهاي دخترتون دقت كنين خيلي ناراحت ميشين بايد شما خوشحال باشين كه دخترتون سراغتون نگرفته وتونسته تنها بدون شما يه چند ساعتي رو بگذرونه اين دليلي به دوست نداشتن شما نميشه حتي اگه مادر شوهرتون دروغ گفته باشه من وقتي براي اولين بار پسرم رو پيش مادرم ميزاشتم وقتي از مادرم ميپرسيدم چطوره گريه ميكنه ميگفت نه اصلا سراغتو نميگيره ولي بعد يه مدت مادرم گفت يه ماه من وبابات با چه شكنجه اي اون رو نگه ميداشتيم چند ساعتي گريه ميكرد بعد تو پس مطمين باشين اذيت داره بچه ولي بزرگتر ها هميشه بيشتر از ما ميدونن چطوري رفتار كنن حتما مادر شوهر شما هم دليلي براي گفتن اون حرف داشته
فاطمه
08:48 1393/2/2
عزیزم سلام وقتی این مطلبت را خوندم یاد 6 سال پیش افتاده که یکتا دختر اولم بود و من هم روش حساس که چرا دنبالم گریه نمی کنه نکنه دوستم نداشته باشه از این حرفها ولی همش یک خیال بود و بس مطمن باش مادرشوهرت سرگرمش کرده و نگذاشته دوری تو را حس کنه باید هم خوشحال باشی نگران نباش گلم من این راه ها را رفتم
مامانی
08:52 1393/2/2
عزیزم احساست رو کاملا درک می کنم و بهت حق می دم که ناراحت باشی.
اگه جای من بودی چه حالی بهت دست می داد ، خیلی وقتها از سر کار خسته و کوفته به امید دیدن دخترم می رم دنبالش خونه مادرشوهرم ولی اصلا نمی یاد بغلم و دلش نمی خواد بیاد باهام و می چسبه بغل مادرشوهر یا خواهر شوهرم یا گاهی اوقات که مریض میشه بغل عمه اش رو به بغل من ترجیح می ده علاوه بر اینکه کلی غصه می خورم خیلی هم خجالت می کشم جلوشون با اینکه از صبح تا ساعت 4 پیششونه ولی اصلا خسته نمی شه دیشب هم که برای شام رفتیم خونه شون با گریه آوردیمش چسبیده بود تو بغل ماردشوهرم و نمی یومد بغلم .
نمی دونم شاید اشتباه از منه که می ذارمش و می رم سر کار ولی چه کار کنم کارم رو که نمی تونم از دست بدم ، تازه دارم برای رفاه حال خودش کار می کنم و تلاش می کنم .
خیلی وقتها خودم رو دلداری می دم و می گم بچه است شاید چون اونجا هر چی می خواد بهش می دن و کلی باهاش بازی می کنن بیشتر دوست داره بمونه .
اگه جای من بودی چه حالی بهت دست می داد ، خیلی وقتها از سر کار خسته و کوفته به امید دیدن دخترم می رم دنبالش خونه مادرشوهرم ولی اصلا نمی یاد بغلم و دلش نمی خواد بیاد باهام و می چسبه بغل مادرشوهر یا خواهر شوهرم یا گاهی اوقات که مریض میشه بغل عمه اش رو به بغل من ترجیح می ده علاوه بر اینکه کلی غصه می خورم خیلی هم خجالت می کشم جلوشون با اینکه از صبح تا ساعت 4 پیششونه ولی اصلا خسته نمی شه دیشب هم که برای شام رفتیم خونه شون با گریه آوردیمش چسبیده بود تو بغل ماردشوهرم و نمی یومد بغلم .
نمی دونم شاید اشتباه از منه که می ذارمش و می رم سر کار ولی چه کار کنم کارم رو که نمی تونم از دست بدم ، تازه دارم برای رفاه حال خودش کار می کنم و تلاش می کنم .
