سوال و 4 جواب
(آخرین جواب : 90/6/15)
کسی هست که هم زایمان طبیعی داشته هم سزارین؟؟
من هنوز در مورد نحوه زایمانم تصمیم قطعی نگرفتم و نمیدونم که کدوم روش هم برای سلامتی خودم هم برای نی نی بهتره.
اگه کسی هر دو تچربه رو داشته لطفأ کمکم کنه.
ممنون.
اگه کسی هر دو تچربه رو داشته لطفأ کمکم کنه.
ممنون.
1390/6/13
#بارداری و زایمان
#زایمان و تولد
مامان پرنیا جون
13:19 1390/6/13
سلام.قدم نو رسیده که هنوز تو راه مبارکه .من هر دو تا تجربه را داشته ام البته پرنیا جونو سزارین شدم بد نبود ولی بررای دومی که باید سقط میکردم نتونستم صبر کنم دکتر بیاد طبیعی سقط شد بدون کورتاژ ولی تمام دردهای طبیعی را کشیدم.به نظر من سزارین بهتره درسته یه کم بعدش اذیت میشی یه چند روز اولی بهتر از طبیعی است اما طبیعی واقعا ادم بعد از اون دردای اولیه کمر درد و دیگر دردا میاد سراغت به نظر من سزارین راحت تره...
مامانی صبا
14:05 1390/6/13
سلام عزیزم.من خیلی زیاد به زایمان طبیعی علاقه داشتم .همه مطالب تو اینترنت رو هم خونده بودم .یه سایت بود که خاطرات حدود صد نفرو نوشته بود که زایمان طبیعی داشتن و به نظر می اومد که همه راضی بودن.دیگه صد در صد تصمیمم رو گرفتم که زایمان طبیعی داشته باشم .بدون هیچ شکی. از هر نظر هم آماده بودم.پزشک و ماما هم تایید کردن که یه زایمان راحت داشته باشم.هیچ ترسی هم نداشتم.
اما تمام فامیل میگفتن اینکارو نکنم.عمه شوهرم خیلی با تجربه بود و مدام میگفت من هم سزاریان دیدم هم طبیعی.نرو برای طبیعی.مامان بزرگ شوهرم خیلی سنش بالاست میگفت این کارو نکن .تو زایمان طبیعی بند بند بدنت از هم جدا میشه .دیگه مثل سابق نمیشی .و هزاران نصیحت دیگه.ولی من قبول نمیکردم.تا اینکه وقت زایمان رسید و دردهای من شروع شد.خیلی درد نداشتم قابل تحمل بود .مامای خصوصی گرفته بودم.بهش زنگ زدم اومد بیمارستان.منو معاینه کرد گفت به این زودی دهانه رحم 3 سانت باز شده تا نیم ساعت دیگه میزایی.خیلی خوشحال بودم.با کلی شوق رفتم از همه خداحافظی کردم و رفتم که بستری بشم.ساعت شش صبح بود.خیلی درد آنچنانی نبود.کم کم درد بیشتر شد ماما ماسک اکسیژن آورد و قرار شد هر وقت انقباضهام شروع میشه تو اون نفس بکشم.مثل مسکن بود دردو کمتر میکرد.یه بار دیگه معاینه شدم .ماما تعجب کرد گفت شد هفت سانت.تا یه ربع دیگه میزایی.ماسک رو برداشت و گفت زور بزن.خیلی همکاری میکردم با عشق زور میزدم.اما یه ربع شد یه ساعت.دیگه کم آوردم مدام میگفتم کی تموم میشه.دهانه رحم ده سانت باز بود ولی بچه نمی اومد.یه ماما دیگه اومد و افتاد رو شکم من.داشتم میمردم/زنگ زدن به متخصص که بیاد اجازه بده ار وکیوم استفاده کنیم .یه ساعت دیگه هم گذشت.درد اصلی شروع شده بود(چهار باد)متخصص اومد ومنو معاینه کرد و گفت:آمادش کنید برای عمل.فکر کردم اشتباه شنیدم.ماما با ناراحتی گفت سزارین.سکته کردم.با گریه گفتم تورو خدا آقای دکتر من نمیخوام سزارین بشم.من همه دردامو کشیدم/گفت سر بچه کج اومده اگه وکیوم بزاریم خفه میشه.من فقط گریه کردم و جیغ زدم.با بدبختی رو تخت خوابیدم تا عمل بشم.داشتم میمردم تا اینکه تو کمرم بی حسی زدن .تمام بدنم در چند ثانیه گرم شد و همه دردام رفت.اینجا بود که یادم افتاد به حرفهای همه.ساعت 9 بود.سزارین خیلی خوبی داشتم.فقط موقع راه رفتن یه کم اذیت میشدم که اونم طبیعی بود.
