بچه سیدا دستاشون بالا کی سادات هست اهل کجاست

زهرا مامان ایلیا جون 17:36 1393/6/2 منم سید هستم ..موسوی

مهدیه 17:42 1393/6/2 سلام
دختر منم سیده
اسمش فاطمه ساداته
دخترم سید موسوی هست
درباره رسوم عید غدیر شهرمون رشت هم بعدا میام و مفصل توضیح میدم

√بهار مامانه★★ برسام ★★ 18:08 1393/6/2 اااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا فائزه جون شما هم مال اُرازانید!!! الان متن رو کامل خوندم و کلی شگفت زده شدم
چه جالب شاید فامیل در بیایم
شما از کدوم طایفه هستید؟
منکه گفتم ما از طایفه ی آل احمد ها هستیم

√بهار مامانه★★ برسام ★★ 18:47 1393/6/2 کدوم یکی از شما عزیزان شجره نامه دارید؟
شجره نامه ی ما با 37 پشت به حضرت سجاد (ع) می رسه

مامان امیرحسین و سارا 20:07 1393/6/2 سلام خدمت دوستان
خودم نه اما پسرم سید هست و رسم خاصی جز دید و بازدید در روز عید تا اونجا که اطلاع دارم، نداریم

آجی فاطمه 20:56 1393/6/2 منم مادربزرگ مادرم سید هستند ورفتم پرسیدم گفتند در شناسنامه وارد نمیشه اما شماهم جزو خانواده سادات محسوب میشین
به تجربه بهم ثابت شده اگه کسی دل من یا مامانمو بشکنه سریع خدا جوابشو میده اما دل بقیه را شکستن ولی خدا این قدر زود جواب نمیده
ما روز عید غدیر فقط میریم خانه مادربزرگ مادرم وایشون را میبینیم
رسم خاصی نداریم عزیزم

√بهار مامانه★★ برسام ★★ 21:57 1393/6/2 این دیگه یکی از خصلت های ساداته و همه میدونن البته خیلی آرومیم و معمولا عصبانیتمون هم زودگذره و کینه ای هم نیستیم و اینم یکی از خصلت های خوبه ساداته که اصلا کینه ای نیستن ولی خوب دیگه زود جوشیم هممون

مامان علی مرتضی 00:15 1393/6/3 چقدر خوشحالم که سه روز پیش شجره نامه ی شوهرم از عراق براشون اومد و ایشون هم سیدن وجالبتر اینکه یکی از جدای شوهرم هم اسم پسرم هست علی مرتضی
الان پسره من سید علی مرتضی هست.
جریان سید شدنشون هم جالبه :شخصی به اسم علی که از نوادگان امام موسی کاظم بوده زمان جنگ اونم خیلی سال پیش به ایران میاد و از طایفه ی هوری که شوهرم اینان بهش زن میدن انگار اونموقع زخمی بوده وبه ایران فرار کرده و الان تمام نسل هوری ها متبرک شده.خیلی خیلی خوشحال شدم که دارم به اولاد ائمه خدمت میکنم منظورم شوهرم وپسرمه.
قراره منو شوهرم بریم قم شجره نامه رو ببریم تا برای تغییر فامیلی اقدام کنیم.
یکیاز اجدادشون اسمش احمده احتمالا بزاریم ال احمد

مامان علی مرتضی 00:16 1393/6/3 ای کاش میشد اینجا عکس گذاشت تا از شجره ناممون براتون عکس میزاشتم سعی میکنم تا پس فردا توی وب پسرم بزارم.
کلی از مراجع عراق هم امضاش کردن

مامان مرمر 00:26 1393/6/3 شاید این سوال به من ربطی نداشته باشه چون نه خودم ونه همسرم جزو سادات نیستیم...اما قشنگترین خاطره ی عید غدیر رو دو سالی که ایران نبودم در کنار ایرانیای مقیم وسادات اونجا دارم...صبح عید همه به خونه ی سادات دعوت میشدیم وسرسفره ای بزرگ که شامل میوه وشیرینی وآش وآجیل بود مینشستیم ودستامون رو به هم میدادیم وعقد اخوت رو میخوندیم واز سادات اونجا هدیه میگرفتیم واین تا شب هم ادامه داشت وشب میرفتیم سفارت واونجا بچه ها سرود وشعر میخوندن ...ولی تو شهرودیارخودمون از عید غدیر هیچ مراسمی از بچگی تا حالا یادم نمیاد انگار نه خانی رفته ونه خانی اومده...

