ترس در کودک

مامان جونی*زی زی* 22:33 1394/4/29 سلام.طلا تو گوششه؟

مامان جونی*زی زی* 22:35 1394/4/29 شمارو بخدا طلا های بچه ها رو از تنشون در بیارید.
سعی کن با زبون بی زبونی ازش حرف بکشی که آیا کسی به گوشوارش دست زده یا نه؟!!!
سعی کن خودت آروم باشی تا به دخمل نازت انتقال پیدا کنه.

مامان جونی*زی زی* 14:02 1394/4/30 خب در نیارید.بخاطر این گفتم که یه آن میبینی حواس والدین نیست یکی بزور از گوش و دست بچه درش میاره.واضح تر بگم می دزدند.

الهام 12:22 1394/4/31 تا چند روز مدام کنارش باشید و بهش نگید نترس و یا چیزی نیست تا احساس آرامش بیشتری داشته باشه! اگه یادآوریش باعث اضطرابش میشه ازش چیزی نپرسید ولی اگه می بینید که در کنار خودتون و یا خارج از اون جایی که ترسیده آرامش داره می تونید باهاش در مورد ترسش صحبت کنید ولی بازم فقط به حرفش گوش بدید تا از لابلای حرف هاش بفهمید علت ترسش چیه؟! و باز هم بهش نگید نترس و ترس نداره! منظورم اینه که باهاش همدردی کنید!
مدتی بعد که ترسش کمتر و آرامشش بیشتر شد می تونید با ترسش روبروش کنید تا کم کم ببینه که ترسی نداشته
راستی منم با مامان زی زی در مورد طلانداشتنِ دختر بچه ها موافقم! یک ترس جزئی و یک خاطرۀ بد در کودکی که ممکنه بخاطر وجود یک تکه طلا و طمع کسی برای دزدیدنش اتفاق بیفته، می تونه باعث ترس همیشگی تا پایان عمر بشه و اثرات بدی بذاره!
چرا باید بچه هامون رو قربانی یک تکه طلا کنیم؟!

مامان جونی*زی زی* 17:47 1394/5/2 الهام