خیلی وقتها خودم رو دلداری می دم و می گم بچه است شاید چون اونجا هر چی می خواد بهش می دن و کلی باهاش بازی می کنن بیشتر دوست داره بمونه .
مریم(مامان کیان)
11:04 1393/2/2
مطمئن باشید بچه ها محبت خالصانه مادرشون و با هیچی عوض نمیکنن اما خوب خوش گذروندن هم براشون خیلی مهمه حتما خونه مامان بزرگ اش بهش خوش گذشته !!!!کیان وقتی هنوز 2 سال اش نشده بود من میرفتم دانشگاه میزاشتم اش خونه مامانم تا برگردم بهونه که نمیگرفت هیچ وقتی میومدم اصلا نمیگفت تو کی ای از در اومدی تو!!!! حتی وقتی بزرگتر شد خوابگاه میموندم و دو روز نمیومدم خونه خودم شبا تو خوابگاه گریه میکردم اون عین خیال اش نبود حتی وقتی میرسیدم خونه بازم محلم نمیزاشت .... خوب معلومه که اونجا انقدر به دل اش راه میومدن دیگخ مامان نمیخواست!!!!
حتی شبا پیشم نمیخوابید خخخخخخخ
اما از وقتی درسم تموم شده دیگه اصلا حاضر نیست بدون من خونه مامانم بمونه البته الانم گاهی مجبورم بزارم اش اونجا اما شب اصلا نمی مونه!!!
اینکه خیلی خوبه بچه ها بدون ما هم بتونن خوش بگذرونن ما که همیشه و تمام وقت نمیتونیم پیش شون باشیم
حتی شبا پیشم نمیخوابید خخخخخخخ
اما از وقتی درسم تموم شده دیگه اصلا حاضر نیست بدون من خونه مامانم بمونه البته الانم گاهی مجبورم بزارم اش اونجا اما شب اصلا نمی مونه!!!
اینکه خیلی خوبه بچه ها بدون ما هم بتونن خوش بگذرونن ما که همیشه و تمام وقت نمیتونیم پیش شون باشیم
خاله جونی
11:11 1393/2/2
نه عزیزم این طور نیست بدونید دخترتون در هر شرایطی به فکر مامانش هست اینکه بی تابی نکرده دلیل قانع کنندهای واسه دوست نداشتن نیست
فائزه مامانه سوگند
11:38 1393/2/2
وای عزیزم چرا اینطوری فکر می کنی خاصیت پدربزرگ مادربزرگ اینه دیگه بچه کنارشون ارامش داره بخاطر 4 ساعت دوری مگه میشه دوست نداشته باشه
خدا رو شکر کن گریه نکرده حداقل دفعه دیگه که خریدی یا مهمونی نمی تونی بچه رو ببری با خیال راحت پیششون میزاری
منم هر وقت کار دارم سوگند پیش عمه اش و بچه هاش می مونه اصلا گریه نمی کنه چون حسابی بازی می کنه وقتی منم میبینه خوشحال میشه به قول بعضی ها:حساس نشو
خدا رو شکر کن گریه نکرده حداقل دفعه دیگه که خریدی یا مهمونی نمی تونی بچه رو ببری با خیال راحت پیششون میزاری
منم هر وقت کار دارم سوگند پیش عمه اش و بچه هاش می مونه اصلا گریه نمی کنه چون حسابی بازی می کنه وقتی منم میبینه خوشحال میشه به قول بعضی ها:حساس نشو
مامان علی جونی
11:43 1393/2/2
وا خوب بچه مستقل داره میشه تا آخر عمرکه وابسته نمیمونه
ساناز مامان متين
11:50 1393/2/2
ناراحتی نداره بچه ها سرشون گرم باشه مامانشون یادشون میره .. پسرمن خیلی به می می وابسته است بعضی وقتا که فامیلای شوهرم یکجا جمع میشن و میریم اصلا تا 3 ساعت منو نمیبینه هرچی هم صداش کنم نمیاد .. بنظرم خاصیت بچه هاست ..