فائزه مامانه سوگند 00:48 1393/6/3 خیلی ممنونم چقدر حالم خوب شد اینهمه بچه سید و مامان سید و مامانه نی نی سید داریم
اونهای که مادر سیدن می دونید چه ثوابی می برند و پیش خدا عزیزنکلا همه مادرها فرشته هستند چه سادات چه عامه مردم همشون بهترینهای خلقت هستند
بهار جان ما جدمون مال اورزان هست همیشه پدرم برام تعریف می کنه منم یادم میره فکر کنم ما به شرف الدین نسلون میخوره و در اورزان هم مقبره دارند البته شجره نامه داریم ولی دست عموزادهای پدربزرگم هست
من تا حالا اورزان نرفتم خیلی دوست دارم برم خیلی خوشحالم هم ولایتی که شما هم سادات اورزان هستی
مامان مریم چه جالب تبریک میگم امثال پس حسابی عیدی میدی و خونتون شلوغ میشه
ما خودمون هر سال مهمان داریم و پدرم از لایه قران تبرک میده و همه هم کلی ذوق می کنندولی هر سال انگاری کمتر میشه ولی پای ثابتهای عید قدیرمون هر سال هستند و پدرم شیرینی و شکلات و میوه برای پذیرایی اماده می کنه ما پیش خانواده مادرم خیلی مورد احترام هستیم و یک جوره دیگه دوستمون دارند اینطوری که میگن تو عمل نیستا
مامان مرضیه جون کی عصبی نیست تو این زمونه
به سیدا بند نکنید حرف نا حق میزنید خو عصبی میشن
داشتیم مامی مینا جان
منظورم رسم خواست نبود همون دیدو بازدیدا
تو تهران خیلی از دوستانمون که سادات هستند هر سال جشن میگیرند ولی ما نه منتظر می مونیم میان دیدنمون
راستی ما سادات حسینی هستیم و فکر کنم از نسل امام سجاد باشیم دقیق نمی دونم می پرسم میام میگم
عزیزم من پسمل ندارم ولله میومدم خواستگاری

√بهار مامانه★★ برسام ★★ 04:51 1393/6/3 مامی مینا جون گلم مرسی عزیزم
راستش پیشنهاد یکی از دوستای گل نی نی وبلاگی بود مهری جون عزیزم مامان مهراد خوشمله تویه پست اخری که گذاشتم چندتا از عکسای قدیمی تر برسامی رو گذاشته بودم که این عکس هم جزو اونا بود و مهری جون بهمون لطف کردن و کلی به برسام محبت نشون دادن و در آخر هم بهم پیشنهاد دادن معرفی وب رو عکسش رو عوض کنم و اینی که الان هست رو بزارم و منم پیشنهاد ایشون رو با جون و دل پذیرفتم
از شما دوست عزیز و مهربونمم بابت این دقت نظر و توجهی که به ما دارید واقعا سپاسگذارم
خدا نازگل عسلیت رو حفظ کنه
____________________________________________________
فائزه جونم قربون شم فکر کنم منو شما واقعا قوم و خویشیم خصوصا که شجره نامه ی شما هم میگی پشتتون به امام سجاد میرسه اگه بدونی بعد از چند پشت به امام سجاد میرسید من میتونم از روی شجره نامه ببینم که ایا با هم فامیل هستیم یا نه....البته مهم اینه که همه ی سادات با هم دختر عمو و پسر عمو هستن حالا شاید ما به دلیل قوم و طایفه هامون به هم نزدیک تر هم باشیم
گلم بهت واقعا توصیه میکنم حتما بری اُرازان البته جدا توصیه میکنم اگر مدیوم هستی و از لحاظ روحی و فکری دارای توانایی های خاصی هستی به هیچ وجه شب رو در اُرازان نگذرون این یه تجربه ی شخصیه چون من قبلا زیاد شنیده بودم در مورد این اتفاقا در اُرازان ولی تا خودم تجربه نکرده بودم کمی باور پذیریش برام دشوار بود شما بری اُرازان نگاه کنی اصلا هیچ غیر سیدی در اُرازان زندگی نمیکنه یعنی به نوعی اجازه داده نمیشه که غیر از سادات اونجا زندگی کنن و این اجازه دادن و ندادن یه چیز ماورائی و خاصه......در ضمن تویه اُرازان هیچ خانواده ای برای نگهبانی باغ و منزلش نمیتونه سگ نگهداره اینم اونایی که متوجه منظورم شدن میدونن چرا....خلاصه که بهت توصیه میکنم حتما یه سر طالقان برو حیفه سادات باشی اصلیتت اُرازانی باشه و تا حالا نرفته باشی اونجا خیلی سرسبز و زیباست و هوای خیلی خاصی داره شما تویه اوج گرما بری طالقان بعید نیست بارون شدید رو تجربه کنی و حتی اگه بارون نیاد شب ها اونجا نمیشه بدون لحاف خوابید و روزاش هم خیلی خنکه....گل نازم شما که کرج هستید خیلی راحت تر میتونید یه روز جمعه برنامه ریزی کنید و برای پیک نیک برید طالقان...حیفه حتما برو خیلی زیباست و طبیعتش واقعا بی نظیره فقط حیف که اونجا هم کم کم داره از حالت بومی و بکر بودن خارج میشه و میشه مثل سایر جاها پر از دود و دم......تا اوضاع خوبه به همتون توصیه میکنم شده یه چند ساعتی هم برید ولی حتما برید طالقان و مطمئن باشید انقدر براتون خاطره ساز میشه که تا عمر دارید فراموشتون نمیشه
فائزه جون خیلی ازت ممنونم با طرح این سوال باعث شدی همه همدیگرو بهتر بشناسیم و من خیلی خوشحالم که اصلیت هر دومون به یک جا اونم جایی مثل اُرازان بر میگرده....روی ماه ماهکمون رو از طرف من ببوس دوست گل و عزیزم

