سوال و 11 جواب
(آخرین جواب : 92/2/1)خرید بهینه سیسمونی
با سلام به مامان های نی نی وبلاگی
آیا برای شما هم پیش اومده که از بعضی خریدهای سیسمونی فرزندتون راضی نباشین و با خودتون گفته باشین که کاش این رو نخریده بودم؟ مثلا من از اینکه برای دخترم تو ماه های اول زندگیش، بلوز و شلوار خریدم پشیمونم، می تونستم به جای اینها براش لباسهای سرهمی بیشتری بخرم!
یه مورد دیگه اینکه آیا قبول دارین که خیلی از وسایلی که بعضی مادرها برای سیسمونی می خرن فقط از روی چشم و هم چشمیه و تجملی و بعد از مدتی می بینن که بدون اونها هم می تونن بچه شون رو راحت بزرگ کنن؟
قبول دارین ما ایرانیها خیلی مصرفگرا شدیم؟
آیا برای شما هم پیش اومده که از بعضی خریدهای سیسمونی فرزندتون راضی نباشین و با خودتون گفته باشین که کاش این رو نخریده بودم؟ مثلا من از اینکه برای دخترم تو ماه های اول زندگیش، بلوز و شلوار خریدم پشیمونم، می تونستم به جای اینها براش لباسهای سرهمی بیشتری بخرم!
یه مورد دیگه اینکه آیا قبول دارین که خیلی از وسایلی که بعضی مادرها برای سیسمونی می خرن فقط از روی چشم و هم چشمیه و تجملی و بعد از مدتی می بینن که بدون اونها هم می تونن بچه شون رو راحت بزرگ کنن؟
قبول دارین ما ایرانیها خیلی مصرفگرا شدیم؟
نی نی وبلاگی ام (ورود)
نی نی وبلاگی نیستم (ثبت نام)
توی سیسمونی من یک چیز به درد نخور نبود همه چیزهایی که گرفته بودم استفاده شد ....
فکر میکنم بیشترش هم به خاطر سوال و جوابهایی هست که با مامانای دیگه کرده بودم
وقتی سیسمونی ها رو توی وبلاگها میبینم خیلی ناراحت میشم ! مثلا برای بچه ای که دنیا نیومده لباس نوجوونیشو گرفتن ! یا چقدر لباس و وسیله ی اضافه ! چقدر پول صرف این چیزهای اضافه میشه که خدا میدونه اسرافه !
من برای پسرم وقتی خانواده اصرار داشتن سیسمونی بدن لیست تهیه کردم و تمام لوازم ضروریش رو با مبلغ کمی پول خریدیم و بعدها که خونه دارشدیم خودمون هرچی نیاز بود گرفتیم
حرف و حدیث ها ی عوام برام مهم نبود ! حتی برای خرید نامزدی هم که با خانواده همسرم رفتم همه از خریدهام تعجب کردن !
بسیار کم و در حد احتیاج ! انگشتری که برداشتم 40 تومن شد خودشون پسش دادن گفتن کمه ! الان هم زندگیم خیلی ساده است ! و هر وقت باقی مانده ی یک غذا هرچند کم رو مجبور میشم دور بریزم هزاران بار از خدا شرمم میاد
ای کاش الان آدرس وبلاگ مامان عمار رو داشتم
یه مامان به اسم سمیه....
یه بار رفتم تو وبش سیر گریه کردم....
نوشته بود نی نی وبلاگ ازت متنفرم و مطمئنم که وقتی مطلبمو ببینی حذف میکنی
ولی تو فضای تو من آرامش زندگیمو از دست دادم از بس تو این وبا زرق و برق سیسمونی ها و کشوهای پر از کفشای 20 به بالا و گل سر و لباس و...عروسکای لوکس رو دیدم...
میگفت احساس کمبود میکنم همش...
اومده بود یه فضای مجازی واسه پسرش درست کنه که توش دلنوشته هاشو بنویسه ولی وقتی میخواست فقط یه چرخ خیلی کوچولو تو وب های بقیه مامانا بزنه جشن تولدهای آنچنانی حتــــــــــــــی عکس تراولهای کادوهاشون ..به رخ کشیدن تزئینات خونشون...جشن تولدشون....وووو
متاسفانه یام رفت آدرسو سیو کنم و بزارمش تو یکی لز پستام و به همه نشون بدم...
من خودم به شخصه عکس از همه وسایل و اسباب بازیا و تک تک جوراب لباسای دخملم دارم اما تو یه پسته که همیشه قفل بوده و هیچوقت رمزشو به کسی ندادم....
اینجوری هم بچه م یادگاریهای بچگیشو داره هم فخرفروشی نکردم و خدا ازم راضیه...
به امید به فکر فرو رفتن بعضیا....
پیش ما رسمه فقط مادر برای بچه اول دخترش یه سری چیز میگیره...نه کمد وتخت...بعد نگاه کردن هم برامون مضحکه....
اصلا به کسی ربطی نداره بچه ما چی داره چی نداره...
مامان منم که 15 ساعتی از من دوره تو دوران بارداریم پول بهم میداد میگفت برو به سلیقه خودت برا بچه ت هر چی میخوای بخر...
اما ما ذخیره زندگیمون کردیم...نه چشم و به به چه چه دیگران
الان که با شوهری میرم بازار هر چند وقت یکی دیگه از وسیله های مورد نیاز بچه مون رو میگیریم چقدر لذت میبریم....واااای به حال اونی که کیف مدرسه ایش هنوز به دنیا نیومده آماده است..
دخملی ما الان 9 ماهشه کم کم اما هنوز براش عروسک نخریدم جز یه کوچولو که باهاش بازی میکنه...
نه اینکه پول ندارم هااااااااااااا
فقط یه خورده عقل تو این کله مونه..
تو هر سنی هر اسباب بازی مورد نیازشه میرم وبهترینشو براش تهیه میکنم....حالا کو تا خاله بازی و عروسک خریدن
فعلا یه روزنامه پاره کردن دو نفری بیشتر بهش میچسبه خداییش...
کاش مامانا میدونستن بچه ها بیشتر از تجملات و داشتن اسباب بازیا و اتاقای آنچنانی به خود مادر پدره نیاز دارن که باد کنه تو یه پلاستیک فریزر و سیر با هم بزنن زیرش و باهاش بازی کنن.....کاااااااااااااااااااش