عزیزم زایمان طبیعی برای اون وقتا بود که بعداز زایمان هزار تا کار میکردن نون تو روغن محلی ترید میکردن میخوردن.کلی ادویه گرم میزدن به نشاسته میخوردن.ولی ما که نمیتونیم از ترس زردی بچه این کارا رو بکنیم در ضمن اونا قوی بودن مثل ماها نبودن.
یک کلام سلامتیتو با هیچی عوض نکن.
اما تمام فامیل میگفتن اینکارو نکنم.عمه شوهرم خیلی با تجربه بود و مدام میگفت من هم سزاریان دیدم هم طبیعی.نرو برای طبیعی.مامان بزرگ شوهرم خیلی سنش بالاست میگفت این کارو نکن .تو زایمان طبیعی بند بند بدنت از هم جدا میشه .دیگه مثل سابق نمیشی .و هزاران نصیحت دیگه.ولی من قبول نمیکردم.تا اینکه وقت زایمان رسید و دردهای من شروع شد.خیلی درد نداشتم قابل تحمل بود .مامای خصوصی گرفته بودم.بهش زنگ زدم اومد بیمارستان.منو معاینه کرد گفت به این زودی دهانه رحم 3 سانت باز شده تا نیم ساعت دیگه میزایی.خیلی خوشحال بودم.با کلی شوق رفتم از همه خداحافظی کردم و رفتم که بستری بشم.ساعت شش صبح بود.خیلی درد آنچنانی نبود.کم کم درد بیشتر شد ماما ماسک اکسیژن آورد و قرار شد هر وقت انقباضهام شروع میشه تو اون نفس بکشم.مثل مسکن بود دردو کمتر میکرد.یه بار دیگه معاینه شدم .ماما تعجب کرد گفت شد هفت سانت.تا یه ربع دیگه میزایی.ماسک رو برداشت و گفت زور بزن.خیلی همکاری میکردم با عشق زور میزدم.اما یه ربع شد یه ساعت.دیگه کم آوردم مدام میگفتم کی تموم میشه.دهانه رحم ده سانت باز بود ولی بچه نمی اومد.یه ماما دیگه اومد و افتاد رو شکم من.داشتم میمردم/زنگ زدن به متخصص که بیاد اجازه بده ار وکیوم استفاده کنیم .یه ساعت دیگه هم گذشت.درد اصلی شروع شده بود(چهار باد)متخصص اومد ومنو معاینه کرد و گفت:آمادش کنید برای عمل.فکر کردم اشتباه شنیدم.ماما با ناراحتی گفت سزارین.سکته کردم.با گریه گفتم تورو خدا آقای دکتر من نمیخوام سزارین بشم.من همه دردامو کشیدم/گفت سر بچه کج اومده اگه وکیوم بزاریم خفه میشه.من فقط گریه کردم و جیغ زدم.با بدبختی رو تخت خوابیدم تا عمل بشم.داشتم میمردم تا اینکه تو کمرم بی حسی زدن .تمام بدنم در چند ثانیه گرم شد و همه دردام رفت.اینجا بود که یادم افتاد به حرفهای همه.ساعت 9 بود.سزارین خیلی خوبی داشتم.فقط موقع راه رفتن یه کم اذیت میشدم که اونم طبیعی بود.
عزیزم زایمان طبیعی برای اون وقتا بود که بعداز زایمان هزار تا کار میکردن نون تو روغن محلی ترید میکردن میخوردن.کلی ادویه گرم میزدن به نشاسته میخوردن.ولی ما که نمیتونیم از ترس زردی بچه این کارا رو بکنیم در ضمن اونا قوی بودن مثل ماها نبودن.
یک کلام سلامتیتو با هیچی عوض نکن.