√بهار مامانه★★ برسام ★★ 05:04 1393/6/3 مامان مرمر جون دخملی رو به سید نده...دل شیری داریا خواهر....میبینی که همه از تند و تیز بودن اخلاق ما سیدا میگن حالا بی شوخی ما سادات هم مثل همه ی مردم هستیم فقط یه حسنی که اکثر سادات دارن اینه که همونطور که زود آتیشی میشن همونقدر هم زود اتیششون میخوابه و اصلا هم کینه ای نستن یا حداقل من تویه قوم و خویش خودمون این مدلی دیدم شاید خیلی وقتا زود از بعضی چیزا ناراحت شیم ولی زود هم از دلمون میره و طرف رو میبخشیم و فکر میکنم این یکی از ویژگی های خیلی خیلی خوب ساداته که کینه ای نیستن و گذشتشون زیاده

√بهار مامانه★★ برسام ★★ 06:59 1393/6/3 تــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوجه لطفا :
دوستای سادات و مهربون ازتون خواهش میکنم برای یکی از دوستای نی نی وبلاگی(البته برای فرزند گلش)دعا کنید تا مشکلی که دکترا گفتن براش پیش نیاد و همه چی ختم به خیر بشه
من خودم چند روزیه شدید گرفتارم ولی از وقتی این عزیزمون بهم این خبر رو دادن دارم دیوونه میشم...البته دلم بهم میگه اون دکتری که رفتن تشخیص اشتباه داده و همچین چیزی نیست ولی حتی فکرش هم دیوونه کنندست.شما رو قسم میدم به جدتون واسه این نی نی ناز دعا کنید که سلامتیش رو خدا حفظ کنه و همیشه سالم باشه و مشکلی که گفتن اصلا و ابدا نباشه...
مرسی از همتون
فائزه جونم ببخش که تویه سوال شما درخواستم رو مطرح کردم ولی انقدر ناراحت و غصه دارم که اصلا جایی رو بهتر از اینجا که شما دوست خوبم با طرح سوال زیبات همه سادات رو دور هم جمع کردی به ذهنم نرسید

مامی کیانا 09:28 1393/6/3 منم سيد هستم سيد موسوي
بزرگترين عيد توي خانواده ما عيد غديره
خونه بابام اينا از ساعت 7 8 صبح عيد ديدني ها شروع ميشه
يادما قديم ترها كه مردم معتقد تر بودن همسايه هامون البته بيشتر خانومهاشون بعد از اذان صبح يعني كله سحر خروس خون ميومدن خونمون چون ما هم تعدادمون زياد بود ميگفتن يكدفعه اي 7 - 8 تا سيد رو ميبوسيم
بعد هم ما براشون سفره صبحانه مينداختيم و ميگفتن بايد صبح غدير از دست سيد غذا بگيرن و سر سفره سيد بشينن
خلاصه هنوز هم خونه بابام اينا خيلي رفت و آمد ميشه ما هم تا بعدظهر خونه بابام هستيم سعي ميكنيم هر سال اسكناس ها يا سكه ها رو تزئين كنيم همينطور يه گوشه خونه رو كه سفره ميندازيم با تور سبز خوشگلش مي كنيم
من خودم پارسال كلي شيريني درست كردم
اين هم از تزئين اسكناس پارسال و شيريني هام http://kianabala.niniweblog.com/post179.php

ارام 09:41 1393/6/3 فائزه جان تا به حال چند نفر ديگه هم (البته توو فضاي غير مجازي) هم فكر كردند من از ساداتم حتي يه سال مسئول آموزشمون اسممو توو پرونده ها به نام فاطمه سادات...ثبت كرده بود اخر سال موقع نتايج متوجه شدم و گفتم اسم من فاطمه نيست و سادات نيستم تعجب كرده بود ميگفت چرا من فكر كردم اسمت فاطمه است و ساداتي!!جالب اينكه كپي مداركم هم توو پرونده بود و نگاه نكرده بود!!
حالا خدا رو چي ديدين شايد يكي هم بعد چند سال مثل همسر مريم جون ما رو كشف كرد

نسیم 10:26 1393/6/3 همسرم و پسرم سید اند از سادات حسینی یعنی فکر کنم طبق آخرین شجره ای که ازشون دیدم پسرم نسل43 امام سجاد میشه. از جوشی بودنشون نگو که کل خانواده همسرند تو این زمینه افتضاحند، ولی خوشبختانه همون طوری که دوستان گفتند کینه ای نیستند.

❀مامانی❀ 10:32 1393/6/3 سلام به همه ی سادات عزیز
من هم سید نیستم ولی ارادت خاصی بهشون دارم.توی شهر ما روز عید غدیر حتما به خونه ی سیدا میرن و ازشون عیدی میگیرن...البته ما که تا وقتی مادر بزرگمون در قید حیات بود برای هر عید میرفتیم پیشش و ازش عیدی میگرفتیم
اعراب اینجا که اگه بفهمن یکی سیده میپرستنش و توی جمعشون حرف اون شخص حرف اوله
زن داداش منم سید هستن برای عید غدیر جشن و مولودی توی خونشون میگیرن
عکساشو تو وب آشپزی گذاشتم:
http://motherschef.niniweblog.com/post413.php
--------------------------
دوستان سید برای نی نی ما هم دعا کنید...حس میکنم زمین لرزه های اخیر خیلی اذیتش کرده...نگرانم خیلی

مامان مهری 11:22 1393/6/3 به به .... چقدر سادات خانوم داریم ما....
عید همگی تون پیشاپیش مبارک.