مامان مریم
11:55 1393/2/2
نه عزیزم این نشونه رشد عقلی و فکریشه که میدونه این جدایی کوتاهه و حتما خیلی هم بهش خوش گذشته من جای شما بودم خوشحال هم میشدم که حالا که هوا خوبه میتونم گاهی بچمو بسپرم و برم بیرون بدون اینکه نگرانش باشم
منم هر وقت پسرمو میسپرم و میرم یه خرید کوچولو کل مسیر برگشت اصلا نمیفهمم همسری داره چی میگه و انگار دارم پرواز میکنم و پسرم محکم بغلم میکنه و اگه بگن بهانه نگرفته تازه از عداب وجدان خلاص میشم
منم هر وقت پسرمو میسپرم و میرم یه خرید کوچولو کل مسیر برگشت اصلا نمیفهمم همسری داره چی میگه و انگار دارم پرواز میکنم و پسرم محکم بغلم میکنه و اگه بگن بهانه نگرفته تازه از عداب وجدان خلاص میشم
مامانِ عسل، عماد، آیسا
12:00 1393/2/2
منم وقتی می بینم وابستگی بچم بهم کم میشه بغض میکنم حتی برای از خواب پریدن های شبانش دلم تنگ میشه...
ولی دیگه خودخوری نمیکنم و کلی برای بزرگ شدنش ذوق میکنم.
ولی دیگه خودخوری نمیکنم و کلی برای بزرگ شدنش ذوق میکنم.
مامان و بابا
12:49 1393/2/2
مامان نازی اینم از اون حرفاستا بابا باید کلی ذوق کنی به خاطر این موضوع بابا تو دیگه کی هستی منه بیچاره در ارزوی اینم که دخترم تنها یک ربع پبش یکی وایسه همش به من چسبیده خوش به حالت والا
خواهری
14:32 1393/2/2
عزیزم شاید مادرشوهرت نخواسته شماراناراحت کنه .گفته بهونه نگرفته
مطمئن باش دخترت ناراحت شما بوده امابابازی کمی حواسش پرت شده ورفتارش زمانی که برگشتی حرف منو تایید میکنه
دوستایی که بچه شون نمیاد پیشش ویا خیلی بدقلقی میکنه طبیعیه چون خیلی استرس راتحمل کرده وناراحت است
دراین مواقع بهتره باارامش بگیرنش توی دلتون تاصدای قلبتون رابشنوه وارام بشه این رفتارممکنه تاچندروزم ادامه داشته باشه
کودکان بـزرگتر وقتی نمیاند طرفتون یعنی باهات قهره وازدستت ناراحته باید نازشون رابکشی البته زیاده روی نکنید که لوو.س نشوند
مادرانی که کودکانشان را به مهد میسپارند یاحتی مادرشون یامادرهمسرشونو......چون بچه ها زمان زیادی را درکنار عزیزان سپری میکنندوانها وظیفه ای غیراز نگهداری کودکان ندارند ومیتوانند زنان بیشتری به کودک اختصاص دهند مسلما کودکتان این افراد راترجیح میدهند چون زمان زیاد تری را با کودکانتان سپری میکنند
مطمئن باش دخترت ناراحت شما بوده امابابازی کمی حواسش پرت شده ورفتارش زمانی که برگشتی حرف منو تایید میکنه
دوستایی که بچه شون نمیاد پیشش ویا خیلی بدقلقی میکنه طبیعیه چون خیلی استرس راتحمل کرده وناراحت است
دراین مواقع بهتره باارامش بگیرنش توی دلتون تاصدای قلبتون رابشنوه وارام بشه این رفتارممکنه تاچندروزم ادامه داشته باشه
کودکان بـزرگتر وقتی نمیاند طرفتون یعنی باهات قهره وازدستت ناراحته باید نازشون رابکشی البته زیاده روی نکنید که لوو.س نشوند
مادرانی که کودکانشان را به مهد میسپارند یاحتی مادرشون یامادرهمسرشونو......چون بچه ها زمان زیادی را درکنار عزیزان سپری میکنندوانها وظیفه ای غیراز نگهداری کودکان ندارند ومیتوانند زنان بیشتری به کودک اختصاص دهند مسلما کودکتان این افراد راترجیح میدهند چون زمان زیاد تری را با کودکانتان سپری میکنند
مامان نازی
14:47 1393/2/2
مرسی از همه دوستای مهربونم که وقت گذاشتید.