مامان آریان
01:52 1390/6/15
سلام مامان پرنیاجون.من یه بار سقط داشتم و بعد آریانو طبیعی دنیا اوردم.درد سقط با درد زایمان خیلی فرق میکنه.هزار بار سقط کردن سخت تره.ولی در کل از زایمانم راضی بودم.و در مقایسه با خواهرم که سزارین کرده بود خیلی راحت تر بودم.من خودم بچمو از بیمارستان بغل کردم و اوردم تو خونه.بعد ار 8 ساعت.اما خواهرم بعد سه روز که از بیمارستان مرخص شد خودشم نمی تونست بیاره چه برسه به بچه.بعد از زایمان طبیعی به راحتی میتونی راه بری.درسته درد داره اما به نظر من می ارزه.
امیدوارم در هر صورت به سلامتی زایمان کنی خانومی.ما برات دعا میکنیم
امیدوارم در هر صورت به سلامتی زایمان کنی خانومی.ما برات دعا میکنیم
1 . درد طبیعی هم برای مادر مفیده هم برای تنفس بچه
2. درصد هوش کودکان زایمان طبیعی از سزارین بیشتره
3. حجم خونی که در سزارین از دست میره چند برار طبیعی هست
4.امکان عفونت در سزارین بیشتر از طبیعی است
5. حساسیت به مواد بی حسی و بی هوشی و عوارض زیاد هردو
6. بعد طبیعی بلافاصله نوزاد از شیر مادر تغذیه میشه ولی در سزارین کم کم نیم ساعت تا چهل و پنج دقیقه بعد از زایمان و کودک در این مدت به جای این که در آغوش مادر با دنیای جدید رو برو بشه روی تخت نوزادان منتظر مونده
7. مخصوصا در زایمان اول که هنوز با نحوه شیر دادن آشنا نیستی و سینه ها هم نوکش آنچنان برجسته نیست به پهلو شیر دادن یا نشسته شیر دادن به نوزاد خیلی راحت تره و کسی که طبیعی زایمان کرده میتونه بشینه یا به پهلو بشه ولی در سزارین اصلا که تا ده تا پانزده روز نمیشه به پهلو بشی نشستنم بعد حدود 8 ساعت میشه بشینی و واقعا واقعا واقعا نوزاد اذیت میشه چون من تجربه کردم واقعا عذاب کشیدم بچم گریه میکرد از گرسنگی ولی من خوابیده نمی تونستم بهش شیر بدم
8 . بعد عمل تا چند روز بی نهایت درد میکشی و نمی تونی درست راه بری بشینی ولی بعد طبیعی درها یک صدم سزارین هست
9 . از لحاظ ظاهری بعد طیعی به خاطر فشارهایی که به شکم میاد شکم بعدا زودتر از سزارین جمع میشه و شکم سزارینی در مقابل طبیعی پایینش حالت افتادگی پیدا میکنه و بعد یه مدت شل میشه
10 .کمر درد . سر درد . ضعفچند تا از عوارض بی حسی هستند
فراموشی . درد تمام بدن و خستگی و کوفتگی بعد به هوش آمدن گیجی و خواب زیاد از جمله عوارض بی هوشی هستند
خلاصه درد کشیدن قبل زایمان به لذت دیدار یه تکه از وجودت به قیمت اینکه اولین لحظه ها رو تو یه آغوش آرووم و آشنا بودن لذتبی دغدغه و راحت شیر دادن به عزیز ترین کست که گرسنه است رو به راحتی ظاهری درد نکشیدن و سزارین شدن نده میدونی سزارین مثل عمل جراحی چه میدونم دور از جون آپاندیس و طحال و ایناست یعنی بعدش فقط باید بخوابی و استراحت کنی ولی نمیشه چون یه نی نی کوچولو شیر میخواد آغوشت رو میخواد هرچندم مادر آدم کمک کنه آخرش نمی شه استراحت کافی بای یک عمل بزگ رو انجام بدی من در جایی خوندم سزارین جزء 10 عمل بزرگ نظیر عمل قلب هست
اگر از درد طبیعی میترسی زایمان در آب یا انواع زایمان بی درد رو در موردشون فکر کن
به نظر من تمام تلاشت رو بکن اگر شد طبیعی اگر هم نشد سزارین شدی پیش وجدانت راحتی آخه من عذاب وجدان دارم که زایمان طبیعی رو تجربه نکردم سعی هم نکردم الته حدود یک ساعتی درد طبیعی کشیدم تا کارهای اداری انجام بشه و تخت عمل خالی بشه ولی خوب
بازم فکرهاتو بکن این شمایی که باید تصمیم بگیری