مامان مهری 11:30 1393/6/3 تو شهر ما میگن عید غدیر باید دیدن 7 تا از سید ها بری و اونها هم معمولاً با میوه و باقلوا از ما پذیرایی می کنن و پول ( صد یا200 تومانی ) تزئین شده به عنوان برکت و عیدی به ما هدیه میدن و من هم همیشه توی کیف پولم میزارم .
ولی الان دیگه خیلی کم رنگ تر شده متاسفانه.
من خودم از این رسم خیلی خوشم میاد ودیدن یکی از دوستان دانشگاهم که سیده حتما میرم.
پیش شما بهارجون و فائزه جون هم امسال حتما میام.....

فائزه مامانه سوگند 11:41 1393/6/3 قدم روی چشم عزیزم قربون محبتت مهری جون

نسیم 12:34 1393/6/3 وقتی همسرم تو یه مسئله پیش پا افتاده زود جوش میاره و من بهش اعتراض می کنم میگه دست خودم نیست سیدم دیگه.

❀مامانی❀ 13:40 1393/6/3 حالا ما که ازتون دوریم چجوری عید غدیر عیدی بگیریم ازتون؟؟؟؟
هر چند روایت داریم زمانی که فاصله ها طولانیست و امکان گرفتن وجه نقد از سیدین عزیز نمی باشد ،گرفتن کارت شارژ مستحب می باشد
-------------
من به سوگند جون رای دادم...فکر کنم چهارتا...هرچند دلم نیومد به چند تا از عکسای پایینی هم رای دادم

مامان امیرحسین و سارا 14:01 1393/6/3 بهارجان ان شاله که مشکلی نباشه و فرزند دوستتون همیشه ایام در سلامت کامل باشه

مامان مریم 14:27 1393/6/3 واااااااااااای چقدر سید و سیده داشتیم ما
ارادتمند تمام دوستان ساداتمون

مامان مهری 16:11 1393/6/3 مامان علی جون لایک

mahtab 16:17 1393/6/3 اصلا درست نیست که به سیدها بستن که چون سیدن زود جوش میارن
تو روخدا با یان خرافات مبارزه کنید و بهشون دامن نزنین
بعضی ها میگن سیدها فلان روز در هفته جوشی می شن و ...خلاصه به نظر من همشون خذعولاته

فائزه مامانه سوگند 16:32 1393/6/3 هزارتا لایک مهتاب جان

√بهار مامانه★★ برسام ★★ 16:50 1393/6/3 من شخصا دیگه تویه این بخش شرکت نمیکنم
شرمنده فائزه جون
بازم ازت ممنون که باعث آشنایی هرچه بهتر و دقیق تر ما ها باهم شدی عزیز دلم
ولی من ترجیح میدم جایی که به این راحتی به من و سایر دوستان که کم هم نیستن بی احترامی میشه دیگه تویه اون بحث شرکت نکنم
روی گل سوگند جون رو ببوس عزیز دلم
و ازت خواهش میکنم برای سلامتی نی نی این دوستی که گفتم شما هم دعا کن که انشاالله همه ی مریضا که عزیز دل یکی هستن هرچه زودتر خوب بشن و به حق جدمون مادر گل شما هم هر چه زودتر حالشون بهبود پیدا کنه و خوب بشن و جده ی سادات خودشون لباس عافیت به تن مادر گلتون بپوشونن
الهی آمین

❤مامان محمد و ساقی❤ 19:20 1393/6/3 سلام دوستان
ماشالله چقدر سید و سیده داریم
میدونم که تعداد بیشتری هم هستن ولی با توجه به شرایطی که تو بخش پرسش و پاسخ پیش میاد ترجیح میدن شرکت نکنن
ولی سوال جالبیه دوست من
پدربزرگ و مادربزرگ پدری من سید بودن.یعنی هر دوشون
پس پدرم هم سید
خودم سیده
همسرم سید
پسر و دخترم هم مسلما" سید و سیده
اینکه شجره نامه ما به کدوم حضرت میرسه در دسترس نیست
مهم اینه که اصلمون به پیامبرمون برمیگیرده
اما در مورد مراسم...
از قدیم همیشه از صبح روز عیدغدیر مهمون می اومد خونمون و ما به عنوان عیدی بهشون سکه نو و یا اسکناس نو میدادیم
اما الان یه 4 سالی میشه که خیلی کم رنگ شده و کاملا" هم مشخصه که چه عواملی باعث کم رنگ شدن این مراسم شده
وقتی کوچیک بودیم به احترام جدمون وقتی ما رو میدیدن از جاشون بلند میشدن اما الان تو صورتمون نگاه میکنن و به راحتی دل میشکنن
در مورد عصبانی بودن و زودجوش آوردن هم بگم
تو خانواده ما و خانواده همسرم و خیلی از سادات دیگر این عصبانیت و زود جوش آوردن رو دیدم
چرا راه دوری برم.خودم بعضی وقتا چنان عصبانی میشم که بعد خودمم تعجب میکنم و خیلی زود هم برطرف میشه و به هیچ وقت کینه تو دلم نمیمونه
مامان برسام جان در این مورد با شما موافقم
شاید بقیه دوستان که سید هستن خودشون و اطرافیانشون اروم باشن ولی ما نه...پدرم ...خواهرم...خودم...همسرم و خیلی از اقوام درجه یک ما همینطوری بودن و هستن
ولــــــــــــــــــــــــــــــــــــی همشون دلشون پاک و بزرگه
میگفتن پدربزرگ من وقتی کفشاشو در می آورد جلو پاش جفت میشد و این نشونه پاکی و درستی اون آدمه
سادات تو زندگیشون از جدشون معجزات زیادی دیدن و همیشه یه پشتوانه قوی تو زندگیشون بوده و اونم جدشون بوده ومن همیشه به جدم تکیه کردم و خدا رو بابت این موهبت شکر می کنم.
البته چیزای دیگه ای هم میخواستم بنویسم که میدونم بعضی میان و یه چیزی مینویسن و اون موقع رگ سیدی من میاد
دوست عزیزم سارا مامان علی خوشتیپ ایشالله که موردی نباشه و خودت و نی نی گلیت صحیح و سالم باشید
مامان برسام جان ایشالله بچه دوستتون هم حالش خوب بشه و مشکلی براش پیش نیاد