مامان مهلا
15:41 1393/2/2
دوست داشتن یه چیزه وابستگی یه چیز دیگه من که وقتی بیرون از خونه میبینم دخترم سرش گرم بقیه فامیله چه خانواده خودم چه خانواده شوهرم کیف میکنم.این استقلالش رو نشون میده نه دوست نداشتن شمارو .اینکه درک کنه چند ساعتی باید دور از شما باشه و باید با یکی دیگه کنار بیاد بنظر من عالیه
mahtab
15:43 1393/2/2
ایم حرفها چیه
مگه میشه بچه ای مادر و پدشو دوست نداشته باشه
زیاد به حرفهای بقیه اهمیت ندید
ایشالا منظور بدی نداشتن
با عشق و محبتی که شما به بچتون تزریق میکنین در واقع دارید سرمایه گذاری محبت میکنین
و دراینده شاهد بازگشت مهر و محبت از سمتش خواهید بود
دخترها که قلمبه ی احساس و عاطفه هستند
خدا براتون نگهش داره
مگه میشه بچه ای مادر و پدشو دوست نداشته باشه
زیاد به حرفهای بقیه اهمیت ندید
ایشالا منظور بدی نداشتن
با عشق و محبتی که شما به بچتون تزریق میکنین در واقع دارید سرمایه گذاری محبت میکنین
و دراینده شاهد بازگشت مهر و محبت از سمتش خواهید بود
دخترها که قلمبه ی احساس و عاطفه هستند
خدا براتون نگهش داره
مامان ناهید
00:35 1393/2/3
عزیزم سرگرم بوده احساس تنهایی نکرده حواسش به دور واطرافش بوده کلی بهش رسیدن جایی برای دلتنگی براش نمونده این بوده که بهانه تو نگرفته دختر من به شدت بهم وابسته هست تا جایی که بدون من جایی نمیره ووقتی گذاشتم خونه بابام یا دااداشم ویواشی رفتم بیرون بعدش دیگه اونقدر سرگرمه که بهانه نمیگیره مگه میشه بچه ای پدر ومادرشو فراموش کنن ودوست نداشته باشن
مامان الینا
07:13 1393/2/3
پناهبر خدا عزیزجان این چه فکر بچه گانییه که دارین مگه میشهبچه مادرش رو دوست نداشته باشه منکه اگر بودم کلی هم خوشحال میشدم بیشتر به مادر شوهرتون بسپرینش تا برای خودتون هم فرصتی داشته باشین
فاطمه
08:49 1393/2/3
عزیزم به خدا این ها همش حس هست باور کن دخترت بزرگتر بشه دیگه از کنارت حتی تکون هم نمی خوره به خدا من هم همین مشکل را داشتم وقتی از سرکار می اومدم خونه با گریه می بردمش خونه ولی بزرگتر شد فهمید الان بچه هست باور کن الان اسایش ندارم از دست یکتا هر جا که برم دنبالم هست
مامان زهرا
17:02 1393/2/3
بروعزیزم خداروشکرکن که بهونتو نگرفته مطمئن باش که بهش خوش گذشته بعد خودت می گی وقتی اومدی اومده بوست کرده .خب این نشون میده که حواسش بهت بوده ودلش برات تنگ شده .خانمی می خوای یکی مثل پسرمنو داشته باشی که ازکنارت تکون نخوره .وقتی هم میرم بیرون صدبار بهم زنگ میزنه که کجام ودارم چکار میکنم .
مادر من هم همیشه اینطوری می گوید ، البته من خودم می دانم که ویانا بهانه من را حتماً گرفته است .