برای ایجاد پرسش جدید، باید وارد حساب کاربری خود شوید.
ختنه 9 پاسخ
سلام دوستان من نی نی ام رو ختنه کردم..حدود 2 ماه پیش الان 4 ماهشه . اما آلتش بیرون نیس...مثل ناف زیر پوسته وقتی با دستم میارمش بیروون دوباره میره توو...دکتر بردمش گفت تا4سالگی میاد بیرون ..کسی این مشکلو دااشته؟؟؟؟؟؟؟؟/راهنماییی کنین لطفا
بسته مامان و بابای یاسمن و حسين ارسال : 1392/11/28 آخرین پاسخ : 93/5/3 کودک > سایر موارد
با سلام پسرم 1ماه و 4 روزشه خیلی بد شیر میخوره روزای اول چون خیلی ضعیف بود و همش خواب و سینه ی خودمم نمیگرفت بهش با شیشه شیر دادم البته به گفته دکترش با قطره چکون و قاشق هم دادم که میپرید تو گلوش و در نهایت باز رو میاوردم به شیشه الان که دیگه بهتر شده و میتونه از سینه خودم شیر بخوره دلم میخواد از شیشه بهش شیر ندم اما مک هاش خیلی ضعیفه دیروز از ساعت 5 تا 10 داشت شیر میخورد اما بازم گرسنه بود آخر مجبور شدم بدوشم و بریزم تو شیشه و بهش بدم به نظرتون چیکار کنم ضمن اینکه روزی دو سه بارم شیر خشکش میدم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
باز مامان الهام ارسال : 1393/4/30 آخرین پاسخ : 93/5/3 کودک > تغذيه، شير دهي و شير مادر
با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما مامان های با تجربه من یک سوال دارم پسرم الان 5 سال و 3 ماهشه ما روبروی خونه پدربزرگم ساکن هستیم طبقه بالا خونه پدربزرگم خونه داییم میشینن که اونم 2 تا بچه داره یک دختر که امسال کلاس پنجم میشه و یک پسر که میره کلاس سوم ، بچه های بقیه داییهامم مرتب اونجان یعنی حدود هشت نه تا بچه میشن مادربزرگم پسر منو خیلی بیشتر از بقیه بچه ها دوست داره و این باعث شده 2 تا بچه داییم که طبقه بالا میشینن به پسر من حساس بشن البته دخالت بزرگترهام توی این موضوع بی تأثیر نیست در عوض پسر من حاضره هر کاری بکنه فقط یک لحظه بیشتر پیش اونا بمونه وقت بازی خیلی کم پسرمو بازی میدن اینم برای اینکه تو جمع خودشون بزارنش میاد اسباب بازی میبره براشون، هر کاری بگن انجام میده براشون و از همه مهمتر مرتب دور داییم میگرده شاید کمی بهش توجه کنه داییمم بخاطر اینکه بی تفاوتیش رو به پسر من نشون بده مرتب بچه کوچک اون یکی داییم رو صدا میزنه و باهاش بازی میکنه خلاصه اعصاب خودمم بهم میریزه شاید بگین خوب نبرش اونجا باید بگم نمیتونم چون از بچگی انجا بوده و خودشم توی خونه تنهاس به محض اینکه بعداز ظهر میشه شروع میکنه اشک ریختم و بهونه گرفتن منو پدرش باهاش بازی میکنیم پارک میبریمش خونه پدر خودم و اون یکی پدر بزرگش ، هفته ای 3 بار ژیمناستیک صبح ها مهد کودک میبریمش ولی فایده نداره در طول روز یکبار اونجا نره. هر وقت باهاش مخالفت میکنیم کلی اشک میریزه جوری که بعضی از همسایه ها فکر میکنن بچه رو در حد مرگ زدیم یعنی وقتی میگیم فقط بخاطر این گریه میکنه که از اونجا آوردیمش پس یا نمیزاریم بره اونجا همه تعجب میکنن موندم چکار کنم خیلی بهم ریختم میترسم رفتار اونا با بچم باعث بشه رو اعتماد