فائزه مامانه سوگند 23:57 1393/6/3 خیلی گلی مریمیاونم خوب اومدی برو خودتیباحال بود
بهار عزیز چرا ناراحت میشه منظورش این بود خیلی ها دارند سوءاستفاده می کنند همه میگند اخلاق خوش محمدی از اخلاق و خوش و مهربونی حضرت حرف می زنند نه از زود جوش بودنش و بد خلقیشهمشهری هم ولایتی ناراحت نشو زود بیا ببینم میگی کینه ی نیستی درست یا نه من این سئوال طرح کردم که همدیگر و بشناسیم و از با هم بودن لذت ببریم نه دلگیر بشیم این سایت تو همه دارند تو کل دنیا مشاهدش می کنند پس با هم مهربون
باشیم و چشم دشمنان ال نبوت و اسلام و با متحد بودن خودمون کور کنیم
تازه می خواستم از شجره نامه خانوادگی بگم برات از پدرم پرسیدم کلی باهم گپ زدیم سر این موضوع چی شد رفیق

√بهار مامانه★★ برسام ★★ 00:49 1393/6/4 مامان مرمر جون گل نازم من اتفاقا اصلا جوش نیاوردم فقط یه گله گذاری دوستانه به مهتاب جون کردم چون دوست عزیزمه و اصلا ازش توقع نداشتم چنین لفظی بکار ببره....شایدم من حساس شدم به خاطر همین دوستی بین من و مهتاب جون بود....
ولی اصلا کینه به دل ندارم اینکه چیزی نیست گلم بدتر از اینا رو دیدم ولی واقعا کینه ای از طرف به دل ندارم کسایی تویه زندگیم بودن که در نهایت خوبی که بهشون کردم بدترین بدی ها رو کردن بهم...از اونا کینه ندارم چه برسه به این چیزا اینا که واقعا اصلا جایز نیست کینه به دل گرفتن سادات و غیر ساداتم نداره
مرمر جون عزیز دلم واقعا ازت ممنونم برای مهربونیت و دعای خیرت برای نی نی دوستم...خدا نازگلات رو حفظ کنه عزیز دلم
از لطف و محبتت بی نهایت ممنونم خواهری

فائزه مامانه سوگند 01:31 1393/6/4 ممنونم عزیزم بهار جون
راستش تو هر خانواده ای اختلاف نظر هست و این چیزها طبیعی هست پس ما همه با هم دوستیم و این چیزها طبیعی هست
ولی من معنی کلمه خضعولانه نمی دونم چی مهتاب جون
ولی منم اصلا ناراحت نشدم بگذزیم انقدر چیزهای مهم هست که ادم بابتش ناراحت بشه که حد نداره
عزیزم ما نسلون بر میگرده به علاءالدین و من اشتباه گفتم شرف الدین شک داشتم ولی از بابا پرسیدم گفت علاءالدین جده ما هست که مقبره پدر ایشان نصرالدین در بازار مولوی هست و بسیار عزیز و محترم بین بازاریها و تهرانی ها هستند
البته این دو عزیز بزرگوار با هم برادر بودند پدرم خیلی توضیحات دیگه هم دادند که برای خودش داستانی دارد البته پدر پدربزرگم سالها ی خیلی دور از اورزان مهاجرت کردند و به سمت روستاهای ساوجبلاغ کوچ کردند
شجره نامه ما بر می گرده به امام سجاد و تمام سادات اوزران جده بزرگوارشان امام سجاد هستند و سادات طباطبای هستند و سادات طباطبای هم به ساداتی گفته میشوند که پسر امام حسین امام سجاد با دختر امام حسن ازدواج کردند و این ازدواج بین دو فرزندان دو امام بوده بخاطر همین طباطبایی میگند
دیگه جونم بگهبراتون که ما اولاد پیغمبریم و اخلاق حسنه و خوش و محمدی و خوش زبانی خاصه اهل نبوت هست و این هم باید به ما بعد از هزاران سال به ارث رسیده باشه

