برای ایجاد پرسش جدید، باید وارد حساب کاربری خود شوید.

سوال و 36 جواب

(آخرین جواب : 02/4/18)

درگیری حسی

سلام مامانها.بدجوری احساساتم بهم خورده.راستش اصلا دوست ندارم بچه ام سمت خانواده شوهرم بره.پسرم پنج ماهشه.مادربزرگ و پدربزرگش خیلی دوستش دارند حتی دوست دارند تنهایی ازش مراقبت کنند اما من خیلی میترسم.احساس میکنم با این کارا اونها میخوان پسرمو ازم بگیرند.آدمهای بدی نیستند اما من روشها و خصوصیات اخلاقی پدرشوهرمو اصلا قبول ندارم.وقتی هم خونه ام میاند اینقدر به بچه محبت میکنند که فکر می کنم واسه دیدن اون اومدن و من براشون مهم نیستم.خیلی درگیرم و همیشه میترسم.مخصوصا این که چند ماه دیگه باید برم سر کار و مادرشوهرم پیشنهاد داده که بچه رو بزارم پیشش. مطمئنا در شرایط عادی عقل حکم میکنه بچه نه ماهه پیش مادربزرگ باشه بهتره تا مهد و پرستار ، اما ... .نمیخوام کسی پسرم رو ازم بگیره دوست دارم وقتی میره بغل دیگران زود گریه کنه و بیاد پیش من.
کسی هست که مثل من باشه یا قبلا بوده باشه؟ چکار کرده؟ یعنی این بر میگرده به افسردگی پس از زایمان یا یک واقعیته؟منتظر نظرات خوبتونم.
برای جواب به سوالات می بایست عضو نی نی وبلاگ باشید

نی نی وبلاگی ام (ورود)
نی نی وبلاگی نیستم (ثبت نام)

سوالات اخیر در همین موضوع