بنفس و همین طور غرور بچم تأثیر بزاره، متأسفانه مشکل من با حرف زدنم حل نشده یعنی هر چه با زبان خوش با بچه ها حرف زدم، تهدیدشون کردم حتی بقیه هم واسطه شدن که درست نیست بچه کلاس پنم خودش رو با بچه 5 ساله مقایسه کنه ولی به گوششون نمیره چون داییم و زن داییم گفتن که پسر منو بازی ندن اینم چون بازیش نمیدن باهاشون دعوا میکنه چون اونا دو نفرن و بزرگم هستن بازهم بچه من آسیب میبینه و بازهم من مجبورم دخالت کنم حتی 40 روز پیش که توی مراسم ختم پدر بزرگم بودیم با زن داییم دعوام شد سر اینکه پسرش پسرم رو زده بود
باز ماماني ارسال : 1393/4/29 آخرین پاسخ : 93/5/2 کودک > سلامت روانی، مشكلات رفتاری و خواب
من میخوام از سیستم به روز شدن وبلاگ دوستام خبرداربشم اما هرچی ادرس وب دوستانم رو در اون قسمت مطالب دوستان وارد میکنم هیچ اتفاقی نمیفته و نمیدونم دیگه باید چکار کنم
باز نی نی وبلاگی ارسال : 1393/4/31 آخرین پاسخ : 93/5/2 خدمات نی نی وبلاگ > سایر موارد
برای تزیین تولد دخترم میخوام بادکنکها رو به سقف بچسبونم.منظورم اونطوری که بادکنک رو با گاز پر میکنیم بعد میره بالا.ولی اصلا نمیدونم چطوری باید اینکار رو انجام بدم .و اینکه چه نوع گازیه.از همه مهمتر میخوام بی خطر باشه یعنی اگه فشفشه روشن بشه خطری نداشته باشه.اگه در این زمینه اطلایی دارید لطفا راهنماییم کنید.اگر سایتی رو میشناسی بتونه ایدهای جدید بهم بده بهم معرفی کنید .ممنونم.
باز مامان مريم ارسال : 1393/4/30 آخرین پاسخ : 93/5/1 کودک > جشنها و مراسم کودکان
سلام دوستاي گلم يك هفته است به يكي از شهرهاي نزديك بم نقل مكان كرديم.بزرگترين مشكلم مورچه هاي اين منطقه است.امروز بااينكه يك هفته بيشتراز چيدن اسباب هامون نگذشته كابينت حبوباتمون پراز مورچه شده بود.اگرذره اي نون ياخوراكي روي زمين باشه يكساعت نشده پرمورچه ميشه.تاجايي كه پلك عفيفه رو نيش زده بودن چشمش ورم كرده بود.قلم سوسك هم اينجا پيدا نميشه كسي تجربه ي اينطوري داشته راهنماييم كنه؟ممنون
باز مامان عفیفه ارسال : 1393/4/28 آخرین پاسخ : 93/4/31 بحث های آزاد > گونـــاگون
سلام مامانای مهربون میدونم سوالم طولانی هستش ولی میخوام واقعا یکی دلداریم بده چند رو پیش یعنی دو سه ماه پیش دل درد شدید نمیتونستم تکون بخورم رفتیم دکتر برام پلونوسکوپی نوشت همون عکس برداری از روده رفتیم و این کارو انجام دادیم عکس رو که دادیم به دکتر دکتر سری تکون داد گفت خانوم محترم لطفا پسر و پدرش رو بگین بره بیرون بره این گفت که فکر پسرم درگیر نشه بعد گفت خانوم شما خیلی مریض هستید سرطان دارید اونم سرطان روده باید شیمی درمانی شید خلاصه با هر بدبختی به پسرم دروغ گفتم و رفتم شیمی درمانی کسیم سراغمو نگرفت یعنی خودم گفتم به خاطر پسرم بعد یهمدت که رفتم خون پسرم میگفت مامانی چرا روسری میبندی تو خونه منم همینجوری میموندم باید جراحی بشم اونم دوبار فعلا خیلی درگیرم خدایا خودت کمک کن
باز مامان سپیده ارسال : 1393/4/5 آخرین پاسخ : 93/4/31 بحث های آزاد > گونـــاگون