مامان علی 08:23 1393/6/4 ایشالله نی نی کوچولوی مامان علی، سارا جان درسلامت کامل تودل مامانش لالا کرده،کوچولوی دوست نازنین بهارخانم هم. صحیح وسلامت باشن مشکل جدی نباشه واسه پسملی منم دعاکنین خانمای سادات

مامان مریم 12:02 1393/6/4 مامان علی جون ایشالا که نگرانی تون بیمورده و نی نی سالم و سرحال منتظره تا بیاد بغلتون
راستش من فکر میکنم چون مهتاب جون و خانواده گلش خیلی آروم و مهربون هستن حق دارن از اینکه بگین همه سید ها جوشی هستن ناراحت بشه....
خوب واقعا هم اینکه تو کشور ما اکثریت رو به کل نسبت میدن حالا تو هر موضوعی درست نیست و اتفاقا پسر عمه های همسرم سید هستن و خیلی جالبه که پسرعمه هاش جوشی هستن و بچه هاشون تو 5 تا بچه دو برادر فقط یکیشون زود عصبانی میشه که البته خدا یه زن بهش داده خالا نمیتونه عصبی بشه و بقیه انقــــــــــــــــدر ریلکس و شوخ و شنگن که اصلا انگار با اون یکی نسبتی ندارن....
ایشالا همه سید ها و سادات خوش و خرم باشن و شاد و مهربون که الگو باشن واسه نسل جدید برای دینشون

فائزه مامانه سوگند 12:51 1393/6/4 ممنونم مریم جون
اتفاقا دیرور با پدرم صحبت کردیم در مورد این موضوع و پدرم گفتند چطور میشه سادات جوشی باشند و عصبی در حالی که حضرت محمد سرامد اخلاق خوش بودند و در تمکام ان سالها بهشون ظلم شد اگه جوشی بودند کگه نمی گفتند اخلاق خوش محمدی
و عصبی بودند و جوش اوردند خاصه همه مردمه و پدرم گفتند چون سیدها زیر بار حرف زور نمیرند بهشون میگن جوش اوردند و عصبیند منم قبول ندارم ولی خوب هر کی یه نظری داره دیگه ولی نباید این نظرها باعث بشه دیگران دلگیر بشند و همچین یه نسبت بی اساس همین طور نسل به نسل به چرخه و سادات هم باور کنند
اگه سادات عصبی و جوشی بودند این همه سال در دوران امامت به ال نبوت ظلم نمی شد

مامان مریم 13:07 1393/6/4 سمانه جون فائزه گل و آرام عزیزم
مگه تو غیر سید ها زود جوش و عصبی نداریم؟؟؟
اصلا مگه با این اوضاع اقتصادی و معیشتی میشه عصبی نبود.....؟؟؟حالا سید هم باشی و هرروز شاهد این پیشرفت دینی جوونها باشی مگه میشه تعصب داشت و جوشی نشد؟؟؟
این نوه عمه همسرم که اتفاقا سید موسوی هم هستن انقدر ریلکسه که هیچی نمیتونه عصبیش کنه....ما خونشون بودیم و از دیدن ریلکسیش در مقابل شیطنت های بچه کلی تعجب کردیم!!!یعنی نه حتی یه بار بابایی آرومتر!!!
یا درباره اختلاف عقیده....خیلی زود خودش با نظر جمع تطبیق میده و تو جزئیات اصرار نداره حرف حرف خودش باشه....برعکس بابا و عموش که مرغشون یه پا داره....خوب اینم سیده و اونا هم سیدن...
پس بهتره جزء رو به کل جمع نبندیم....

ارام 13:22 1393/6/4 گاهي به من اشكال ميگيرن كه چي كار داري با نظرات بقيه؟مخالف يا موافق بودنت به خودت ربط داره!
ولي گاهي وجدان من نميتونه اروم بگيره!به نظرات كه نگاه ميكنم مثلا نوشتند جوشي بودن بيشتر توو سادات حسينيه يا يكي ميگه بعضي سيدها جوشي بودنشون افتضاحه!!!
من اصلا قصد بي ادبي و جسارت و بي احترامي ندارم اما خيلي دوست دارم توو نوشتارمون بيشتر دقت كنيم و هر كلمه و حرفي رو اينجا(توو پرسش و پاسخها) نياريم
من خيلي وقتها توو اين پرسش و پاسخها خيلي چيزها ياد گرفتم .اينجا در عين اينكه تبادل نظر ميشه يه كلاس اموزش غير مستقيم هم هست پس بيايين باعث بشيم هميشه مطالب خوب و قابل حظ منتقل بشه

مامان فاطمه 14:10 1393/6/4 سلام به همه ی مامانای گل نی نی وبلاگی
من اولین باره که تو این بخش شرکت می کنم و از آشنایی با شما خیلی خوشحال شدم و از بهارجونم ممنونم که راهنماییم کرد
من هم سید هستم و تو شهر ما(قم) روز عید از صبح مردم میان خونه بابام و تا شب رفت وآمد ادامه داره و ما هم هر سال از صبح می ریم اونجا...
در مورد جوشی بودن سادات هم باید بگم که با احترام به نظر بهار جونم من خیلی این حرف و قبول ندارمالبته گاهی این جوشی بودن و تو بابام دیدم ولی فکر می کنم تو همه ی مردم باشه و مختص سادات نیست.دوستون دارم زیاد

√بهار مامانه★★ برسام ★★ 15:05 1393/6/4 من نمیخواستم وارد بحثش بشم ولی به نظرتون اگه جد بزرگوارمون که الهی خاک زیر پاش بشم و دنیام و حتی جگرگوشم رو فداش میکنم اگه سالار بهشت فرد خونسرد و بی تفاوتی بود و جوشی نبود به نظرتون با 72 نفر جلوی اون سپاه عظیم وای میستاد؟ پس جوشی بود و براش اعتقاد و مذهبش ارزش داشت و اصلا باقی چیزا براش مهم نبود
بله حضرا محمد جوشی نبود و خیلی هم آرام بودن شما اخلاق نبوی رو بخونید و یه سری کتاب ها رو راجع به خصوصیات ائمه خصوصا امام حسین و امام حسن مطالعه کنید میبینید که حتی از حضرت علی نقل شده که امام حسن حتی در بازی های کودکانه در مقابل امام حسین که از ایشون کوچیکترن کوتاه میان و قربونش برم امام حسین عشق و مقتدای من کمی تند و تیز هستن و حسابی از حق خودشون به گرون ترین قیمت دفاع میکنند و اهل مصالحه نیستن و همینم در بزرگی این دو امام بزرگوار و عزیز اتفاق افتاد امام حسن بر حسب اتفاقات اون دوران راضی به صلح شدن با اینکه میدونستن جان عزیز خودشون در خطره و اما حسین سالار شهیدان هم تن به مصالحه ندادن و تا آخرین قطره ی خون حتی تا پای فدا کردن فرزند 6ماهشون جنگیدن فقط برای دفاع از اعتقاد و باورشون...
حالا بازم اگه میخواید بگی سادات جوشی نیستن من حرفی ندارم و سکوت میکنم
من با سند و مدرک معتبر و با سخنان حضرت علی (ع) پدر عزیز و بزرگوار دو امام و دو برادر عزیز حرف زدم و کتاب های زیادی هم در این مورد خوندم در مورد اخلاق نبوی-حسین و قیام عاشورا-برادران عاشورایی و خیلی کتب دیگه که اگه خواستید دونه دونش رو براتون اسم میبرن و در تمام اونا این خلق و خوی حسینی درش اومده
اینکه من میگم سادات زود جوشن اصلا منظورم عصبی بدون نیست شما نگاه کنید من از اول یکبار هم واژه ی عصبی رو بکار نبردم....سادات زود جوشن چون پای اعتقاد و حرفشون وای میستن و از موضع خودشون کوتاه نمی یان و چون ما مثل امام حسین از معصومین نیستیم خیلی وقتا ممکنه مواضعمون اشتباه باشه ولی ایشون با همین خصوصیت و کوتاه نیومدنشون چون معصوم و عالم به علم بودن تونستن بهترین رو انتخاب کنن و اشتباه نکنن
این تفاوت جوشی بودن نسل سادات با جد ساداته

فائزه مامانه سوگند 15:27 1393/6/4 مامان فاطمه خوش امدی
بهار جان حالا ما با هم قوم و خویشیم یا نه؟

√بهار مامانه★★ برسام ★★ 15:32 1393/6/4 چه قوم خویش باشیم چه نباشیم
عزیز دلمی گل نازمو این از هر چیز دیگه مهمتر به نظر من عشق و علاقست که میتونه آدما رو به هم نزدیک کنه و این از همه مهمتره

√بهار مامانه★★ برسام ★★ 15:35 1393/6/4 مهتاب گلم من اصلا از نظر شما دوست خوبم ناراحت نشدم من فقط از اون واژه ی خضوعبل خیلی دلخور شدم و راستش من ترجیح میدم وقتی طرف دلخوریم یه دوست عزیزم باشه حرفم رو رک بهش بزنم و به جای کینه به دل گرفتن به اون عزیزم هم اجازه ی بیان و دفاع بدم و خدا رو شکر الان میبینم که شما مثل همیشه مهتاب گل خودمی

〰〰مامانِ چشمه بهشتى〰〰 15:39 1393/6/4 من فكر مى كنم منظورتون تعصب داشتن به دين خدا و كوتاه نيومدن از حرف حق هستش
اينكه حضرت اباعبدالله (ع) جنگيدن و حضرت امام مجتبى صلح كردن ، همه و همه براى حفظ دين مبين اسلام بود نه نعوذا بالله حضرت امام مجتبى به دلايل ديگه اى با معاويه جنگ نكردن
يكى از دلايل قيام امام حسين (ع) داشتن ياران باوفا و استوار بوده كه در كل تاريخ بى نظير بودند و شرايط خاصى كه براى ايشون بوجود اومد ولى براى ساير معصومين اين شرايط به وجود نيومد

√بهار مامانه★★ برسام ★★ 15:41 1393/6/4 آرام جان گل عزیز دلم منم گفتم دیگه خانمی امامان بزرگواری چون امام حسین معصوم بودن و میتونستن در مسیر درست بر اعتقادشون پافشاری کنن و متاسفانه ماها ادم های معمولی هستیم که نه معصومیم نه بی عیب پس گاهی هم پیش میاد در مسیر نادرست بر اعتقادمون پافشاری کنیم و اینه که من میگم سادات جوشی هستن و خوب به فراخور زمان و مکان و مقام ائمه از دین خدا دفاع میکردن و اصلا خودشون در اولویت نبودن اما ما آدمای عادی فرق داره و برای همین همیشه مسائل شخصیمون برای اطرافیان نمود پیدا میکنه و این میشه که خود من به عنوان یکی از سادان میگم سادات زود جوش هستن و هرگز نمیگم عصبی...اینو اگه دقت کرده باشید من تویه هیچ یک از نظراتم نگفتم سادات عصبی هستن فقط گفتم زود جوش هستن و از اونطرف هم خیلی باگذشت و مهربونن و کینه ای نیستن
آرام جانم مهم عشقیه که هر کس به این بزرگواران در دل داره چه بسا یه فرد عادی از من سادات ارادت بیشتری به جدم داشته باشه و از من برای جدم عزیزتر هم باشه

〰〰مامانِ چشمه بهشتى〰〰 15:47 1393/6/4 انشالله همه ما ، چه سادات عزيز و چه دوستداران اين خاندان بزرگوار از رهروان واقعيشون باشيم و كمك كنيم براى ظهور حضرت ولى عصر (عج)

مامان فاطمه 15:48 1393/6/4 انشالله

√بهار مامانه★★ برسام ★★ 16:04 1393/6/4 مامان فاطمه جونی دوست خوب و عزیزم خیلی خیلی خوش اومدی نازم

mahtab 16:16 1393/6/4 لازم شد من هم به دوستاي خوبم مامان فاطمه جان و مهديه مامان فاطمه سادات خير،مقدم بگم
دوستان مجدد اعلام ميکنم که منظور من از خذعولات يا خذعبلات ( کدومش درسته آيا؟!) شبهات تفرقه افکن و آسيب زننده ايه که اين روزها توسط خيلي ها داره توجامعه پخش ميشه...اگر نه من کي هستم که بخوام از چسبيدن يه واژه( جوشي يا عصبي) که به عنوان يک انسان مطمينا مستحق بيش از اون هستم به خودم عصباني و براشفته بشم؟
درد نهفته در جمله ي تندم درد ايمه عليهما السلام بود نه درد خودم

مامان فاطمه 16:29 1393/6/4 ممنونم مهتاب جون ، ببینم مگه شما مسافرت نیستین؟

فائزه مامانه سوگند 16:40 1393/6/4 دوستان گلم مریم جون منم این حرف شما رو واقعا قبول دارم که مثال هم زدید و منظور منم از طرح سئوال این بود که فقط از جشن عید غدیر که سادات میگیرن در محل زندگیشون اطلاعاتم کامل بشه چون احساس می کنم این جشن ها خیلی داره کمرنگ میشه در صورتی که ما باید این جشن ها رو بهش اهمیت فوقع العاده بدیم چون احیاء دینمون و دفاع از شیعه بودنم هست که همه میدونند که اینروزها صلاح دشمن صلاح رسانه است و ضربه زدن به شیعیان پس فرقی نمی کنه سادات باشیم یا عام باشیم مهم دفاع از شریعتمون هست و اون موقع هست که من واقعا جوشی میشم

√بهار مامانه★★ برسام ★★ 16:44 1393/6/4 آرام عزیزم اسم مهم نیست این رسمه که مهمه
اگه به اسم بود که خیلی ها زمان رضاخان رفتن و به دروغ در شناسنامه خودشون رو سادات جا زدن آیا اونا واقعا ساداتن؟ به نظر من درسته رگ و ریشه و جد خیلی خیلی مهمه ولی خیلی ها هم هستن مثل سلمان فارسی که دوستان گفتن یه ایرانی بود که در ایران آوازه ی خوشی هم نداشت ولی تونست با برگشتن به اون ذات الهی خودش بشه دست راست پیامبر اسلام پس میبینی که اسم مهم نیست و رسمه که مهمه مگه کم بودن کسانی که از نزدیکان درجه یک ائمه بودن ولی خائن به اونها بودن و کسانی هم بودن که در آخرین لحظات شدن حُر...اینه که مهمه "رسم انسانیت و ذات انسانی"

مامان مریم 16:52 1393/6/4 قربونت برم من فائزه گلم
من اگه دوست ماهمو نشناسم که فاتحه معرفت شناسیم خونده ست
درکل خواستم بگم همه با هر زبان و ایل و طایفه و کشور و ملیت با همیم و برابر و برادر....و اصل غرابت با خدا پایه هایی داره که بارها برامون مشخص شده ست و مسیرش مشخصه و حتی اگه اولاد خود پیغمبر باشی و خمیر مایه شو نداشته باشی فرقی واسه اون بالایی نداره

فائزه مامانه سوگند 17:00 1393/6/4 بچه ها من می خوام این سئوال و ببندم اگه موافق باشید چون احساس می کنم یه نفری هست داره ما رو از دور رصد می کنه میترسم بیاد یه وب قلابی بسازه چها تا حرف بی محتوا بزنه و کاممونو تلخ کنه
اگه موافقید ببندم